آخرین بروز رسانی : یکشنبه
10 فروردین 1399 تاریخچه مقاله
اِسلُواکی[۱] \ [e]slovāki\ (در زبان اسلواکی:
اِسلُوِنسکو[۲])، با نام رسمی جمهوری اسلواکی[۳]،
کشوری محصور در خشکی، واقع در اروپای مرکزی. این
کشور از اوایل سدۀ ۱۰ تا ۱۹۱۸م بخشی از مجارستان
بود و سپس، تا ۱۹۹۲م/ ۱۳۷۱ش، به
همراه سرزمین چک ــ تشکیلشده از بوهِـمیا و مُراویـا ــ
و بخشهـای کوچکی از سیلِزی، کشور چِکُسلُواکی (ه
م) را تشکیل میداد. محدودۀ کنونی این کشور، کموبیش
با سرزمین تاریخی اسلواکی منطبق است. در
۱۹۳۹م، کمی پس از آغاز جنگ جهانی دوم، اسلواکی
به دست نیروهای آلمان نازی افتاد و در
۱۹۴۵م دوباره به چکسلواکی پیوست. حکومت کمونیستی
چکسلواکی که از ۱۹۴۳م در این کشور برقرار
بود، در ۱۹۸۹م سرنگون شد و پس از فروپاشی اتحادیۀ
چکسلواکی در پایان سال ۱۹۹۲م، در یکم
ژانویۀ ۱۹۹۳م/ ۱۱ دی
۱۳۷۱ش، اسلواکی از چک جدا شد و استقلال خود را
اعلام کرد. اسلواکی در اکتبر همان سال (مهر ۱۳۷۲)
عضو ناظر اتحادیۀ اروپا (نک : ه د، اروپا، اتحادیۀ) شد و در مۀ
۲۰۰۴/ اردیبهشت ۱۳۷۳، به
عضویت کامل این اتحادیه درآمد.
اسلواکی در غرب با متحد پیشین
خود، جمهوری چک، در شمال با لهستان، در شرق با اوکراین، در جنوب با
مجارستان و در جنوب غربی با اتریش هممرز است. این کشور
۰۳۵‘۴۹ کم۲ مساحت دارد. شهر براتیسلاوا
پایتخت اسلواکی است و شهرهای مهم دیگر آن عبارتاند از
کُشیتسه[۴]، پرِشُف[۵]، نیترا و ژیلینا[۶].
ویژگیهای محیط
طبیعی
اسلواکی سرزمین بستهای
است که شمال و شرق آن را کوههای کارپات، و بخش جنوبی آن را دشتهای
حاصلخیزی تشکیل میدهند که در مسیر رود دانوب و
شاخههای آن قرار دارند. بخشهای غربی کوههای کارپات، از
رشتهکوههای مهم اروپای مرکزی، از ناهمواریهای مهم
شمال و شمال غربی اسلواکی به شمار میروند. رشتهکوههای
کارپات بهشکل منظم، در جهت شرقـی ـ غربـی امتـداد دارند و سه منطقـۀ
کوهستـانی داخلی، مرکزی و خارجی را تشکیل میدهند
که توسط درهها و حوضههای میانکوهی از هم جدا میشوند.
دو ناحیۀ وسیع کمارتفاع در شمال مرز مجارستان، یعنی آلفولد
کوچک [۷](یا دشت کوچکِ مجار، که در اسلواکی، جلگۀ
پُدونایسکا [۸]یا جلگۀ دانوب خوانده میشود) در
جنوب غربی، و ناحیۀ پست شرقی اسلواکی در شرق، سهم این کشور را از منطقۀ چالههای
کارپات داخلی[۹] تشکیل میدهند.
