responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 225

و حيرت‌زده پيامبر و مسلمانان را كه به مناسك خويش مى‌پرداختند، نظاره‌گر بودند.

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم سوار بر شتر خود، كه مهارش را عبد اللّه بن رواحه به دست داشت، اطراف كعبه طواف كرد و فرمان داد، مسلمانان با صداى بلند اين شعار را سردهند «لا اله الا الله وحده، صدق وعده و نصر عبده و أعزّ جنده و هزم الاحزاب وحده.»

صداى آنان در مكّه و درّه‌هاى اطراف آن طنين انداخت و دل‌هاى مشركان از بيم و وحشت، به لرزه افتاد و از مشاهده جلوه‌هاى نصرت الهى در مورد پيامبرى كه هفت سال پيش، از ديار آنان آواره گرديد، خشم و كينه، وجودشان را فراگرفت.

بدين‌گونه، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و مسلمانان اعمال عمره را انجام دادند و قريش به توان و قدرت اسلام و مسلمانان يقين حاصل كردند و اطمينان يافتند كسانى كه به اطلاع آنان رسانده بودند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم و همراهانش با هجرت به مدينه، در تنگناى سختى قرار دارند، دروغ گفته‌اند.

بلال بر بام كعبه بالا رفت و در حالتى روحانى و روح‌افزا كه سران كافر قريش را به خشم آورد، براى گذراندن نماز ظهر نداى توحيدى اذان سرداد ...

آن‌روز در حقيقت مكّه در اختيار مسلمانان قرار داشت.

مهاجران به اتفاق برادران انصار خود در شهر پراكنده شدند تا خانه و كاشانه‌اى را كه براى رضاى خدا ترك گفته بودند، از نزديك ببينند و پس از جدايى طولانى از خانواده‌ها و بستگان خويش، با آنان ديدار كنند.

مسلمانان سه روز در مكّه به‌سر بردند و سپس طبق مواد قراردادى كه ميان آنان و قريش برقرار شده بود آن شهر را ترك گفتند. قريش از بيم اين‌كه مبادا

نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست