نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 375
عثمان بن
محمد بن ابو سفيان حاكم مدينه گروهى از مهاجرين و انصار را از مدينه به دمشق
فرستاد تا به خليفه ملاقات كرده، اعتراضات خود را با يزيد در ميان بگذارند. در
مقابل يزيد با هدايايى آنها را ساكت كند.[1]
آنها
وقتى از اين ملاقات به شهر مدينه برگشتند آنچه را از يزيد ديده بودند براى مردم
بازگو كردند و در مسجد پيامبر صلى الله عليه وآله فرياد مىزدند: ما از نزد كسى
آمديم كه دين ندارد، شراب مىخورد، طبل مىنوازد، شب را با مردان پست وكنيزان
آوازخوان به سر مىبرد و نماز را ترك مىكند.»[2]
مردم
از عبد الله بن حنظله پرسيدند: «چه خبر آوردى؟» گفت: «از نزد كسى آمدم كه به خدا
قسم اگر غير از فرزندانم كسى همراه من نباشد باز با او مىجنگم». مردم گفتند: «ما
شنيديم كه يزيد به تو پول و هديه داده است». عبدالله گفت: «درست شنيديد، ولى من
آنها را نگرفتم مگر براى جمع كردن نيرو بر ضد خودش.» به اين ترتبيت عبدالله به
تحريك مردم عليه يزيد پرداخت و مردم نيز دعوتش را قبول كردند.[3]
سيوطى
مىنويسد: «سبب مخالفت مردم مدينه اين بود كه يزيد در گناه زيادهروى كرد.»[4]
روزى
نزد عمر بن عبد العزير مردى يزيد را اميرالمؤمنين خواند. عمر امر كرد تا او را
بيست تازيانه زدند.[5]
[1] . تاريخ طبرى، ج 4، ص 368؛ عقد الفريد، ج 5، ص 135.
[2] . تاريخ طبرى، ج 4، 368؛ تاريخ ابن كثير، ج 6، ص
233.
[3] . تاريخ طبرى، ج 4، ص 368؛ تاريخ ابن كثير، ج 6، ص
233؛ سير اعلام نبلا، ج 3، ص 322.