کوههای کارپاتِ خارجیِ غربی
از سمت شمال، تا شرقِ جمهوری چک و جنوبِ لهستان گسترش یافته است و
کوههای کارپات کوچک (در اسلواکی: بیِله کارپاتی)، کوههای
یاوورنیکی و کوههای بِسکید (بِسکیدی)
را در بر میگیرد. بخش مرکزی کارپات غربی در طول مرکز
اسلواکی، مرتفعترین کوههای این کشور را شامل میشود:
کوههای مرتفع تاترایِ بلند [۱۰](ویسوکه تاتری)،
شامل بلندترین نقطۀ کشور، یعنی قلۀ گِرلاخُوسکی [۱۱](۶۵۵‘۲ متر)،
و به سوی جنوب، کوههای تاترایِ کمارتفاع (نیزکه تاتری[۱۲])
که ارتفاع آنها به حدود ۰۰۰‘۲ متر از سطح دریا میرسد.
در فاصلۀ دورتر، به سوی جنوب، کوههای داخلیِ تاترایِ غربی
قرار دارند که تا مجارستان امتداد مییابند و در بر گیرندۀ کوههای
دارای معادن مهم اسلواکی از لحاظ اقتصادیاند.
اسلواکی همچنین دارای
غارهای منحصر به فردی است که از میان آنها میتوان به این
نمونهها اشاره کرد: غارهای دِمِنُوسکا [۱۳]در اسلواکی
مرکزی، که از راه آبشارها و چشمههای زیرزمینی به یکدیگر
پیوستهاند، و غار دُمیتسا [۱۴]که شهرت آن بهسبب تاقدیسها
و استالاکتیتهای رنگی آن است و در نزدیکی مرز
مجارستان، در شرق کشور قرار دارد.
رودهای اسلواکی با جهتی
عموماً جنوبی، به شبکۀ رودخانهای دانوب میریزند. دو رودخانۀ بزرگِ
مُراوا و دانوب (در اسلواکی: دونای) مرزهای جنوب غربی این
کشور را تشکیل میدهند. رودهای مهم این کشور که از
کوهستانها سرچشمه میگیرند، عبارتاند از واه، هرون، هورناد و بودروگ،
که همگی به سوی جنوب رواناند، و پوپراد که به سوی شمال جاری
است. جریان این رودخانهها با تغییرات فصلی همراه
است و از سیلابهای ناشی از ذوب برفها در فصل بهار تا جریانهای
ناچیز اواخر تابستان در نوسان است. دریاچهها و چشمههای آب
معدنی و آب گرم کوهستانی نیز در اسلواکی فراواناند.
ناهمواریها و اقلیم اسلواکی
سبب پدید آمدن تنوع شدید در انواع خاکهای این کشور شده
است. در جنوب غربی اسلواکی، خاک سیاه حاصلخیز چِرنوزیوم
وجود دارد که غنیترین خاک در این کشور است، هرچند هستۀ مرکزی
حوضه دانوب را نهشتههای آبرفتی فراگرفتهاند که به جزیرۀ ژیتنی
(چاودار) شهرت دارند. بالادست درههای جنوبی این رود، پوشیده
از خاکهای قهوهای جنگلی است، در حالی که نواحی
شمالی و مرکزی ارتفاعات میانی حاوی خاک پودزول است.
مناطق مرتفع کشور نیز دارای خاکهای سنگی کوهستانی
است.
موقعیت اسلواکی در شرق
جمهوری چک و نیز دارا بودن نواحی گستردۀ کوهستانی
موجب شده است که این کشور بیشتر تحت تأثیر اقلیم قارهای،
همراه با چهار فصل مشخص، قرار گیرد. میانگین درجۀ حرارت
سالانه در مناطق مرتفع تاترا به °۴- ، و در نواحی پست دانوب به
°۱۱ سانتیگراد میرسد. این در حالی است که میانگین
درجۀ حرارت در ماه ژوئیه (تیر) در مناطق پست دانوب به بیش
از °۲۰، و در ماه ژانویه (دی) در مناطق کوهستانی به
°۵- سانتیگراد میرسد. میزان بارش سالانه از
۵۷۰ میلیمتر در دشتهای دانوب تا بیش
از ۱۰۰‘۱ میلیمتر در درههای بادگیر
کوهستانی در نوسان است. قلههای مرتفع تا فصل تابستان پوشیده از
برفاند. وجود کارخانههایی با سوخت زغالسنگ و دفع مقادیر
فراوانی از آلایندهها، اسلواکی را به یکی از آلودهترین
مناطق اروپای مرکزی، با بارشهای اسیدی فراوان، تبدیل
کرده است.
