نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 45
در سال 1070 ق در روز جمعه علامه مجلسى را در مسجد جامع مشاهده
كردم كه منبر تشريف بردند تا مردم را ارشاد و موعظه نمايد، ابتدا در ايمان و اقرار
بياناتى ايراد فرمودند و سپس اعتقادات حقه را برشمردند و آنگاه فرمودند: اى مردم!
اين ايمان و اعتقاد من است. از شما مىخواهم بدانچه شنيديد شهادت دهيد و آن را بر
كفن من بنويسيد.
كفنش را حاضر نمودند و مردم شهادت خود را روى آن نوشتند.
2. باز همو مىنويسد:
استاد ما، صاحب بحار مردم را تشويق مىفرمود كه بر كفن مردگان خويش
نام چهل نفر از مؤمنين را به عنوان شاهد كه فلان فرزند فلان مؤمن است و شكى در
ايمان او نيست بنويسيد و شاهد نام خود و پدرش را نوشته و مهر بنمايد.
ه: جلال و وقار علامه
از سيد جزائرى نقل شده است:
استاد، مرا از ميان شاگردان به مصاحبت برگزيده بود و شب و روز با وى
به سر مىبردم. گاه براى رفع خستگى به مزاح مىپرداخت، آن چنانكه از مطالعه خسته
نمىشدم با اين حال هروقت مىخواستم بر او وارد شوم درب حجره مىايستادم و قلبم به
طپش مىافتاد و از شدت هيبت و شكوه و جلالش نمىتوانستم خود را كنترل كنم. آنسان
كه ورود من بر شيران آسانتر مىنمود تا حضور در مجلس آن بزرگوار.[1]
و مزاح علامه
1. معروف است كه گاهى برخى از شاگردان علامه كتابهايى را براى
مطالعه از