نام کتاب : راه نجات نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 114
هجده ذى حجه
به غدير خم رسيد و آنجا توقف نمود و براى ايراد خطبه برخاست و از دست على گرفته
فرمود: مگر من اولى بر مؤمنين از خودشان نيستم؟ گفتند: آرى، هستى اى رسول خدا،
حضرتش فرمود: هر كه من مولايش هستم اين على نيز مولاى اوست، خدايا، دوست بدار كسى
را كه على را دوست دارد و دشمن بدار هر كسى را كه على را دشمن دارد. سپس فرمود: اى
مردم من بر شما پيشى مىگيرم و شما قيامت سر حوض بر من وارد خواهيد شد، چون به من
وارد شديد من از شما در بارهى ثقلين خواهم پرسيد، مواظب باشيد چگونه حق مرا در
بارهى آن دو مراعات خواهيد كرد. مردم گفتند: ثقلين چيست اى رسول خدا؟ حضرتش
فرمود: ثقل اكبر كتاب خداست كه يك طرفش به دست خدا وطرف ديگرش به دست شما به آن
چنگ بزنيد گمراه نمىشويد ديگرى اهل بيتم هستند.[1]
سند
ابن عمر در اين حديث صحيح است و اما سند سعد از زهرى منقطع است و سند ابن عمر آن
را تأييد مىكند. اما واقدى؛ بايد دقت داشته باشيم كه هرچند اكثرا او را تضعيف
كردهاند، ولى بعضىها او را حتى اميرالمؤمنين در حديث خواندهاند.[2]
به هر حال ضعف او به