با این که اسلواکی کشوری
کوچک است، تنوع ناهمواریهای آن زمینهساز پدید آمدن طیف
گستردهای از پوشش گیاهی در این کشور شده است. کشاورزی
و قطع درختان به منظور بهرهبرداری از چوب آنها بخش چشمگیری از
جنگلهای بکر این کشور را از میان برده است؛ با این حال،
هنوز ۵/ ۲ خاک آن پوشیده از جنگل است. انواع پوششهای جنگلی
این کشور عبارتاند از آمیزۀ جنگلهای بلوط و بیشهزارها
در سرزمینهای پستِ پُدونایسکا، جنگلهای راش در ارتفاعات
پایینی کوههای کارپات، و جنگلهای صنوبر در دامنههای
میانی و بالایی این کوهها. در بلندترین نواحی
کوهستانی، پوشش گیاهی تایگا و توندرا غلبه دارد.
حیات جانوری اسلواکی
فراوان و متنوع است: پارک ملی تاترایِ بلند مجموعهای استثنایی
از جانوران وحشی چون خرس، گرگ، سیاهگوش، گربۀ وحشی،
موشخرما، سمور آبی و سمور را در خود جای داده است.
مردم اسلواکی
وجود مرتفعات در اسلواکی موجب
تراکم نسبتاً ناچیز سکونتگاهها در این کشور شده است. قدمت بسیاری
از روستاهای کوهستانی که به صورت خطی، در امتداد خطالرأس رشتهکوهها
و درهها ساخته شدهاند، به سدههای میانه بازمیگردد.
سکونتگاههای پراکنده در طول خط مرزی جمهوری چک و نیز در
کوهستانهای مرکزی اسلواکی بازتاب تصویری از شیوۀ آبادسازی
این کشور در سدههای ۱۷ و ۱۸م است. در بیشتر
این سرزمین، سکونتگاههای روستایی با بیش از
چندصد تن جمعیت غلبه دارند، مگر در نواحی جنوب غربی که بسیار
شهرنشین است. بیشترین تمرکز جمعیت در نواحی پستِ
پدونایسکاست. در دوران حکومت کمونیستی چکسلواکی، ایجاد
مزارع اشتراکی در شبکهای بسیار گسترده از زمینهای
کشاورزی، جایگزین الگوهای سنتیِ کوچکمقیاس
در کاربری زمینهای زراعی شد. پس از سرنگونی حکومت
کمونیستی در ۱۹۸۹م، بیشتر زمینهای
کشاورزی که در اختیار دولت بود، به بخش خصوصی واگذار شد و این
زمینها شکل گذشتۀ خود را باز یافتند.
پس از جنگ جهانی دوم، برنامههای
صنعتی شدن و توسعۀ شهری در اسلواکی شدت گرفت که افزون بر براتیسلاوا،
مراکز مناطق گوناگون، چون نیترا، بانسکا بیستریتسا، ژیلینا،
کُشیتسه و پرِشُف را نیز شامل میشد. پارتیزانسکه و نُوا
دوبنیتسا [۱۵]در غرب، هر دو نمونههایی از شهرهایی
جدیدند که به ترتیب، پیش و پس از جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند.
۸۵٪ کل جمعیت
اسلواکی را اسلواکها تشکیل میدهند که نخستینبار میان
سالهای ۴۰۰ و ۵۰۰ م در نزدیکی
رود دانوب ساکن شدهاند. مجارها بزرگترین اقلیت قومی این
کشورند و بیشتر در نواحی مرزی جنوبی زندگی میکنند.
چکها، آلمانیها و لهستانیها نیز اقلیتهایی کمشمارند
که در سرتاسر کشور پراکندهاند. روتِنیاییهای اوکراینیتبار،
دیگر اقلیت قومی اسلواکی، در شرق و شمال شرقی کشور
زندگی میکنند. افزون بر اینها، جمعیت چشمگیر و کموبیش
غیرساکنی از کولیها نیز در بخشهای شرقی این
کشور حضور دارند.
