امام راحل نيز در
متن، كهانت را به خبر دادن از حوادث آينده تعريف كرده است. و در روايت احتجاج طبرسى از امام صادق (ع) كاهن بر هر دو قسم اطلاق شده است چه
آنكه از حوادث آينده خبر مىدهد و چه آنكه از حوادث گذشته خبر مىدهد؛ با اين
ويژگى كه پس از بعثت پيامبر اسلام (ص) راههاى نفوذ به آسمانها به سوى جن بسته
شده است و نمىتوانند استراق سمع كنند و از حوادث آينده آگاه شوند تا به كاهن
بگويند، ولى خبرهاى زمينى و مربوط به گذشته را از گوشه و كنار جهان به سرعت
مىگيرند و به كاهن خبر مىدهند، مثلًا فلانى دزدى كرد، فلانى آدم كشت و ....[1]
قدر متيقّن
در تعابير فقها و اهل لغت اين است كه كهانت مثل سحر و نزديك به آن است و اين از
تعريف شهيد ثانى و از سخن مجمع البحرين و از برخى روايات
استفاده مىشود؛ بنابراين محرز نيست كه كهانت يكى از اقسام سحر باشد، ولى از نظر
حكمى طبق رواياتى كه خواهد آمد ملحق به سحر است.
2. حكم
شرعى كهانت
كهانت
قطعاً حرام است و مستند آن افزون بر ادعاى اجماع كه در كلام جمعى از فقها از جمله
شيخ اعظم در مكاسب[2] روايات
متعددى است كه در مسأله وارده شده است از جمله: روايت شيخ صدوق در خصال به سند
صحيح از ابى بصير از امام صادق (ع):
«من تكهّن
أو تكهّن له فقد برئ من دين محمد (ص) ...».[3]
دلالت حديث
بر حرمت كهانت و حرمت رجوع به كاهن واضح است.
همچنين
صحيحه ابن ادريس در مستطرف السرائر به نقل از كتاب مشيخة حسن بن
محبوب از هيثم از امام صادق (ع):
قلت لأبي
عبدالله (ع): إنّ عندنا بالجزيرة رجلًا ربّما أخبر من يأتيه يسأله عن الشيء يسرق،
أو شبه ذلك، فتسأله؟ فقال: «قال رسول الله (ص): من مشى إلى