responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 691

استانس


نویسنده (ها) :
علیرضا پلاسید
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 25 اسفند 1398
تاریخچه مقاله

اُستانَس \ ostānas\ ، یا اُستاناس، یکی از شکلهای یونانی نام چند تن از بزرگان و شاهزادگان هخامنشی. این نام به فارسی باستان باید *vištāna- باشد (*višta- شاید هم‌ریشه با اوستایی ، «آماده شدن»، یا شاید ترکیبی از vi- و ریشۀ فارسی باستان و اوستایی ، «نشستن» باشد (کِنت، 209)؛ اما -ana پسوند نوع دوم است که نام خاص می‌سازد (جکسن، 229-230؛ نیـز نک‌ : آیلرِس، 106). ایلامی آن به صورت Ú-iš-da-na و Mi-iš-da-na و آرامی آن به صورت WŠTN ضبط شده است (داندامایِف، 139). این نام در متون تاریخی یونانی و لاتین آمده است و بر چند شخصیت از دوران هخامنشی دلالت می‌کند:
1. استـانس، از همـراهـان خشیـارشـا (سـل‌ : 486-465ق‌م) در لشکرکشی به آتن. او نخستین کسی بود که زردشت و دانش او را به‌سان علم مغانه به یونانیان معرفی کرد و به قولی لشکرکشی خشیارشا را برای یونانیان سودآور ساخت. کسانتوس، مورخ لیدیایی که فاصلۀ ظهور زردشت را تا هنگام لشکرکشی به آتن 6 هزار سال می‌داند، از زمان زردشت به سلسله‌ای از مغان اشاره دارد که در میان آنان نام استانس نیز دیده می‌شود (دیوگِنِس لائِرتیوس، 5؛ اُمستِد، 478)، اما هرودت از این شخصیت یاد نکرده است.
2. استانس، ساتراپ بابل و سرزمینهای ورای رود (یا سوریه) که هلال خصیب کنونی را در بر می‌گیرد، در زمان داریوش یکم (سل‌ : 522-486ق‌م). از او در سندهای بین‌النهرینی بسیاری یاد شده است که نشانگر نفوذ، قدرت و دیرپایی فرمانروایی او در بین‌النهرین است. به نظر می‌رسد او پس از شکست شورش نبوکدنصر چهارم یا همان ارخۀ ارمنی بر ضد داریوش به‌دست وینده فرنه در 521 ق‌م، جانشین گوبارو شده باشد (داندامایف، 140). اما از برخی منابع برمی‌آید که به هنگام شورش ارخه، او خود ساتراپ بابل و سوریه بوده، و نتوانسته است در برابر ارخه تاب بیاورد و از برابر او به نزد داریوش گریخته است. از او در اسناد بین‌النهرینی به‌عنوان کاهن پرستشگاه اِبَبَره در سیپَر نیز یاد شده است.
از این شخصیت در کتاب مقدس نیز یاد شده است. در جریان بازسازی پرستشگاه یهودیان در اورشلیم، که کورش فرمان آن را داده بود، یهودیان با مقامات هخامنشی در سوریه، به‌ویژه تَتَّنَی و استانس، دچار اختلاف شدند. یهودیان داوری را به نزد داریوش کشاندند و پس از آنکه فرمان کورش در خزانۀ اسناد شهر بابل پیدا شد، به فرمان داریوش از خراج سرزمینهای ورای رود هزینۀ بازسازی پرستشگاه فراهم گردید (کتاب عزرا، بابهای 5 و 6). در سندی بابلی به تاریخ 427ق‌م نیز از نهری به نام اوشتانو در نزدیک نیپّور یاد شده است که باید به نام همین ساتراپ نام‌گذاری شده باشد (داندامایف، 141). در سندی دیگر از بین‌النهرین به تاریخ 421ق‌م از کسی به نام اوشتانو نام برده شده است که باید از نوادگان همین ساتراپ بوده باشد (همان‌جا).
3. استانس، پسر داریوش دوم (سل‌ : 423-404ق‌م) و آتوسا (فارسی باستان: *Hutaosa-)، برادر اردشیر دوم و کورش کوچک. ازجمله نوادگان او داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی، بود (خلاصۀ...، 124-125). از این شاهزاده در سندی بین‌النهرینی به تاریخ 372ق‌م یاد شده است (داندامایف، همان‌جا). به قدرت رسیدن داریوش سوم، که پدر و پدربزرگش شاه نبودند، نشان‌دهندۀ آشفتگی خاندان هخامنشی و کشتار شاهزادگان در این دوران است (امستد، 490).
4. استانس، پسر اُکسیارتِس برادر رُکسانه (یا روشنک، همسر اسکندر مقدونی). اسکندر تصمیم گرفت گردانی ویژه از ایرانیان به‌فرماندهی شاهزادگان و بزرگان هخامنشی تشکیل دهد. استانس نیز در این گردان تحت فرمان هیستاسپ (یا ویشتاسپ) بلخی بود (آریان، 357).

مآخذ

خلاصۀ تاریخ کتزیاس از کورش تا اردشیر، ترجمۀ کامیاب خلیلی، تهران، 1380ش؛
نیز:

Arrian, The Campaigns of Alexander, tr. A. de Sélincourt, Harmondsworth (Middlesex), 1971;
Dandamaev, M. A., Iranians in Achaemenid Babylonia, Costa Mesa (CA)/ New York, 1992;
Diogenes Laertius, Lives of Eminent Philosophers, tr. R. D. Hicks, London, 1972, vol.I;
Eilers, W., Iranische Beamtennamen in der keilschriftlichen Überlieferung, Leipzig, 1940;
Jackson, A. V. W., An Avesta Grammar : In Comparison with Sanskrit, Stuttgart, 1892;
Kent, OP;
Olmstead, A. T., History of the Persian Empire, Chicago / London, 1966.

علیرضا پلاسیّد

نام کتاب : دانشنامه ایران نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 1  صفحه : 691
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست