وحدت،
همبستگى، اتّحاد و انسجام، از اصول عقلانى و برخاسته از اعماق سرشت انسانى است؛ هم
چنان كه يك اصل ثابت، مسلّم و هميشگى دين مقدّس اسلام نيز بوده و هست و تحقّق
آرمان هاى آفرينش و نيل به اهداف عالى آن در اين راستا قابل دسترسى است و قطعاً
هيچ قوم و آحاد جامعهاى، در جنگ و فتنه، نزاع و تفرقه، به خير و سعادت و كمال
انسانى، نخواهد رسيد.
امام
امير المؤمنين على بن ابى طالب (ع) مى فرمايد:
إنّ
الله سبحانه لم يُعط أحداً بفُرقةٍ خيراً ممّن مضى ولاممّن بقى.[1]
«خداوند
سبحان، نه به گذشتگان و نه به آيندگان، با تفرقه و جدايى خيرى را عطا نكرده و نمى
كند».
در
سايه وحدت و يك دلى است كه جامعه به آرمان ها و پلّه هاى ترقّى، گام نهاده و
زيباترين استحكامات را بر سرتاسر جامعه حاكم مى كند و محبّت و صميميت و صلح و صفا
را مى گستراند.
از
اين رو، مى بينيم قرآن كريم با لحن محكم و با هدف هدايت، چنين مى فرمايد: