نام کتاب : درآمدى بر نظريه نهادى نویسنده : ايروانى، محمد جواد جلد : 1 صفحه : 93
3-
نهادگرايان جديد (... 1970)
رشد
و توسعه تئورى نهادگرايى از سالهاى دهه 1970 آغاز شد و در دهههاى اخير به سرعت
گسترش يافت. ديدگاههاى معاصر از تئورى نهادى، اگرچه ويژگيهاى مشتركى با ديدگاههاى
متقدمين دارند، اما مستقيما در اتباط با كارهايى هستند كه در حوزه جامعهشناسى
معرفت صورت مىگيرند.
نهادگرايان
جديد شديدا تحت تاثير كارهاى «آلفرد شولتز»(Schutz) هستند و آثار جديد نهادگرايى عمدتا مبتنى بر
كار «پيتر برگر» جامعهشناس استوارند.
بنابراين،
ديدگاههاى نهادى در اين دوره متاثر از مبانى فلسفى ايدهاليستها و پديدارشناسان
آلمانى مانند «ديلتاى و هوسرل»(Dilthey Husserl) مىباشد.
از
تئوريسينهاى بنام اين دوره مىتوان از «برگر» نام برد. كاملترين و پرنفوذترين جنبه
ديدگاههاى «برگر» درباره نهادى كردن، در كار او با «لاكمن» مشهود است. آنها
استدلال مىكنند كه واقعيت اجتماعى، يك ساخت انسانى است كه از كنشهاى متقابل
اجتماعى پديد مىآيد.
«سيلورمن»(Silverman
,1791) از ديگر
نهادگرايان معاصر است كه با ارائه ديدگاه پديدارشناسى در مورد سازمانها، بر روى
نظام معنايى و روشهايى تاكيد مىورزد كه از طريق كنش اجتماعى ايجاد و بازسازى
مىشوند.[1] از نظر
«سيلورمن»، «معانى» نه تنها در اذهان افراد وجود دارند و عمل مىكنند، بلكه
واقعيات اجتماعى و عينياتى هستند كه در نهادهاى اجتماعى وجود دارند.
از
ديگر صاحبنظران اين دوره در حوزه انسانشناسى «گرتز»(Geertz) و در حوزه جامعهشناسى «زوكر»(Zucker) ، «مىير»(Meyer) و «برگر»(Berger) مىباشند.
بنابراين
اگر ديدگاههاى نهادگرايان اوليه ناظر بر سازمانهاى رسمى، قواعد و نظام عقلانى حاكم
بر آنها بود، و ديدگاه نهادگرايان دهههاى ميانه قرن بيستم با تاكيد بر