براتیسلاوا، پایتخت و بزرگترین
شهر اسلواکی، برپایۀ برآورد ۲۰۰۳م، حدود
۰۰۰‘۴۲۷ تن جمعیت داشته است. در همین
سال، جمعیت دیگر شهرهای مهم این کشور نیز به این
ترتیب برآورده شده است: شهر صنعتیِ کُشیتسه حدود
۰۰۰‘۲۳۵ تن، نیترا، مرکز صنایع
غذایی، حدود ۰۰۰‘۸۷ تن و ژیلینا
که مرکزی تجاری است، حدود ۰۰۰‘۸۵ تن.
جمعیت کل کشور نیز بر پایۀ برآورد
۲۰۰۷م، حدود
۰۰۰‘۴۴۷‘۵ تن بوده است.
بیشتر جمعیت این کشور
به زبان اسلواکی سخن میگویند، اما زبان چکی، که بسیار
به زبان اسلواکی نزدیک است، نیز از دوران اتحاد این دو
کشور در اسلواکی رواج داشته است. قدمت زبان اسلواکی بهعنوان زبانی
ادبی به سدۀ ۱۹م بازمیگردد (نک : ه د، اسلواکی، زبان).
زبانهای مجاری، لهستانی، آلمانی، اوکراینی،
روسی و زبان کولیها نیز میان اقلیتهای قومی
اسلواکی رواج دارد.
نزدیک به ۶۸٪
از اسلواکها کاتولیکاند. پیروان کلیساهای پرُتستان، از
جمله «کلیسای انجیلیِ اسلواک» و «کلیسای مسیحی
اصلاحشده»، نیز ۱۱٪ جمعیت این کشور را شامل
میشوند. کلیسای ارتدکس هم میان اقلیت اوکراینیتبار
اسلواکی پیرو دارد. روی هم رفته، اسلواکها مردمی مذهبیاند
و سالها مبارزۀ آشکار حکومت کمونیستی با دین نیز نتوانست مانع
از آن شود که امروزه ۸۵٪ این مردم خود را دیندار
بدانند.
اقتصاد
در سپتامبر
۱۹۹۲م، دولت مستقل اسلواکی برنامۀ
اقتصادی خود را از سیاستهای اقتصادی سالهای
۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲م ــ هنگام اتحاد
جمهوریهای چک و اسلواکی پس از کمونیسم ــ جدا کرد. کوتاهیِ
دوران شادمانی پس از تولد دوبارۀ اسلواکی در
۱۹۹۳م بیش از هر چیز، برخاسته از واقعیتی
اقتصادی بود. اوضاع جغرافیایی و تاریخی
اسلواکی، از جمله برنامهریزی متمرکز دوران کمونیستی،
این کشور را نسبت به همسایۀ خود، جمهوری چک که تقریباً
دو برابر اسلواکی جمعیت داشت، عمدتاً روستایی نگاه داشته
بود و فعالیتهای اقتصادی آن تنوع نداشت.
در اسلواکی بیشتر کارکنان
عضو اتحادیههای بازرگانیاند که پیش از
۱۹۸۹م، زیر نظارت مستقیم حزب کمونیست
اداره میشدند. در دورۀ انتقال، مهمترین نگرانی اقتصادی مشکل تورم و بیکاری
بود. قانون اساسی ۱۹۹۲م حق تشکیل اتحادیهها
و حق اعتصاب را تضمین کرد و این موجب رشد اقتصادی این
کشور در سالهای ۱۹۹۳ و
۱۹۹۴م شد. این کشور در
۲۰۰۴م به عضویت کامل اتحادیۀ اروپا
درآمد و در ۲۰۰۹م/ ۱۳۸۸ش، یورو
را جایگزین واحد پول پیشین خود، کُرونا کرد.
ذخایر زغال سنگ قهوهای و لیگنیت
که با وجود مقدار محدودشان، اهمیت اقتصادی دارند، در کوهپایههای
نزدیک هاندلُوا در غرب، و مُدری کامِنْی [۱۶]در
جنوب کشور واقعاند. زغالسنگ قهوهای در نیروگاههای حرارتی،
و بهعنوان سوخت منازل و مادۀ خام در صنایع شیمیایی استفاده میشود.
