responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7

ارنگ


نویسنده (ها) :
محمد تقی راشد محصل
آخرین بروز رسانی :
پنج شنبه 5 دی 1398
تاریخچه مقاله

اَرَنْگ [arang]، گونۀ پهلویِ اسم مؤنث اوستایی رَنگها و نام رودخانه‌ای اساطیری (بارتولمه، 1510). معنی و ریشۀ ارنگ به درستی دانسته نیست. در اوستا رود رنگها دارای ژرفایی به بالای 000‘1 مرد است و دور کران (یشتها، 2/ 126) و نیز سرچشمه و دهانۀ آن به عنوان دورترین جای در شمال، در پایان زمین وصف شده است (همان، 1/ 481، 575). در فرگرد نخست «وندیداد» در سرچشمۀ رنگها از کشوری نام برده می‌شود که در آنجا مردمی بی‌سردار زندگی می‌کنند و اهریمن سرما (زمستان) را بدانجا برده است ( اوستا، 319). اگر این گفته را با اشارۀ دیگر اوستا که از سرزمین گوذه در کنار رنگها نام می‌برد (یشتها، 2/ 150) بسنجیم، می‌توان چنین تصور کرد که منظوراز رود رنگها در اوستا رودی در شمال شرقی ایران و در نواحی نزدیک جیحون است (نیز نک‌ : مینوی خرد، 44، مارکوارت، 134)، یعنی همان جایی که در اساطیر ایران محل فرود آمدن تیر آرش بوده است. این استنباط را همسانی واژۀ اوستایی گوذه و کوزبن یا گوزبن پهلوی تأیید می‌کند. نظر دارمستتر (II/ 15) که با تکیه به اشارۀ «وندیداد» رنگها را با اروند یعنی دجله یکی دانسته است، مبنایی ندارد، هرچند در متنهای پهلوی نیز بارها رود ارنگ با اروند و دجله یکی شده است (بندهش، 65؛ گزیده‌ها...، 10، 57).
اگر ماهی کَره در رود رنگها زیست می‌کند، و زیستگاه این ماهی در دریای فراخکرد نیز گفته شده است، پس میانِ رودِ رنگها و دریای فراخکرد ارتباطی وجود دارد (نک‌ : یشتها، 2/ 126؛ اوستا، همانجا؛ بندهش، 149).
بنابر بندهش 65, 86) اورمزد از البرز یعنی از سمت شمال دو رود را جاری ساخت، یکی در غرب به نام «اروند» یا «ارنگ» و دیگر در شرق به نام «وِه». این دو رود با گردش بر کرانۀ زمین در دریای فراخکرد به هم می‌رسند و سپس به سرچشمۀ خویش بازمی‌گردند ( گزیده‌ها، 10). در جای دیگر ارنگ با رود نیل یکی دانسته شده است (بندهش، 86).
ایزد بُرز در ارنگِ ژرف جای دارد (همان، 154). در بندهش آنجا که از آفرینش ابر و باد و باران سخن می‌رود، سرچشمۀ ارنگ رود بر بلندی است و به سوی تیغ ماه می‌گردد (ص 131). در گزیده‌های زادسپرم (ص 28 بب‌ ) از رودی به نام «برهنه‌زن» یا هُن سخن می‌رود که زردشت زنان و مردمان پیر را از آن گذرانیده است.
در مجموع با اینکه روشن است که رنگهای اوستا و ارنگ پهلوی در اصل نام رودی اساطیری است (نک‌ : بارتولمه، 1510) و نمی‌توان برای آن جایی مشخص یافت، بی‌تردید ایرانیان از این نام یکی از رودخانه‌های مقدس خود را اراده می‌کردند که به گمان دانشمندان می‌تواند سند، جیحون (آمودریا) سیحون (سیردریا)، ولگا، دجله یا زرافشان باشد.

مآخذ

گزیده‌های زادسپرم، ترجمۀ محمدتقی راشد محصل، تهران، 1366ش؛
مینوی خرد، ترجمۀ احمد تفضلی، تهران، 1364ش؛
یشتها، ترجمۀ ابراهیم پورداود، بمبئی، 1928م؛
نیز:

Avesta, tr. F. wolff, Strassburg, 1910;
Bartholomae, Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961;
The Bûndahishn, ed. T. D. Anklesaria, Bombay, 1908;
Darmesteter, J., Le Zend-Avesta, Paris, 1960;
Markwart, J., Wehrot und Arang, Leiden, 1938.

محمدتقی راشد محصل

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست