آغش وهاذان \āqoš-e vehāzān\، شاه اساطیری گیلان در زمان کیخسرو، و از سرداران او در جنگ با افراسیاب. وقتی کیخسرو بر آن شد تا کار افراسیاب را یکسره کند، 4 لشکر ساخت و فرماندهی آنها را به لهراسب، فرامرز پسر رستم، آغش وهاذان و گودرز گشوادگان سپرد. سپهسالاران هریک به پیروزیهایی دست یافتند و آغش نیز، که مأموریت خوارزم را داشت، با شیده، پسر افراسیاب، درآویخت و پیروز شد. افراسیاب از پسِ آغش به مرو آمد. کیخسرو از گرگان بهیاری سردار خود شتافت و رستم نیز از پی او شد و با هم افراسیاب را شکست دادند (مجمل ... ، 48- 49؛ نیز نک : طبری، 1(2) / 608- 609). طبری (1(2) / 608) این نام را بهصورت اغص بن بهذان آورده، و بلعمی (ص 606) از سرهنگی به نام اغص بن بهراوند یاد کرده است. ظاهراً فردوسی (4 / 28)، بهجای آغش، اَشکَش آورده است که از دلاوران و پهلوانان کیخسرو بود. البته احتمال یکیبودنِ اشکش با اَشک (اَرشَک) اشکانی بیشتر، و تشخیص آغش از اشکش کمی دشوار است. در مجمل التواریخ و القصص (ص 91)، اشکش پسر قباد پسر کاوه، در کنار آغش وهاذان آورده شده است، و آنها ازجمله سپهبدان کیخسرو دانسته شدهاند. کیخسرو هنگام فرستادن آغش به جنگ افراسیاب، گُستهمِ نوذر را همراه او کرد (همان، 49) و بهروایتی، در جنگ کیخسرو با تورانیان، اشکش فرمانده بخشی از سپاه ایران بود و در پشت سپاه گستهم لشکر میراند (فردوسی، همانجا). همچنین کیخسرو اشکش را با 30 هزار سوار نیزهدار مأمور جنگ با شیده در خوارزم کرد؛ او هم شیده را شکست داد و متواری ساخت. آغش نیز شیده را شکست داد (همو، 5 / 93، 143-144؛ مجمل، همانجا). عنصرالمعالی (ص 4) در خطاب به پسرش، جد او را قابوس پسر وشمگیر، نبیرۀ آغش وهادان (چ رضاقلی هدایت: ارغش فرهادوند، نک : نفیسی، 201) میداند و اشاره میکند که ابوالمؤیّد بلخی ذکر او را در شاهنامه آورده است. در مجمل التواریخ و القصص (ص 388) نیز نسب مرداویج، پسر زیار، به آغش (مرعشی، 171: ارغش وهادان) رسانده شده است. ظاهراً این نام به آگوش هم بدل شده است (نک : همو، 173). این احتمال نیز وجود دارد که مراد از آرش یا اشکش همین آغُش، آرغُش، آغُص یا اَرغُش باشد (نک : نفیسی، 202؛ تقیزاده، 7).
مآخذ
بلعمی، تاریخ؛ تقیزاده، حسن، «مشاهیر شعرای ایران (2)»، کاوه، برلین، 1920 م، س 5، شم 2؛ طبری، تاریخ، به کوشش دخویه، لیدن، 1964 م؛ عنصرالمعالی، کیکاووس، قابوسنامه، به کوشش غلامحسین یوسفی، تهران، 1364 ش؛ فردوسی، شاهنامه، بـه کوشش رستم علیاف و دیگران، مسکو، 1965-1967 م؛ مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318 ش؛ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش برنهارد دارن، تهران، 1363 ش؛ نفیسی، سعید، تعلیقات بر قابوسنامۀ عنصرالمعالی کیکاووس، به کوشش همو، تهران، 1342 ش.