نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 427
مىتوان
كافر ومشرك بودن تمام مسلمين از ديدگاه وهابى سلفيت[1]
را استفاده نمود. لذا وقتى امروزه وهابىها مىگويند كه ما مسلمين را كافر
نمىدانيم، دروغ بوده واز روى تقيه است. تقيهاى كه خود آنها آن را نفاق
مىشمارند، ولى با اين وجود خود در برابر مسلمين تقيه كرده و اين اعتقاد خود را از
مسلمين پنهان نموده وحتى تكذيب مىكنند. در آخر كتاب خواهيم خواند كه وهابىها
چگونه بر وجود محمد بن عبدالوهاب افتخار كرده و او را الگوى خود قرار دادهاند و
با خواندن كتابها وعملكرد او خود نيز امروزه چگونه مسلمين را به قتل مىرسانند.
سليمان
بن عبدالوهاب اولين مخالف برادرش
پدر
وبرادر محمد بن عبدالوهاب از همان روزهاى اول با او به مخالفت پرداخته و از عقايدش
ناراضى بودهاند. برادرش سليمان از ترس اينكه مبادا برادرش او را بكشد از نزد او
فرار كرد. سليمان اولين كسى است كه در رد عقايد باطل برادرش محمد سه كتاب:
«الصواعق الالهيه فى رد على الوهابيه» و «فصل الخطاب فى رد على محمد بن عبد
الوهاب» را نوشته است.
[1] . برخى گمان مىكنند وهابىها فرقهاى هستند و
سلفىها فرقه ديگر. ولى واقعيت اين است كه اينها يك فرقه هستند، ولى چون ديدند كه
با اسم وهابيت در جامعه مسلمين مورد بىتوجهى قرار گرفتند خود را با اسم سلفيت
مطرح كردند چون در لباس اين اسم فريب نيز راحتتر است. امروزه بيشتر وهابيت
مىگويند: اسم وهابى را دشمنان ما بر ما اطلاق مىكنند. در حالى كه اين سخن دروغ
است؛ زيرا برخى از علماى اينها در كتابهاى خود، خود را به اين اسم معرفى
كردهاند و حتى اسم كتاب خود را با اين اسم گذاشتهاند مانند:« حركة الوهابية» و
امروزه نيز عالم بزرگشان عثمان خميس از كشور كويت با تأكيد مىگويد: من به وهابى
بودنم افتخار مىكنم. او اين سخن را در حالى گفت كه وهابى ديگر به نام عبدالرحمن
دمشقى در كنارش نشسته بود و مىگفت: ما وهابى نيستيم و ....
نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 427