responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 1158

ابن قاضی شهبه


نویسنده (ها) :
علی رفیعی علامرودشتی
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 20 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِبْنِ قاضیِ شُهْبه، عنوان خاندانی شافعی مذهب كه در سده‌های 7- 9ق / 13-15م در دمشق می‌زيسته‌اند. زادگاهِ اصلی اين خاندان گويا حَوران از نواحی دمشق يا از نواحی جبل دروز بوده است. نيای بزرگ آنان نجم‌الدين عمر اسدی مدت 40 سال قاضی «شهبة السوداء» بود (سخاوی، 11 / 21)، از اين رو وی به قاضی شهبه و خاندان وی به ابن قاضی شهبه شهرت يافته‌اند. از اين خاندان دانشمندانی برخاسته‌اند كه از آن ميان اين چند تن مشهورترند:

1. ابومحمد عبدالوهاب بن محمد بن عبدالوهاب بن محمد بن ذؤيب اسدی

ملقب به كمال‌الدين (653-726ق / 1255-1326م)، فقيه و نحوی. وي در حوران زاده شد و در دمشق به تحصیل پرداخت، از کسانی چون تاج‌الدین فزاری فقه و حديث آموخت و از شرف‌الدين فزاری نحو و لغت فراگرفت و در فقه و نحو مهارت يافت (ابن شاكر، 2 / 263؛ ابن قاضی شهبه، ابوبكر، طبقات، 2 / 350-351؛ ابن كثير، 14 / 127)، او در جامع اموی به تدريس پرداخت و شاگردان بسياری را چون محمد بن عمر بن محمد شمس‌الدين فرزند برادرش، محمد بن احمد بن عثمان بن قايماز، فخرالدين محمد بن علی بن ابراهيم بن عبدالكريم و ديگران تربيت كرد (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، همان، 2 / 350، 3 / 72-73، 81، 85، 236). او زاهد بود و هيچ وقت به صدور فتوا نپرداخت. ازدواج نكرد و تمامی ماه رمضان را در اعتكاف به سر می‌برد و در مدرسۀ مجاهدّيه اقامت داشت و در همانجا نيز درگذشت و در مقابر باب‌الصغير غرب زاويۀ قلندريه به خاك سپرده شد (ابن وردی، 2 / 400؛ ابن كثير، همانجا).
از آثار او يكی شرح مختصر علی الجرجانيّة و ديگری تعليقة علی التنبيه است كه اولی تكميل نشد و دومی در تهاجم مغولان از ميان رفت (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، همان، 2 / 351).

2. ابوعبدالله محمد بن عمر بن محمد بن عبدالوهاب

ملقب به شمس‌الدين و معروف به ابن قاضی شهبه و يا به گفتۀ ابن اياس (1(2) / 281)، ابن قاضی الجبل (694-783ق / 1295-1380م). وی فقه و نحو را نزد عموی خود كمال‌الدين عبدالوهاب و نيز برهان‌الدين فزاری آموخت و در حلقۀ درس عموی خود به عنوان مُعيد، درس را برای شاگردان تكرار می‌كرد. او كتاب الاموال ابوعُبَيد را در 8 سالگی نزد ابوجعفر ابن موازينی فراگرفت و از گروهی ديگر حديث آموخت (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، تاريخ، 3 / 51، 366، طبقات، 3 / 224).
وی در726ق كه عمويش درگذشت، به جای او به تدريس پرداخت و تا بعد از 770ق به تدريس مشغول بود. او نخست در مدرسۀ شامية‌البَرّانيه سمت معيد داشت، اما بعداً خود مستقلاً به تدريس پرداخت و در اواخر عمر حدود يك سال و 3 ماه در مدرسۀ مذكور تدريس كرد و جمع بسياری از علما و بزرگان مانند: ابن خطيب يَبْرود، عمادبن كثير، شهاب اذرعی و شماری ديگر از وی دانش آموختند (همو، تاريخ، 3 / 49، 51، 496، 497، طبقات، 3 / 194-195، 248، 4 / 10-11؛ ابن حجر، انباء‌الغمر، 2 / 35-36). وی در 779ق به تدريس در مدرسۀ شامية‌البرانيه پرداخت و پس از چندی كناره‌گيری نمود (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، تاريخ، 3 / 481، طبقات، 3 / 236-237). او چون درگذشت، در مقبرۀ باب الصغير كنار قبر عموی خود كمال‌الدين به خاك سپرده شد (همو، تاريخ، 3 / 52).

