سويى،
نهادها و رفتارهاى انسانى، بالقوه با هم در تعارض هستند، رمز پيشرفت علوم اجتماعى
در اين زمينه ظاهرا در آن است كه توانايى خود براى درك كردن روابط و كنشهاى
متقابل ميان سه عنصر تشكيلدهنده نهاد انسانى و سه حوزه رفتار انسان را- كه هر دو
در قالب اقتصاد، حكومت و حيات اجتماعى جاى مىگيرند- افزايش دهيم.
چگونه
اينها در طول تاريخ، به هم ربط پيدا كردهاند؟ چگونه مىتوان به طور نظرى
ساختارهاى داخلى متعدد اين سه حوزه را كه در طى قرون و اعصار وجود داشتهاند، درك
كرد؟ چه چيزى باعث اختلاف در روابط فيما بين اين سه حوزه و تفاوت در ساختارهاى داخلى
و حيطه جغرافيايى آنها در طول زمان شده است؟ آيا قادريم درباره علل متفاوت بودن
نوع روابط و كنشهاى متقابل ميان سه حوزه مذكور و نيز تفاوت در ساختارهاى داخلى
آنان، قضاوت درستى داشته باشيم تا بتوانيم منافع جمعى و فردى نوع بشر را به حداكثر
ممكن برسانيم؟ يقينا اگر پاسخ شايسته و مناسبى براى پرسشهايى از اين دست پيدا
شود، راه براى به بار نشستن تلاشهاى انسان در حوزه علوم اجتماعى، هموار خواهد شد.
در مقام مقايسه با سنتگرايى، در كتاب حاضر، نوگرايى به عنوان هدف كلى نوينسازى،
گونهاى خاص از ساختار سازمانى بشرى تلقى شده است كه معمولا جنبه ملى دارد. در اين
معنا نوگرايى به ساختار داخلى سه عنصر تشكيلدهنده نهاد انسانى- اقتصاد، حكومت و
حيات اجتماعى- و مهمتر از آن به اين اشاره دارد كه اين عناصر چگونه از بيرون با هم
رابطه برقرار مىكنند[1].
[1] - معذالك بيدارى اسلامى( پس از نوگرايى در كشورهايى
نظير تركيه، مصر، الجزاير، لبنان، سوريه و همچنين رشد جنبشهاى دينى در ساير
جوامع) نشاندهنده نيروى پرتوان دين در شكلگيرى تحولات اجتماعى است و مىتوان
چنين نتيجه گرفت كه آرايش مدل بررسى تغييرات نهادى و تحولات اجتماعى هر ملت بستگى
به قدرت نهادهاى نخستين آن ملت دارد. همانگونه كه قبلا آمد منحصر نمودن تحولات در
قابل بررسى در رابطه كششهاى متقابل ميان سه حوزه اقتصاد، حكومت و حيات اجتماعى
جهت درك حداكثر كردن منافع جمعى و فردى نوع بشر جاى تأمل دارد. برداشتهاى سنتى
سكولاريستى موجب چشمپوشى از عامل دينى كه كانون محورى تحولات بوده است، گرديده
است حكومت جمهورى اسلامى ايران كه تثبيت انقلاب اسلامى ايران بود خط بطلانى بر اين
نظريات سنتى كشيده و بار ديگر دين را كانونمحورى تحولات اجتماعى قرار داده است به
گونهاى كه تلاشهاى گستردهاى در جهت سركوبى كانون دينىدر جوامع مختلف اسلامى و
غير اسلامى صورت مىپذيرد تا از تحقق تحول اجتماعى بر پايه دينجلوگيرى شود.( م)