اَتْریب، شهری باستانی در شرق مصر كه نام آن در قدیم هاتبیراب، یعنی قصر واقع در وسط و نام دینی آن كاكم یعنی شهر گاو سیاه بوده كه این گاو مورد پرستش مردم شهر بوده است. در زبان یونانی این شهر اتریبیس،در سریانی، هَتّریب و به قبطی اَترِبی نامیده میشده است (ابن دقماق، 2 / 42؛ رمزی، 1 / 11، 2(1) / 18). در روایات افسانهای آمده است كه این شهر را اتریب بن مصر بن بیصر بن حام ابن نوح (ع) بنا نهاد (ابن عبدالحكم، 9؛ مسعودی، 1 / 396؛ یاقوت، 1 / 111). این شهر در عهد فراعنه مركز شهرستان کِمی، دهمین شهرستان از سرزمینهای پایین مصر بوده و در سدۀ 8 م مركز ابرشیه بوده است (رمزی، همانجا). اتریب در قدیم شهر آبادی بوده كه خراجش 000‘ 3 دینار و مساحتش 840 فدّان (ابن دقماق، 2 / 51) بوده است. طول آن 12 میل و دارای 12 دروازه بوده، در بزرگ راه آن 3 گنبد مرتفع با برجهای دیدهبانی قرار گرفته و در بالای آنها آیینهای تعبیه شده بوده كه شهرهای دوردست در آن دیده میشدند. دروازهها دارای مجسمههای عجیبی بودند كه در موارد مخصوصی حركت میكردند. در شهر گردشگاهها و وسایل تفریح و بازی احداث شده بود و حیوانات وحشی رام شده و مرغان آوازخوان زیبا در آنجا نگهداری میشدند (نک : مقریزی، 1 / 175-176). گفتهاند كه این شهر یكی از 7 شهر عجیب و افسانهای مصر بوده است (بستانی، 2 / 458). اتریب در زمان منصور خلیفۀ عباسی آباد بوده و ابن عقبه مأمور وصول خراج آنجا بوده است (كندی، محمد، 365). در سدۀ 4 ق / 10 م از این شهر با نام دیر اتریب یاد شده و داستانی را به آنجا نسبت دادهاند (نک :شابشتی، 313). دیر مذكور را دیر مارت مریم (دیر مریم مقدس) نیز گفتهاند (یاقوت، 2 / 693). در این دیر همه ساله در پانزدهم ماه آب (21 بوونه از ماههای مصری) مراسمی برگذار میكردند (شابشتی، همانجا؛ قزوینی، 196). در سدۀ 6 ق / 12 م نیز از بازار آباد آن یاد كردهاند (نک : ادریسی، 333). این شهر از سدۀ 7 ق / 13 م رو به ویرانی نهاد، به طوری كه بعدها از آن تنها نامی به عنوان یك شهر قدیمی در دفاتر مالی و اسناد و مدارك باقی مانده است (رمزی، همانجا). امروزه محل این شهر به تلّ اتریب معروف است كه قریب 200 فدّان مساحت دارد و به سبب انتقال خاك آن به نظور كود دادن به زمینهای كشاورزی اطراف و استفادۀ مردم محل از بقایای مواد آن از قبیل آجر قرمز و شكستۀ سفالها، به عنوان مصالح ساختمانی خود، آثار شهر از بین رفته است و حوضهای واقع در اراضی شهر بنها، انسان را به محل آن راهنمایی میكند (همانجا). در آمار 1897 م نام دو سرزمین خالی از سكنه به نام نصف اتریب آمده كه یكی از آنها از توابع بندر بنها و دیگری از توابع ناحیه میت خنازیر است كه امروزه به نام منیة السباع شناخته شده و در مركز بنها قرار دارد. اولی كه تابع شهر بنهاست تاكنون موجود بوده و به سبب آنكه در قسمتی از محل شهر قدیمی اتریب واقع شده، به تلّ اتریب معروف است. از 1942 م طبق تصویب نامهای، سرزمین نصف اتریب از لحاظ اداری از بندر بنها متنزع شده و شهر اتریب نامیده شد (همو، 2(1) / 18). اتریب زمانی مركز ناحیۀ (استان) وسیعی به همین نام بوده كه مشتمل بر 108 (مقریزی، 1 / 73)، یا به قولی (دمشقی، 231)، 95 آبادی و روستا بوده كه از آن جمله میتوان بنها را نام برد (نیز نک : یعقوبی، 96). عین شمس نیز از قصبههای این ناحیه بوده كه از آن به جز آثار كهن چیزی بر جای نمانده است (یاقوت، 1 / 112؛ بغدادی، 1 / 23). ابن دقماق نواحی اتریب و عین شمس را جزو 33 ناحیۀ منطقۀ شرقی مصر قید میكند (ص 42-43). ابن تختكان، اتریب را یكی از 4 ناحیۀ مهم و بیمانند مصر مینویسد (كندی، عمر، 54).
مآخذ
ابن دقماق، ابراهیم بن محمد، الانتصار لواسطة عقد الامصار، بیروت، دارالآفاق الجدیده؛ ابن عبدالحكم، عبدالرحمان بن عبدالله، فتوح مصر و اخبارها، لیدن، 1920 م؛ ادریسی، محمد بن محمد، نزهة المشتاق فی افتراق الآفاق، رم / ناپل، 1970 م؛ بستانی؛ بغدادی، عبدالمؤمن بن عبدالحق، مراصد الاطلاع، به كوشش علی محمد بجاوی، بیروت، دارالمعرفة؛ دمشقی، محمد بن ابیطالب، نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر، لایپزیگ، 1923 م؛ رمزی، محمد، القاموس الجغرافی للبلاد المصریة، قاهره، 1953-1954 م؛ شابشتی، علی بن محمد، الدیارات، به كوشش كوركیس عواد، بغداد، 1386 ق / 1966 م؛ قزوینی، محمد بن محمود، آثار البلاد و اخبار العباد، بیروت، 1404 ق / 1984م؛ كندی، عمر بن محمد، فضائل مصر، به كوشش ابراهیم احمد عدوی و علی محمد عمر، قاهره، 1391 ق / 1971 م؛ كندی، محمد بن یوسف، الولاة و كتاب القضاة، به كوشش روون گست، لیدن، 1912 م؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1393 ق / 1973 م؛ مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار، بیروت، دارصادر؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، نجف، 1337 ق / 1918 م.