3. ابوالمحاسن يوسف بن محمد بن عمر

ملقب به جمال‌الدين (720- 789ق / 320-1387م)، قاضی و فقيه. او نخست نزد پدر خويش حديث و فقه آموخت و اجازۀ فتوا يافت (همان، 3 / 237). وی نخست به قضای الزبدانی و سپس به قضای كرك نوح منصوب گرديد، ولی ديری نپاييد كه قضا را ترك كرد و به دمشق بازگشت و به جای پدر خود رئيس جامع دمشق و معيدِ مدارس ظاهريه، امينيه و عذراويه گرديد و در مدرسۀ مجاهدّيه نيابت تدريس را به عهده گرفت و آنگاه در مدرسۀ عصرونيه به تدريس پرداخت و سپس تدريس را ترك كرد. وی را مردی خيّر و متدين شمرده‌اند. در اواخر زندگی در اثر بيماری، سخن گفتن برايش دشوار شد و سرانجام 5 سال پس از مرگ پدرش درگذشت و در مقبرۀ باب‌الصغير به خاك سپرده شد (همو، تاريخ، 3 / 83، 88، 237، طبقات، 3 / 250-251؛ ابن حجر، الدرر، 6 / 246، انباء الغمر، 2 / 277).
تنها اثری كه از او برجای مانده، جزء الاحاديث المنتقاة من مغازی موسی بن عقبه است كه نسخه‌ای از آن در برلين ( آلوارت، II / 248) موجود است.

4. ابوالعباس احمدبن محمدبن عمر

ملقب به شهاب‌الدين (737-790ق / 1337- 1388م)، دانشمند و فقيه. از استادان و شيوخ وی اطلاع چندانی در دست نيست، جز اينكه نوشته‌اند وی نخست نزد پدر و سپس نزد علمای زمان خويش دانش آموخت و از پدر اجازۀ فتوا گرفت و از آن پس خود به عنوان معيدِ درس به كار پرداخت و سپس در جامع اموی تدريس كرد و پس از درگذشت برادرش، در مدارس عذراويه، امينيه، مجاهديه و ظاهريه به عنوان معيد درس مشغول شد و در مدرسۀ الطبريه واقع در باب‌البريد به تدريس پرداخت و رياست جامع اموی را نيز به عهده گرفت؛ طلاب و فقها را گرامی می‌داشت و در منزل خويش از آنان پذيرايی می‌كرد. او چون درگذشت، در كنار نياكان خود در باب‌الصغير مدفون گرديد (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، تاريخ، 3 / 252، طبقات، 3 / 200-201؛ ابن حجر، انباء‌الغمر، 2 / 296). او اثری در «فرائض» تأليف كرده كه اكنون در دست نيست (ابن قاضی شهبه، ابوبكر، تاريخ، همانجا). در ميان متأخران زركلی كتابی را در تاريخ كه ظاهراً نوشتۀ پسر اوست، به وی نسبت داده است (1 / 225).

