responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 126

تو عارض مى‌شود، وهم و خيال است و نمى‌توانى آن را از خود دور گردانى، برايت درخواست طبيب مى‌كنيم و براى بهبودى‌ات دارايى خود را هزينه خواهيم كرد ...

وقتى سخن خود را به پايان رساند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود: ابو الوليد! سخنت تمام شد؟

عرض كرد: آرى!

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود: اكنون به سخنان من گوش فراده. سپس اين آيات را تلاوت فرمود:

حم* تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ* بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ* وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ؛[1]

حم* اين كتابى است كه از سوى خداى رحمان و رحيم نازل شده است* كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده و براى جمعيتى كه آگاهند فصيح و گوياست* قرآنى كه مژده‌دهنده و بيم‌دهنده است، ولى بيشتر آنان رويگردان شدند، ازاين‌رو چيزى نمى‌شنوند و گفتند: دل‌هاى ما، نسبت به آن‌چه ما را بدان دعوت مى‌كنى در پوشش‌هايى قرار گرفته است.

پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم به تلاوت آيات شريف ادامه مى‌داد و عتبه از شنيدن اين آيات نفسش به‌شماره افتاده بود و دست‌هاى خويش را به پشت قرار داده بود، به آن تكيه كرده بود، سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به آيه سجده كه رسيد، به سجده رفت و بعد از آن فرمود: ابو الوليد! آن‌چه را بايد مى‌شنيدى به‌خوبى شنيدى. خود دانى و آن‌چه شنيدى.

عتبه كه پاسخ مناسبى براى گفتن نداشت، به‌پا خاست و نزد قومش رفت. وقتى در جمع آنان نشست،


[1] . فصّلت/ 1- 5.

نام کتاب : پيشوايان هدايت نویسنده : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست