مسألة 3:
لا إشكال في جواز بيع ما لا تحلّه الحياة من أجزاء الميتة ممّا كانت له منفعة
محلّلة مقصودة كشعرها وصوفها بل ولبنها إن قلنا بطهارته، وفي جواز بيع الميتة
الطاهرة كالسمك ونحوه إذا كانت له منفعة ولو من دهنه إشكال لا يترك الاحتياط.
ترجمه: فروش آنچه
از اجزاى ميته كه حيات در آن حلول نكرده و داراى منفعت حلال مقصود] كه عقلاى عالم
آن را قصد ميكنند و به خاطر آن پول ميدهند [باشد جايز است، مانند مو و پشم ميته.
حتى شير آن نيز در صورتى كه قائل به طهارت چنين شيرى باشيم جايز است.[1] جواز فروش ميته پاك، همچون ماهى و
مانند آن[2] در صورتى
كه داراى منفعت حلال باشد، گرچه منفعت از روغن آن باشد، اشكال دارد و نبايد احتياط
ترك شود.
شرح: بحث در
مسأله سوم درباره دو مطلب است:
1. خريد و
فروش آن بخش از اجزاى مردار كه حيات در آنها حلول نميكند؛
2. خريد و
فروش آن دسته از مردارهايى كه شرعاً محكوم به طهارت هستند.
مقدمه: ميته
حيوانات از يك نظر به سه دسته تقسيم مىشوند:
[1]. در كتاب طهارت در مباحث نجاسات، شير ميته
را پاك دانستهاند، همينطور است تخممرغ، شيردان، كيسه مُشك و عنبر.
[2]. همچون حيوانات و حشراتى كه خون جهنده
ندارند، مثل مار، قورباغه، عقرب و ملخ.