5. ابوبكر بن احمد بن محمد بن عمر

ملقب به تقی‌الدين (779-11 ذيقعدۀ 851ق / 1377- 19 ژانويۀ 1448م)، فقيه، قاضی‌القضاة و مورخ. وی در كودكی صحيح بخاری را نزد پدر خويش آموخت. در 11 سالگی پدر را از دست داد و آنگاه در محضر درس عالمان زمان خويش چون ابن حجی، شرفان شريشی، جمال طيمانی، بدر بن مكتوم، ابوهريرة بن ذهبی، علاء بن ابوالمجد و ديگران به كسب علم پرداخت. او سرانجام فقيهی برجسته شد و رياست مذهب (شافعی) به او رسيد و متصدی فتوا و مرجع عموم گرديد. شهرت علمی وی باعث شد كه از اطراف و اكناف طالبان علم به نزد او شتافته، از درس وی استفاده كنند. او در دمشق و نيز در بيت‌المقدس به نقل حديث پرداخت. سخاوی تصريح كرده كه از او اجازۀ نقل حديث دريافت داشته است (11 / 21-23). وی نخست در مدارس مجاهديه و عذراويه به عنوان معيدِ درس مشغول بوده است، اما چنانكه خود او تصريح كرده است (تاريخ، 3 / 551) در 797ق در مدارس طبريه و امينيه به تدريس پرداخته است. همچنين در مدارس مختلف ديگری چون: اقباليه، تقويه، و جز آن تدريس كرده است و جمع بسياری از اعيان و بزرگان شام در جلسۀ درس وی شركت جسته‌اند (سخاوی، 11 / 22؛ نعيمی، 1 / 165، 224، 263، 405، 428، 459). او در 842ق مستقلاً به عنوان قاضی‌القضاة دمشق انتخاب گرديد، اما چون در واقعۀ اينال جَكَمی، بر منبر جامع اموی، خطبه به نام ملك عزيز يوسف بن اشرف برسبای خواند، در حالی كه آن زمان در دمشق خطبه به نام ملك ظاهر جَقمق خوانده می‌شد، از اين رو جقمق او را از مقام قضا بركنار كرد؛ اما بار ديگر در 843ق به اين مقام منصوب گرديد. در همين سال وی از مقام خطيبی جامع اموی بركنار شد و در 844ق مقام قاضی‌القضاتی را از او گرفتند و از آن پس او يكسره به اشتغالات علمی روی آورد (مقريزی، 4(3) / 1100، 1101، 1112، 1135، 1183، 1188، 1201؛ ابن تغری بردی، 15 / 289، 523؛ سخاوی، 11 / 22).
ابن قاضی شهبه در كنار تدريس و تأليف به مسافرتهايی نيز رفته است كه مهم‌ترين آنها سفری است كه به نمايندگی از جانب ملك ظاهر جقمق همراه با نمايندگانی ديگر به نزد شاهرخ رفت و در 837ق برای انجام مراسم حج به مكه سفر كرد و در محرم 851 همراه با خانوادۀ خويش به زيارت بيت‌المقدس رفت و در مدرسۀ طولونيه به حضور شهاب ابوالبقاءِ زبيری شتافت و به دمشق بازگشت (سخاوی، 11 / 22، 23). در كنار مقام قضا و فعاليتهای علمی، وی نظارت بيمارستان نوری يا منصوری را نيز به عهده داشت (دانشنامه؛ زيدان، 3 / 210). وی سرانجام در دمشق درگذشت. او را در مقبرۀ خانوادگی در باب الصغير به خاك سپردند (سخاوی، 11 / 22-24).

