گسترده آنها
را نام برد. آنها نه تنها شاهدى بر پيچيده بودن شرايط در حال گذار نهادى چيناند،
بلكه قادرند تا حد زيادى درجه امكانپذيرى و ماهيت نوگرايى در چين را نيز پيشبينى
كنند.
اينكه
بازارهاى كار اجتماعى، به عنوان نتيجه و پيامد مستقيم الگوى تخصيص كار مبتنى بر
اجتماع، در گوشهوكنار كشور و به ويژه در مناطق گسترده روستايى، در حال رشد و
شكوفايىاند. اينها نوعى بازاركار محلى هستند كه توسط نهادهاى سياسى و اجتماعى
محلى، به حوزهاى خاص محدود شدهاند. بازارهاى كار اجتماعى (بازارهاى كار مبتنى بر
اجتماع [محلى]) دقيقا به دليل ماهيت محلى و تحريفات و انشعابات ناشى از اين امر،
خود را با ساختار سازمانى داخلى كنونى چين، كاملا سازگار نشان دادهاند و اين در حالى
است كه قادرند تغييرات نهادى تدريجى ولى عميق و ريشهدارى را در اين ساختار به
موجود آورند. پيشبينى مىشود اين الگوى بازارگرا كه هماكنون مقام دوم را در غالب
تبديل شود(Wang 8891 ,chapter 3) ؛ كه افزايش روزافزون دامنه تحرك نيروى كار و نيز ارتقاى استقلال
اقتصادى، حداقل در سطح محلى، به عنوان تأثيرات ناشى از اين الگو، گواه اين مدعاست.
مع الوصف، مسير حركت بازارهاى كار اجتماعى به گونهاى است كه نشان مىدهد سعى دارد
از توسعه بازار كار ملى كه داراى گرايش اقتصادى بيشترى باشد، جلوگيرى به عمل آورد.
اين بازارها همچنين فرايند گرايش منطقهاى را نيز تقويت كرده است كه مىتواند
تهديدى براى روند نوينسازى و وحدت ملى چين باشد.
طى
دو دهه اخير، رشد فزاينده بازار كار ملى، راه را براى تسريع روند نوينسازى چين
هموار ساخته است. بازار كار ملى كه ابتدائا در قالب نهادى «وارداتى» از طريق
سرمايهگذارىهاى مستقيم خارجى، آغاز به كاركرد، ريشه در سالها پيش از تأسيس
جمهورى خلق چين دارد. بازار كار ملى اينك با كاربرد گسترده و وسيع توسط موسساتى كه
با سرمايهگذارى مستقيم خارجى كار مىكنند و نيز موسسات خصوصى مخفى و علنى و حتى
تا حدودى توسط موسسات متعلق به دولت، به سرعت مسير نهادينه شدن