نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 282
«كتاب
المنهاج فى الرد على الروافض في غاية الحسن لولا أنه بالغ في الدفع حتى وقعت له
عبارات والفاظ فيها بعض التحامل وقد نسبه بعضهم الى طلب الملك لأنه كان يلهج بذكر
ابن تومرت ونظرائه فكان ذلك مولدا لطول سجنه؛[1] كتاب «منهاج» ابن تيميه در رد بر شيعه در نهايت
خوبى است، مگر اينكه او در هنگام رد مبانى شيعه زيادروى كرده است و زيادروى او
منجر به جسارت (نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام) گرديده است. و همانا برخىاز
علما گفتهاند كه او سوداى سلطنت در سر داشت؛ زيرا همواره از ابن تومرت و امثالش
ياد مىكرد واين سبب طولانىشدن مدت حبس او در زندان شد.»
ابن
حجر نيز مىگويد: گروهى از علما گفتهاند كه او در فكر رسيدن و در طلب امامت كبرى
بود و او همواره ابن تومرت را ياد مىكرد و اين سبب طولانى شدن مدت حبس او در
زندان شد. (الدرر الكامنة ابن حجر، ج 1، ص 50.)
ابن
تومرت از علماى بزرگ بوده و مردم اطرافش جمع شدند. او براى رسيدن به رياست و سلطنت
ادعاى مهدويت نمود. ذهبى در مورد او مىگويد:
شيخ
امام، فقيه اصولى زاهد، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن تومرت البربري. در مغرب
خروج نمود و ادعا كرد كه او امام معصوم مهدى (موعود) است. او طالب رياست بود. خيلى
اهل امر به معروف و نهى از منكر بود. اتباع خود را موحدين ومخالفانش را مجسمه
ناميد و كشتن مخالفانش را جائز دانست. او زندگى ساده داشت و فقير و قانع بود. در
خوردن و نكاح و مال هيچ لذتى نداشت (اهل لذت بردن از اين چيزها نبود) و نه در
چيزهاى ديگر جز رياست تا اينكه خدا را
[1] . بدر الطالع شوكانى، ج 1، ص 64، شرح حال ابن
تيميه.
نام کتاب : ابن تيميه امام سلفى ها نویسنده : قاسم اف، الياس جلد : 1 صفحه : 282