آثـار

به ابن قاضی شهبه آثار و تأليفات بسياری نسبت داده‌اند كه بيشتر آنها تلخيص، ذيل و شرح آثار ديگران است. وی در آثار خود از تأليفات ابن حجر عسقلانی بهره برده و گاهی آراء او را نقد كرده است، او بر تاريخ ابن حجی ذيلی نوشته كه حوادث تا سال 840ق را در آن آورده است و ذيلی نيز بر تاريخهای ذهبی، برزالی، ابن رافع، ابن كثير و ديگران نوشته كه در 8 جلد و شامل حوادث 741ق تا 820 و اندی می‌شده و بعد آن را در دو مجلد و سپس در يك مجلد خلاصه كرده است (همانجا). برخی از آثار وی به اين شرح است:
1. تاريخ، اين كتاب تلخيصی است از تاريخ الكبير. وی در آن تاريخهای مورخان پيش از خود چون: ذهبی، ابن شاكر كتبی، ابن كثير را خلاصه كرده است. جلد سوم آن كه شامل حوادث 781 تا 800ق است، به كوشش عدنان درويش در دمشق (1977م) چاپ شده است. گويا اين كتاب بخشی از كتاب مهم وی الاعلام بتاريخ اهل الاسلام است (نك‌ : عبدالعليم خان، 1 / 25).
2. طبقات الشافعية، اين كتاب يكی از منابع مهم مورخانی مانند: سيوطی، نعيمی، ابن عماد و ابن تغری بردی بوده است (همو، 1 / 29). او در مقدمۀ طبقات اشاره كرده كه چون نوشته‌های گذشتگان دربارۀ طبقات شافعيه يا بسيار مطول و غير لازم بود و يا بسيار كوتاه و مختصر، از اين رو به تأليف آن دست يازيده است و در آن فقط به شرح حال شخصيتهای ممتاز و برجسته پرداخته است (1 / 1-2). تأليف اين كتاب در 841ق به انجام رسيده است. او تراجم علما را از قرن سوم تا 840ق كه 784 ترجمه است، در اين كتاب آورده است. طبقات الشافعية به كوشش عبدالعليم خان در حيدرآباد دكن در 4 جلد (1398-1400ق) و نيز به كوشش عبدالله انيس الطباع در بيروت (1407ق / 1987م) به چاپ رسيده است.
3. طبقات النجاة و اللغويين، كه مؤلف در آن تراجم مختصری از نحويان و لغويان را به ترتيب حروف تهجّی آورده است، اما آنچه به كوشش محسن غياض در نجف اشرف (1973-1974م) چاپ شده است، تنها ترجمۀ افرادی را شامل است كه محمد نام داشته‌اند.
4. الاعلام بتاريخ اهل الاسلام، كه شامل حوادث سالهای 200 تا 792ق است. نسخه‌های خطی اين كتاب در كتابخانه‌های ملی پاريس (دوسلان، 368-396)، فيض‌الله وينی جامع به خط مؤلف و نيز عارف حكمت (منجّد، 238- 239) و در كوپريلی (كوپريلی، شم‌ 1027) و اسعد افندی (سيد، فهرس المخطوطات المصورة، 13(2) / 2) از جلد دوم شامل حوادث 781 تا 800 نيز به خط مؤلف موجود است (نك‌ : GAL, S, II / 50) .
5. تاريخ بناءِ مدينة دمشق و من بنا مِن المتقدّمين، كه با عنوانهای: تاريخ دمشق و من بناها من المتقدمين و تاريخ بناء دمشق و معرفة من بناها و طرف من اخبارها و تلخيص ابن قاضی شهبة لمقدمة تاريخ دمشق از ابن عساكر و المنتقی من تاريخ ابن عساكر نيز معرفی شده است. نسخه‌هايی از آن در برلين ( آلوارت، IX / 282-283) و رشيد افندی (منجد، 240)و در ظاهريه (ظاهريه، عش، 137) موجود است.
6. تراجم الفقهاء الشافعية من ذيل الروضتين از ابوشامه، نسخه‌ای از آن در دانشگاه پرينستون نگهداری می‌شود (حتی، I / 230).
7. فتاوی شيخ‌الاسلام ابن‌قاضی شهبة، نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ ابی اليسر عابدين مفتی در دمشق موجود است (مجلة معهد المخطوطات العربية، 5(1) / 213).
8. مناقب الشافعی، ظاهراً بخشی از تاريخ الاسلام ذهبی است. نسخه‌هايی از آن در برلين ( آلوارت، IX / 432) و ظاهريۀ دمشق (ظاهريه، عش، 253-254؛ همان، ريان، 2 / 692) و دانشگاه ميشيگان موجود است (فهرس المخطوطات العربية، 3 / 49).
9. مجموعۀ احاديث (اربعون) در خزائن كتب الاوقاف بغداد (طلس، 249).
10. منتخب مِن درة الاسلاك ابن حبيب. نسخه‌ای از آن در پاريس وجود دارد (دوسلان، II / 319).
11. منتقی العبر، نسخه‌ای به خط مؤلف در موزۀ بريتانيا نگهداری می شود (ريو، I / 281). در خزائن كتب الاوقاف بغداد، جلد اول آن كه ناقص است به عنوان جزء فی الطبقات كه گويا مختصر همين كتاب است، يافت می‌شود (طلس، همانجا).
12. المنتقی من تاريخ ابن دقماق به نام نزهة الانام فی تاريخ الاسلام، كه نسخه‌ای از آن گويا به خط مؤلف در چستربيتی نگهداری می شود ( آربری، I / 40).
13. المنتقی من تاريخ ابن فرات. نسخه‌ای از آن كه ظاهراً به خط مؤلف است، در چستربيتی موجود است ( آربری، همانجا). او آثار ديگری هم دارد كه برخی از آنها به خط خود اوست. چند اثر ديگر نيز به او منسوب است.