خطوط لولهای که عملیات نصب آنها در طول دورۀ اتحاد دو کشور
چک و اسلواکی انجام شد، نفت و گاز طبیعی روسیه را به این
کشورها وارد میکند. اسلواکی خود نیز دارای ذخایر
گاز زغالسنگ و گاز طبیعی است.
نهشتههای قابل توجه سنگ آهن، مس،
منگنز، مَنیِزیت، سرب و روی در کوههای معدنی اسلواکی
استخراج میشوند. بوکسیت و سنگ نیکل وارداتی نیز،
به ترتیب در ژیار، هرونوم و سِرِدیْ[۱۷]، فراوری
میشوند. در بخشهای شرقی اسلواکی مقادیری
نهشتههای نمکی با صرفۀ اقتصادی بالا وجود دارد. منبع اصلی انرژی در واحدهای
صنعتی این کشور، نیروی برقابی است که آن را مجموعۀ سدهایی
بر روی رودهای واه، اُراوا، هورناد و سلانا تولید میکنند.
نیروگاه تولید انرژی هستهای این کشور نیز
دارای اهمیت است.
تنها حدود ۳/ ۱ سرزمین
اسلواکی زیر کشت است. در زمینهای پستِ حاصلخیز،
محصولاتی چون گندم، جو، چغندر قند، ذرت و گیاهان علوفهای کشت میشود،
اما در خاکهای نسبتاً فقیر کوهستانی، محصولات اصلی عبارتاند
از جودوسر، چاودار، سیبزمینی و کتان. توتون و درختان میوه
نیز در درۀ رود واه میرویند و دامنههای کوههای کارپات در
غرب کشور از تاکستانها پوشیده است. در این کشور همچنین پرورش
خوک و گاو در دشتها، و پرورش گوسفند در درههای کوهستانی رواج دارد.
در نواحی روستایی، از دیرباز، هنرهای سنتی و
صنایع دستی، شامل کندهکاری روی چوب، بافندگی و
نقاشی روی شیشه رواج داشته است.
با وجود کوششهایی برای
احیای جنگلهای اسلواکی، حدود ۳۰٪ این
جنگلها تا ۱۹۸۹م نابود شدند یا بهسختی آسیب
دیدند. جنگلهای نواحی غربی کوهستانهای بِسکید
در مرز اسلواکی و جمهوری چک و همچنین ناحیۀ مرکزی
اسلواکی، در نزدیکی ژیار و هرونوم، بیشاز دیگر
نواحی در معرض نابودی قرار دارند.
از آنجا که در زمان حکومت کمونیستی،
اسلواکی مرکز برخی صنایع کماهمیتترِ دولتی بود،
نسبت به متحد قدیمی خود، جمهوری چک، بیشتر تحت تأثیر
پیامدهای اصلاحات اقتصادی قرار گرفته است. در آغاز سدۀ
۲۱م، صنایع این کشور رشد چشمگیری داشته، و
بخش بزرگی از نیروی کار و تولید ناخالص داخلی را به
خود اختصاص داده است. بیشتر صنایع کشور در براتیسلاوا، کُشیتسه
و نیز شهرهای واقع در طول رودخانۀ واه مستقرند.
مهمترین این صنایع عبارتاند از خودروسازی و ماشینسازی،
تولید فولاد، سرامیک، مواد شیمیایی و فراوردههای
نفتی، نساجی، اسلحهسازی و فراوری مواد غذایی.
آلودگیهای زیستمحیطی که میراث صنایع
دوران حکومت کمونیستی است، هنوز هم از نگرانیهای عمده در
این کشور بهشمار میرود.
اسلواکی برای پیشبرد
رشد اقتصادی خود به بازرگانی خارجی وابسته است. پس از استقلال،
روابط بازرگانی این کشور با کشورهای اروپای شرقی
کاهش یافته، و با کشورهای غربی رو به گسترش است. نیروی
کار تحصیلکردۀ اسلواکی هجوم شرکتهای سرمایهگذار خارجی، بهویژه
شرکتهای آلمانی، اتریشی، آمریکایی و
هلندی را به این کشور در پی داشته است.
