نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 504
دشمن
گرفتند. بعضى به ديگرى چنين تهمتهاى بد مىزنند كه اين تهمتها حتى در كتابها و
مقالهها نيز چاپ شده است. ديگرى نيز در مقابل سختتر از اولى عكس العمل نشان
مىدهد، بلكه در حالتهاى كار به جايى رسيده كه برخورد جسمانى نيز به هم كردهاند.
واگر ترس از عقاب دنيوى نبود، حتى يگديگر را مىكشتند».[1]
سپس
ابن فرحان يك نمونه از ميانهروى در وهابييت را نقل مىكند كه عبد الله پسر شيخ
گفته است: «تكفير اهل بدعت مانند خوارج، رافضه، قدريه و مرجيئه جايز نيست و تكفير
جز بعد از انكار آنچه جزء دين است و از ضروريات دين است يا ارتكاب عملى كه همه به
كفر بودن آن اجماع دارند صورت نمىگيرد.»
آنگاه
ابن فرحان مىگويد: «ولى متأسفانه اين گونه ميانهروى در وهابىها خيلى كم است».[2]
سپس
ابن فرحان به علمايى كه با وهابىها در زمان ابن عبدالوهاب مخالفت كردهاند اشاره
كرده و 22 نفر را با شرح حال و كتابها و بعضى سخنانى كه در باره ابن عبدالوهاب
گفتهاند نام برده و همهاى آنها را به اوصافى چون فقيه، امام، عالم و يا قاضى
وصف كرده كه يكى از آنها سليمان برادر ابن عبدالوهاب است كه در باره او مىگويد:
«او از ابن عبدالوهاب داناتر و اعلم بود». اما بقيه عبارت هستند از:
سليمان
بن احمد بن سحيم. فقيه فاضل حنبلى (كه شيخ (ابن عبدالوهاب) او را كافر خارجشده از
اسلام خوانده است.)