6. ابوالفضل محمد بن ابوبكر بن احمد بن محمد

ملقب به بدرالدين (2 صفر 798-12 رمضان 874ق / 16 نوامبر 1395-15 مارس 1470م)، مورخ و فقيه. او نخست نزد پدر خود مقدمات علوم و فقه را فرا گرفت و سپس از عايشه دختر ابن عبدالهادی و شهاب ابن حجی و ابن شرائحی و ديگران استماع حديث كرد و در 836ق در دمشق از ابن حجر عسقلانی، الاربعين المتباينات او را فراگرفت و بعد از مرگ پدر به قاهره رفت و در حلقۀ درس ابن حجر شركت كرد و در فقه ممتاز شد (سخاوی، 7 / 155). وی در مدارس مختلف شام چون اقباليه، عصرونيه، امجديه، تقويه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت (همو، 7 / 156؛ نعيمی، 1 / 165، 175، 224، 295، 314، 339، جم‌ ). سخاوی نيز به صراحت نوشته است كه از ابن قاضی شهبه استفاده كرده است (7 / 156). وی متولی فتوا در دارالعدل گرديد و از 839ق نيابت قضا را تا هنگام مرگ به عهده داشت. او در دمشق درگذشت و در مقبرۀ خانوادگی (باب الصغير) به خاك سپرده شد (همانجا).
چندين اثر به بدرالدين نسبت داده‌اند كه از آن ميان الكواكب الدرّية فی السيرة النورية چاپ شده است. اين كتاب با نام الدر الثمين فی سيرة نورالدين الشهيد نيز مشهور بوده و مؤلف در آن از كتابهايی چون مرآة الزمان، الروضتين فی اخبار الدولتين، البداية و النهاية، التاريخ الباهر، الكامل ابن‌اثير و النوادر السلطانية ابن شداد بهره برده است (زايد، 6). اين كتاب زندگی‌نامۀ نورالدين محمد بن زنگی بن آق سنقر است و به 7 باب تقسيم شده است (ابن قاضی شهبه، بدرالدين، 12-13). اين كتاب به كوشش محمود زايد در بيروت (1971م) چاپ شده است.
آثار ديگر وی عبارتند از: ارشاد المحتاج الی توجيه المنهاج، در فقه شافعی كه نسخه‌هايی از آن در چستربيتی، رياض (زركلی، 6 / 58)، دارالكتب (سيد، خطی، 1 / 36) و در چند جای ديگر موجود است؛ المواهب السنية فی شرح الاشنهية، كه شرحی است بر كتاب الكفاية فی الفرائض عبدالعزيز اشنهی و نسخه‌هايی از آن در كتابخانۀ شمارۀ 2 شورا (دانش پژوه، 2 / 212)، مكتبة الاوقاف موصل (احمد، 3 / 67، 8 / 254)، رياض، جامعة ملك سعود نگهداری می‌شود (فهرس مخطوطات، 6 / 318- 319). آثار ديگری هم به وی منسوب است .

مآخذ

ابن اياس، محمدبن احمد، بدائع الزهور، به كوشش محمد مصطفی، قاهره، 1403ق / 1983م؛
ابن تغری بردی، النجوم؛
ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، انباء الغمر، حيدرآباد دكن، 1388ق / 1968م؛
همو، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1396ق / 1976م؛
ابن شاكر كتبی، محمد، فوات الوفيات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1973م؛
ابن قاضی شهبه، ابوبكربن احمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977م؛
همو، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالعليم خان، حيدرآباد دكن، 1398ق / 1978م؛
ابن قاضی شهبه، بدرالدين محمد، الكواكب الدرية، به كوشش محمود زايد، بيروت، 1971م؛
ابن كثير، البداية؛
ابن وردی، زين‌الدين عمر، تتمة المختصر، به كوشش احمد رفعت بدراوی، بيروت، 1389ق / 1970م؛
احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مكتبة الاوقاف العامة فی الموصل، بغداد، 1396ق / 1976م؛
دانش پژوه، محمد تقی و بهاءالدين علمی انواری، فهرست كتب خطی كتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شماره 2، تهران، 1359ش؛
دانشنامه؛
زايد، محمود، مقدمه بر الكواكب الدرية (نک‌ : ابن قاضی شهبه، بدرالدين در همين مآخذ)؛
زركلی، اعلام؛
زيدان، جرجی، تاريخ آداب اللغة العربية؛
به كوشش شوقی ضيف، قاهره، 1957م؛
سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1355ق؛
سيد، خطی؛
همو، فهرست المخطوطات المصورة (تاريخ)، قاهره، 1957م؛
طلس، محمد اسعد، الكشاف، بغداد، 1372ق / 1953م؛
ظاهريه، خطی (تاريخ)، ريان؛
همان، عش؛
عبدالعليم خان، حافظ، مقدمه بر طبقات (نك‌ : ابن قاضی شهبه، ابوبكر در همين مآخذ)؛
فهرس مخطوطات جامعة الملك سعود، رياض، 1404ق / 1984م؛
فهرس المخطوطات العربية المصورة، اردن، 1406ق / 1986م؛
فهرس المخطوطات المصورة، كويت، 1405ق / 1984م؛
ج 1؛
كوپريلی، خطی؛
مجلة معهد المخطوطات العربية، قاهره، 1378ق / 1959م؛
مقريزی، احمدبن علی، السلوك، به كوشش سعيد عبدالفتاح عاشور، قاهره، 1973م؛
منجّد، صلاح‌الدين، معجم المخطوطات المطبوعة، بيروت، 1982م؛
نعيمی، عبدالقادربن محمد، الدارس فی تاريخ المدارس، به كوشش جعفر حسنی، دمشق، 1367ق / 1948م؛
نيز:

Ahlwardt;
Arberry;
De Slane;
GAL, S;
Hitti, Ph. K. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts in the Princeton University Library, Princeton, 1938;
Rieu, Charles, Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, London, 1894.

علی رفیعی

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 1158
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست