responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 609

اسکندرون


نویسنده (ها) :
علی اکبر دیانت
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِسْكَنْدَرون‌، شهری‌ بندری‌ در مشرق‌ خلیجی‌ به‌ همین‌ نام‌ در مدیترانۀ شرقی‌، واقع‌ در استان‌ خَتای‌ (انطاكیۀ سابق‌) در جنوب‌ شرقی‌ تركیه‌، مركز بخش‌ اسكندرون‌ و چهارمین‌ بندر این‌ كشور.

نام‌گذاری‌

كهن‌ترین‌ نام‌ این‌ شهر - كه‌ بنای‌ آن‌ را به‌ اسكندر مقدونی‌ و یا سردارش‌ آنتیگون‌ نسبت‌ می‌دهند (IA, V(2)/ 1090) - الكساندرئیا (استرابن‌، VI/ 355-357) بوده‌ است‌. برای‌ بازشناسی‌ این‌ شهر از شهرهای‌ دیگری‌ كه‌ به‌ اسكندر منسوبند، آنجا را اسكندریۀ ایسوس‌ یا ایسوم‌ ( آیاش‌ ) (سامی‌، 2/ 930؛ بستانی‌، 13/ 189)، آلكساندرته‌ ( پاولی‌، I/ 245)، الكساندرِتا (EI2, IV/ 138) به‌ معنی‌ اسكندریۀ كوچك‌ ویا اسكندریۀ الصغری‌ (ابن‌ شحنه‌، 187) و به‌ صیغۀ تصغیر در زبان‌ِ آرامی‌، اسكندرونه‌ ( EI2، همانجا) نامیده‌اند. سپس‌ در زبان‌ عربی‌ نیز به‌ همان‌ شكل‌ اسكندرونه‌ (مقدسی‌، 136؛ ابن‌ حوقل‌، 153؛ ابن‌ اثیر، 11/ 53؛ ابن‌ شحنه‌، همانجا؛ ابن‌ شداد، 162) و باب‌ِ اسكندرونه‌ (یعقوبی‌، 121؛ ابوالفدا، 255)، و سرانجام‌ اسكندرون‌ به‌ كار رفته‌ است‌.

موقعیت‌ جغرافیایی‌ و چهرۀ طبیعی‌

اسكندرون‌ در 36 و 36 عرض‌ شم‌الی‌ و 33 و 55 طول‌ شرقی‌ (سامی‌، همانجا؛ خوری‌، 155) واقع‌ شده‌ است‌. فاصلۀ آن‌ از مركز استان‌ حدود 63 كم ( بستانی‌، همانجا) است‌. مساحت‌ بخش‌ اسكندرون‌ 956 كمـ2 (YA, V/ 3380) و برابر سرشم‌اری‌ عمومی‌ 1990م‌، جمعیت‌ آن‌ 475 ،259نفر است‌. از این‌ شم‌ار 807 ،154نفر در مركز بخش‌، یعنی‌ شهر اسكندرون‌، و 668 ،104نفر در روستاها و شهركهای‌ تابع‌ این‌ بخش‌ به‌ كار و فعالیت‌ مشغولند («آمار...»، 29). با توجه‌ به‌ سرشم‌اری‌ 1985م‌ كه‌ جمعیت‌ بخش‌ را 381 ،239نفر نشان‌ می‌دهد، نسبت‌ افزایش‌ جمعیت‌، 12/ 16% بوده‌ است‌ (همانجا).
شهر اسكندرون‌ امروزی‌، در جلگه‌ای‌ ساحلی‌ به‌ پهنای‌ 5 كم، در امتداد ساحل‌ و در دامنۀ كوه‌ آمانوس‌، از دهانۀ درۀ ابراهیم‌ پاشا در شرق‌ تا فانوس‌دریایی‌ در غرب‌گسترده‌است‌ (IA, V(2)/ 1090-1092). دره‌ های‌ كاپلان‌ در شم‌ال‌ و آق‌ چای‌ در جنوب‌ و نیز رشته‌ كوه‌ آمانوس‌ كه‌ از رسوبات‌ دوران‌ سوم‌ زمین‌شناسی‌ انباشته‌اند، بافت‌ پستی‌ و بلندیهای‌ بخش‌ اسكندرون‌ را تشكیل‌ می‌دهند («دائرۀ المعارف‌...»، XX/ 2150). گذرگاه‌ طبیعی‌ بلن‌ - بیلان‌ كه در ارتفاع‌ 660 متری‌ در دل‌ كوههای‌ آمانوس‌ قرار دارد و راهی‌ كه‌ با گذر از آنجا می‌توان‌ به‌ اسكندرون‌ رسید، در طول‌ تاریخ‌ این‌ منطقه‌ از اهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بوده‌ است (YA, V/ 3370-3371, 3380). وجود خلیج‌ كوچك‌ منشعب‌ از خلیج‌ اسكندرون‌، این‌ شهر را در برابر امواج‌ خروشان‌ و طوفانهای‌ سهمگین‌ دریای‌ مدیترانه‌ حفظ می‌كند.
همچنین‌ تپه‌های‌ میسیس‌ و دهانۀ رودخانۀ جیحان‌ كه‌ به‌ سوی‌ دریا پیش‌ رفته‌ است‌، اسكندرون‌ را از جانب‌ غربی‌ احاطه‌ كرده‌ است‌ (IA، همانجا).
در بخش‌ اسكندرون‌، شرایط اقلیم‌ مدیترانه‌ای‌ حكمفرماست‌؛ تابستانها گرم‌ و خشك‌، و زمستانها ملایم‌ و پرباران‌ است‌. دمای‌ متوسط سالانه‌ 2/ 20 سانتی‌گراد، و میزان‌ متوسط بارش‌ سالانه‌ 4/ 785 میلی‌متر است‌ (YA, V/ 3377). گرمای‌ هوا از ماه‌ آوریل‌ روی‌ به‌ افزایش‌ می‌گذارد و در ماه‌ اوت‌ به‌ حداكثر می‌رسد، چنانكه دما تا 2/ 43 سانتی‌گراد نیز به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌. میزان‌ رطوبت‌ بسیار، و در حدود 68 -70% است‌ («دائرۀ المعارف‌»، همانجا). از آنجا كه‌ بخش‌ وسیعی‌ از شهر اسكندرون‌ در سطحی‌ پایین‌تر از دریا قرار دارد، سیلابهای‌ زمستانی‌ از یك‌ سو و امواج‌ دریا از سوی‌ دیگر در بركه‌ها جمع‌ شده‌، باتلاقهایی‌ تشكیل‌ می‌دهند. به‌ سبب‌ این‌ باتلاقها و بیماریهای‌ عفونی‌ ناشی‌ از آنها، این‌ منطقه در طول‌ تاریخ‌ برای‌ زیست‌ نامساعد بوده‌ است‌. امروزه‌ بیشتر این‌ باتلاقها خشكانده‌ شده‌اند (IA، همانجا).
در اطراف‌ اسكندرون‌ تفرجگاهها و ییلاقهایی‌ وجود دارد كه‌ عبارتند از اِسِن‌ تپه‌، یاریق‌ قلعه‌، ساری‌ مازی‌، نرگیسلیك‌، گل‌ جهان‌ و بِلِن‌. پلاژ اسكندرون‌ در 3 كیلومتری‌، و ساری‌ اسكی‌ در 10 كیلومتری‌ این‌ شهر قرار دارند (YA, V/ 3376-3377).

