نویسنده (ها) :
هادی عالم زاده
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 16 دی 1398 تاریخچه مقاله
آبِل، نام چندین محل در سوریه، لبنان، فلسطین و اردن. این كلمه گاه به تنهایی و گاه به شكل مضاف به نام یك محل و جز آن بهكار رفته است. «آبل» یك واژۀ سامی و ظاهراً به معنای جای پرآب (جودائیكا) یا متضمن مفهوم پرآبی، سرسبزی و فراوانی گیاه است (بستانی؛ مشكور) در كتاب مقدس این كلمه به معنای «نهر» (جوی و رودخانه) آمده است (دانیل، 8: 2-6). برخی از پژوهشگران بیارائۀ سندی استوار آن را به معنای چمن و مرغزار تر و تازه، در معنایی نزدیك به «مَرج» عربی، گرفتهاند (خوری؛ بستانی؛ هاكس). یاقوت از چهار آبل نام برده است: 1. آبل الزَّیت كه ذكر آن در حدیث مربوط به سپاه اُسامة بن زید آمده است (نك : آبل الزیت)؛ 2. آبل القَمْح، دهكدهای در بانیاس از نواحی دمشق، واقع میان دمشق و ساحل، 3. آبل السُّوق، دهكدهای بزرگ در غوطۀ دمشق كه ابوطاهر حسین بن محمد، معروف به ابن خُراشۀ انصاری خزرجی آبلی (د 428ق / 1037م) امام جامع دمشق، منسوب بدانجاست؛ 4. آبل، از دهكدههای حِمص و در 2 میلی آن به سمت قبله (1 / 56-57). برخی از پژوهشگران آبل القمح را همان آبل بیت مَعْكۀ عبری (آبل مایم، مائیم، آبلُ الْمیاه) یا دهكدهای كه برجای ویرانۀ بیت مَعْكه ساخته شده میدانند (جودائیكا)، و آبِل السُّوق یا آبِل لیسانیاس همان است كه امروز «سوق وادی بَرَدی» نام دارد (بستانی). جز این 4 آبل، در منابع از آبل السَّقی (آبِل الهَواء)، آبِل شِطّیِم، آبِل الكَرامیم (آبل الكُروم، مَرْج الكُروم)، آبِل مَحُولَه (مَرْج الرّقص) و آبِل مِصرایم نیز سخن رفته است (خوری؛ امین؛ بستانی؛ جودائیكا).
مآخذ
امین، حسن، الموسوعةالاسلامیة، بیروت، دارالتعارف، 1975م، 1 / 67-68؛ بستانی (فؤاد افرام)؛ جودائیكا؛ خوری، سلیم و میخائیل شحاده، آثار الأدهار، بیروت، مطبعة السوریة، 1875م؛ كتاب مقدس؛ مشكور محمدجواد، فرهنگ تطبیقی، 1 / 3؛ هاكس، جیمز، قاموس كتاب مقدس، ص 7؛ یاقوت حموی، ابوعبدالله، معجمالبلدان، به كوشش ف ووستنفلد، لایپزیك، 1866-1870م.