اسلواکی دارای شبکۀ حمل و
نقل نوسازی شده، اما کمترافیکی است. مهمترین عنصر این
شبکه راهآهن است. راهآهن عریضِ سَبکِ روسی، که از مرز اوکراین
تا براتیسلاوا کشیده شده، از راههای اصلی بازرگانی
میان اروپا و روسیه است. رود دانوب که بخشی از مرز اسلواکی
با مجارستان را در جنوب تشکیل میدهد، بیشتر حمل و نقل آبی
اسلواکی را به خود اختصاص داده است. براتیسلاوا، که رود دانوب از میان
آن میگذرد، و کُمارنو، در پیوستگاه رودهای دانوب و واه، بندرهای
اصلی این کشور بهشمار میروند. اما رودخانههای داخلی
اسلواکی قابل کشتیرانی نیستند. در اسلواکی، حمل و
نقل هوایی نیز بهطور گستردهای فعال است. فرودگاههای
براتیسلاوا و کشیتسه دو فرودگاه بینالمللی این
کشورند. در سالهای اخیر، صنعت گردشگری کمک بسزایی
به اقتصاد اسلواکی کرده است. وجود شهرهای تاریخی و مکانهای
مناسب ورزش اسکی از عوامل جذب گردشگران به این کشورند.
ویژگیهای اداری
ـ سیاسی و اجتماعی
نزدیک به ۴ ماه پیش
از فروپاشی اتحادیۀ چکسلواکی، شورای ملی اسلواکی در یکم
سپتامبر ۱۹۹۲ قانون اساسی جدیدی را به
تصویب رساند. این سند، همچون قانون اساسی عضو دیگرِ اتحادیه،
یعنی جمهوری چک، بازتاب همان حقوق اساسی و آزادیهایی
است که در شورای فدرال پیشین چکسلواکی در
۱۹۹۱م به تصویب رسیده بود. این قانون یک
مجلس قانونگذاری را به نام شورای ملی (در آغاز با
۱۵۰ نماینده) پیشبینی کرده است که نمایندگانش
بهطور مستقیم و از طریق انتخابات سراسری برگزیده میشوند.
رئیسجمهور، که رئیس حکومت است، برای یک دورۀ پنج
ساله با رأی مستقیم مردم برگزیده میشود. ریاستجمهوری
مقامی بیشتر تشریفاتی است و بالاترین مقام اجرایی
کشور نخستوزیر است که در رأس هیئت دولت قرار دارد. نخستوزیر
رهبر حزب یا ائتلاف دارای اکثریت در مجلس است که برای
گرفتن رأی اعتماد، از سوی رئیسجمهور به مجلس معرفی میشود.
رئیسجمهور بنا بر پیشنهاد نخستوزیر، وزیران را منصوب میکند.
اسلواکی از لحاظ اداری ـ سیاسی به ۸ منطقه، و هر
منطقه به چند بخش، تقسیم شده است که این مناطق هشتگانه بهطور مستقیم
زیر نظر دولت مرکزیاند. بخشهـای اداری ـ اجرایـی
نیز زیـر نظر منـاطق هشتگانـهاند و اعضای شوراهای محلیِ
آنها را مردم انتخاب میکنند.
قانون اساسی اسلواکی تحصیل
رایگان در سطوح ابتدایی و متوسطه را برای همۀ
شهروندان تضمین کرده است؛ اما شماری مدرسۀ خصوصی و
مدارس وابسته به کلیسا نیز در این کشور فعالیت میکنند.
تحصیل برای کودکان ۶ تا ۱۵ ساله اجباری است.
مهمترین دانشگاههای اسلواکی در براتیسلاوا و کشیتسه
قرار دارند، از جمله قدیمیترین دانشگاه این کشور،
دانشگاه کُمِنیوس (تأسیس: ۱۹۱۹م) در براتیسلاوا.
