خطر، قرآنرا
هم تهديدكند، لذا تمام تلاش خود را به كار برد تا آنچه را كه در وجود خود دارد، به
ذهن و دل حافظان قرآن- كه افراد زيادى بودند- عرضه كند و تلاشهاى وى باعث شد كه
قرآن در زمان وى به صورت فعلى، جمعآورى شود.
سپس
فرضهاى تصوّر در مورد احتمال تحريف در عهد خلفا و بعد از آنان را مورد بررسى و
مناقشه قرارداديم و ثابت كرديم كه وقوع تحريف امكان نداشته، چون عوامل متعدّدى
وجود داشتهاندكه در مجموع، وصول قرآن به صورت كامل به دست شيخين را تضمين
مىكردهاند، به علاوه امّت اسلامى، كاملًا مواظب بودهاست كه هيچ تحريفى ولو در يك
حرف، در قرآن رخ ندهد و افراد براى حفاظت و حراست از قرائت، باهم رقابت كرده و آن
را وظيفه دينى خود مىدانستند.
امّا
رواياتى كه در منابع حديثى آمده و احتمال وقوع تحريف در قرآن از آنها فهميده
مىشود، مورد استناد نمىباشد مگر از سوى كسانى كه از روى اشتباه و خطا آنچه را كه
در منابع روايى آمده باشد، درست و قطعى مىپندارند، امّا كسانى كه چنين اعتقادى
ندارند و از جمله علماى اماميّه اين روايات را از جهت سند، يا دلالت، مورد خدشه
قرار مىدهند.