مشغول به آن گردد و در نتيجه واجب باشد ذمه‌اش را با مبيعى كه برگشته (از اين بدهى) فارغ سازند و چنانچه چيزى باقى بماند مال ورثه باشد؛ و اگر به فارغ شدن ذمه او وفا نكرد، بقيه آن در ذمه او باقى بماند، يا اينكه (عوض ثمن) بر ورثه باشد- هر كس به مقدار حصه خودش- دو وجه است كه موجّه‌تر از ميان آن دو، وجه اول است.

ج 2 ص 413

- ر. ك. 237 س 5.

س 202- شخصى با شرائط كامل و در حال هوش و عقل و صحت بدن، همه زمين خود را به دو دختر بالغ خود به بيع خيارى و جائزى به مدت يكسال خيار فروخته است شخص مذكور قبل از انقضاء مدت مذكور، فوت كرده است و دو همسر وى در هنگام فوت حامله بوده‌اند و بعد از فوت وى دو پسر به دنيا آورده‌اند حال آنكه شخص مذكور وصى هم نداشته است؛ آيا بيع خيارى زمين را اين دو پسر نوزاد، توسط كدام يك از اقارب و يا عدول مؤمنين، مى‌توانند قبل از انقضاء مدت خيار فسخ نمايند؟ در صورت عدم فسخ شرعى، بعد از بلوغ پسران، فسخ اين معامله چگونه است؟

- ر. ك. 237 س 11.

س 123- شخصى مى‌ميرد و از او يك پسر و يك دختر و يك باب خانه و يك باغ باقى مى‌ماند، اگر نامبرده در حال حيات خود نصف خانه را در مقابل شصت تومان بيع شرط كرده باشد و پسر او بزرگ شود و مبلغ مزبور را بدهد و سند را بگيرد آيا دختر در آن نصف حقّ ارثى دارد يا نه؟

ج- بعد از فسخ بيع شرط همه ورثه در مورد آن حقّ دارند. ج 3 ف ص 433

(267)

ماده 446: خيار شرط ممكن است به قيد مباشرت و اختصاص به شخص مشروط له قرار داده شود در اين صورت منتقل به وراث نخواهد شد.

- ر. ك. 462/ مس/ 9.