قانون اساسی
۱۹۹۲م بهداشت و درمان عمومی را از طریق برنامۀ بیمۀ رایگانِ
همگانی تضمین کرده است و امروزه نیز نظام بهداشتی کشور بیشتر
در دست دولت است. در اسلواکی، افراد شاغل عموماً از سطح زندگی مناسبی
برخوردارند. تنها میان اقلیت کولیها، بهسبب بالا بودن میزان
بیکاری نسبت به دیگر اقوام، سطح زندگی نامناسب است (برای
تاریخ اسلواکی پیش از استقلال، نک : ه د، چکسلواکی).
۱
۲
۳
۴
۱. دورنمای بخش قدیمی
و دژ کهن شهر براتیسلاوا، پایتخت اسلواکی. این دژ بر فراز
تپهای مشرف به رود دانوب قرار دارد.
۲. ساختمان تئاتر ملی
اسلواکی (تأسیس: ۱۹۲۰م) در براتیسلاوا.
۳. دریاچۀ
اشتربا (Štrbské pleso) در کوههای تاترایِ بلند، که از جاذبههای
گردشگری اسلواکی بهشمار میرود.
۴. دورنمای کُشیتسه،
دومین شهر بزرگ اسلواکی. در میان تصویر، کلیسای
جامع سبکِ گوتیک این شهر دیده میشود.
موسیقی جایگاه مهمی
در زندگی فرهنگی اسلواکی دارد. سابقۀ این امر
به دوران روم باستان بازمیگردد و البته کلیسای کاتولیک و
اشرافیت مجار در شکوفایی آن نقش بسزایی داشتهاند.
افزون بر این، سنتی قوی از لحاظ موسیقی محلی
در این کشور وجود دارد. این گونۀ موسیقی
در نیمۀ نخست سدۀ ۱۹م، زمانی که نوعی موسیقی سنتی
مستقل ملی تحت تأثیر آهنگسازانی چون فریتسو کافِندا پدید
آمد، مورد توجه علمی قرار گرفت. موسیقی مدرن اسلواکی هم
از سنتهای موسیقی مردمی و هم از موسیقی کلاسیک
نشأت گرفته است، بهویژه با وجود نسل آهنگسازانی که پس از جنگ جهانی
اول شهرت یافتند. تئاتر و نمایشنامهنویسی نیز همزمان
با رشد ادبیات اسلواکی، در این کشور پیشرفت کرد.
کتابخانۀ ملی
اسلواکی در شهر مارتین قرار دارد. بسیاری از موزههای
اصلی این کشور، شامل موزۀ ملی اسلواکی (تأسیس:
۱۸۹۳م) و نگارخانۀ ملی اسلواکی (تأسیس:
۱۹۴۸م) در براتیسلاوا قرار دارند.
مآخذ
EA, 2006; EB, 2008, 2010; ME, 2008.
بخش جغرافیا
ادبیات
کهنترین آثاری که به زبان
اسلواکی (نک : ه د، اسلواکی، زبان) نگاشته شده، مربوط به سدۀ
۱۵م است. بسیاری از پیشروان فرهنگی چک، پس از
جنبش هوسیانِ [۱]چک در سدۀ ۱۶م، به اسلواکی
هجرت کردند. در این هنگام، آثار دینی و غیردینی
پرُتستانها به زبان چکی نگاشته میشد، در حالی که زبان کاتولیکهای
اسلواکی نخست لاتین، و بعدها در سدۀ
۱۷م، اسلواکی بود. در واقع تا سدۀ
۱۸م، برای ایجاد زبانی ادبی بر پایۀ گویشهای
اسلواکی، کوششی سامانمند نشده بود.
قواعد زبان اسلواکی نخستین
بار در سالهای ۱۷۶۲ تا
۱۸۱۳م بهاهتمام آنتون بِرنولاک مدون شد، اما لیودُویت
اِشتور [۲]و همکارانش گویش مردم اسلواکی مرکزی را مبنای
زبان ادبی جدید اسلواکی قرار دادند و سرانجام، آن را به زبان معیار
تبدیل کردند. یان هُلی
[۳](۱۷۸۵-۱۸۴۹م)، که پیرو
مکتب کلاسیسیسم بود، با سرودن ترانههای حماسی، به ستایش
تاریخ اسلواکی پرداخت، در حالی که طرفداران جنبش اتحاد اسلاوها
(پان اسلاویستها) آثاری چون «دختر اسلاوا[۴]»
(۱۹۲۴م)، اثر یان کُلار، و آثار پژوهشی پاوُل
یوزِف شافاریک [۵](در چکی: شافارژیک[۶]) را
زبان حال خود میدیدند.
