نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 48
2. ابن عباس
مىگويد: «عمر بن خطاب گفت: «از ياد (بد) كردن على دست برداريد.[1]
من از پيامبر صلى الله عليه وآله در باره على سه فضيلت شنيدهام كه اگر يكى از
آنها در من بود برايم بهتر از آن است كه همه دنيا را داشته باشم. بارى من ابوبكر،
ابوعبيده بن جراح و چند نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله در نزد آن حضرت
بوديم و آن حضرت به على تكيه كرده بودند. ناگاه حضرت با دستشان به كتف على زده
فرمودند: «اى على، تو اولين كسى هستى كه ايمان و اسلام آوردى و تو براى من به
منزله هارون نسبت به موسى هستى. دروغ مىگويد هر كسى كه گمان كند مرا دوست دارد،
در حالى كه تو را دشمن داشته باشد.[2]
3.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به مسجد آمدند در حالى كه ما دراز كشيده بوديم.
حضرت فرمودند: «آيا در مسجد خابيدهايد؟ در مسجد نمىخوابند.» سپس على را كه از
جملهاى آنها بود خطاب كردند و فرمودند: «بيا اى على! به درستى كه حلال است از
براى تو آنچه كه از براى من حلال است. آيا راضى نيستى كه براى من به منزله هارون
نسبت به موسى باشى، به جز از پيامبرى.»[3]
[1] . ظاهراً كسانى در محضر عمر بن خطاب از
اميرالمؤمنين عليه السلام بدگوى مىكردند كه وى ايشان را از اين كار باز داشت.
[2] . تاريخ ابن عساكر، ج 42، ص 167؛ جامع الكبير
سيوطى، ج 16، ص 244، ح 7818؛ كنز العمال، ج 13، ص 122، ح 36392 و 36395؛ الكنا،
حاكم، الاقاب ابوبكر شيرازى،« ما رواه الخلفاء حسن بن بدر و ديگران.