در اوایل سدۀ
۱۹م، شعر رمانتیک اسلواکی با نوشتههای طنزآمیز
سامو خالوپکا
[۷](۱۸۱۲-۱۸۸۳م)، ترانههای
حماسی یان بوتو
(۱۸۲۹-۱۸۸۱م)، منظومههای
غمگنانۀ یانکو کرالْی
[۸](۱۸۲۲-۱۸۷۶م) و شعرهای
تغزلیِ فلسفیِ آندرِی اسلادکُویچ
[۹](۱۸۲۰-۱۸۷۲م)، که بر
تئاتر ملی اسلواکی تأثیر فراوان نهاد، بازنموده شد. داستانهای
بلند یان کالینچیاک
(۱۸۲۲-۱۸۷۱م) نیز توصیف
هوشمندانهای از زندگی اسلواکها بود. نمایش اسلواکی با
کمدیهای یان پالاریک در دهههای
۱۸۵۰ و ۱۸۶۰م آغاز شد.
در اواخر سدۀ
۱۹م، حیات ادبی اسلواکی بیشتر در نشریهای
ادبی با عنوان «دیدگاههای اسلواکی[۱۰]» جریان
داشت و نویسندۀ مهم این دوره سوِتوزار هوربان وایانسکی
(۱۸۴۷-۱۹۱۶م) بود که شعرهای
تغزلیاش بیانگر اشتیاق او به آزادی، و داستانهای
اجتماعیاش آغازگر مکتب واقعگرایی (رئالیسم) اسلواکی
بود. شعرهای تغزلی و حماسی هویِزدُسلاو
[۱۱](نام مستعارِ پاوُل اُرساگ[۱۲]؛
۱۸۴۹-۱۹۲۱م) همچنان از زیباترین
آثار منظوم اسلواکی است. نثر واقعگرایانۀ اسلواکی
را در آثار مارتین کوکوچین (۱۸۶۰-
۱۹۲۸م)، داستانهای روستایی اِلِنا
مارُتی ـ شولتِسُوا
(۱۸۵۵-۱۹۳۹م)، تیمراوا
(نام مستعارِ بوژِنا اسلانچیکُوا؛
۱۸۶۷-۱۹۵۱م) و یوزِف
گرِگور تایُوْسکی
(۱۸۷۴-۱۹۴۰م)، و همچنین
نمایشنامههای فِرکو اوربانِک
(۱۸۵۹-۱۹۳۴م) میتوان دید.
شعرهای برجستۀ سدۀ
۲۰م اسلواکی هم شامل تغزلهای پراحساس یان اِسمرِک و
تغزلهای دینیِ اِمیل بُلِسلاو لوکاچ، و هم شعرهای
انساندوستانه و میهنپرستانۀ آندرِی زارنُو (نام مستعارِ فرانتیشِک سوبیک) است که
الهامبخش نسلی از نویسندگان اسلواکی بود. در این سده، یانکو
یِسِنسکی، شاعر و داستاننویس، قواعد رمانتیسم اسلواکی
را زیر پا گذاشت؛ همچنین والِنتین بِنیاک و ایوان
کراسکو شعرهای تغزلی اصیلی سرودند و رودُلف دیلُنگ
و رودلف فابری نیز خالق اشعار سوررِئالیستی بودند. یوزف
تسیگِر ـ هرونسکی [۱۳]و میلـو اوربان برجستهترین
داستاننویسان سدۀ ۲۰م اسلواکیاند و نویسندگان دورۀ کمونیسم
در این کشور عبارتاند از لاتسو نُوُمِسکی، پِتِر کارْواش، لادیسلاو
منیاچکو، آلفونس بِدنار و دُمینیک تاتارکا.
چهار دهه حاکمیت کمونیستی
پس از جنگ جهانی دوم، دورۀ افول عمومی ادبیات اسلواکی بود.