پیشینۀ تاریخی‌

تاریخ‌ شهر اسكندرون‌، بزرگ‌ترین‌ بخش‌ استان‌ ختای‌، به‌ سبب‌ نزدیكی‌ با انطاكیه‌، مركز استان‌، با تاریخ‌ این‌ منطقه‌ به‌ هم‌ آمیخته‌ است‌. اسكندرون‌ و اطراف‌ آن‌ یكی‌ از كهن‌ترین‌ زیستگاههای‌ انسان‌ بوده‌ است‌؛ چنانكه‌ قدمت‌ آنجا را تا دوران‌ دیرینه‌ سنگی‌ تخمین‌ می‌زنند (همان‌، V/ 3383). بهره‌وری‌ خاك‌، وجود بندرگاه‌ مساعد برای‌ آمدوشد از بین‌النهرین‌به‌مدیترانه‌، و قرار گرفتن‌ بر سر چهارراه‌ ارتباطی‌ میان‌ سوریه‌ و فلسطین‌ از علل‌ عمدۀ زیست‌ انسان‌ در این‌ ناحیه‌ بوده‌ است‌ (همانجا). در این‌ منطقه در هزارۀ 3 ق‌م‌ اكدیها، در هزارۀ دوم‌ ق‌م‌ هوریها و سپس‌ حتیها و آنگاه‌ آشوریها فرمان‌ راندند (همان‌، V/ 3411). در سدۀ 6ق‌م‌، در قلمرو امپراتوری‌ هخامنشی‌ و در ساتراپ‌ نشین‌ آسیای‌ صغیر كه‌ پرجمعیت‌ترین‌ و ثروتمندترین‌ ایالات‌ امپراتوری‌ بود، قرار گرفت‌ (پیرنیا، 117). این‌ حاكمیت‌، تا جنگ‌ اسكندر مقدونی‌ با داریوش‌ سوم‌ در ایسوس‌ - شهری‌ كوچك‌ در این‌ منطقه‌ (استرابن‌، VI/ 355-357) - و شكست‌ داریوش‌ در 333 ق‌م‌ (گیرشم‌ن‌، 240؛ پیرنیا، 112) و فروپاشی‌ امپراتوری‌ هخامنشی‌ ادامه داشت‌.
هستۀ اولیۀ شهر اسكندرون‌ كه‌ از سوی‌ فنیقیها بنا شده‌ بود، اندكی‌ بالاتر از محل‌ فعلی‌ اسكندرون‌ قرار داشته‌ است‌ و میریاندوس‌ نامیده‌ می‌شد و این‌ نام‌ تا زمان‌ اسكندر متداول‌ بوده‌ است‌ (IA، همانجا). بنای‌ شهر جدید را در 333ق‌م‌ (سامی‌، 2/ 930) و یا در 302 ق‌م‌ نوشته‌اند ، YA) همانجا). استرابن‌ همراه‌ با شهرهایی‌ مانند روسوس‌، میریانوس‌ و نیكوپولیس‌ كه در كنار خلیج‌ ایسیك‌ (ایسوس‌) در مرز میان‌ كیلیكیه‌ و سوریه‌ قرار داشتند، از الكساندرئیا نیز نام‌ می‌برد (VI/ 357).
بعد از درگذشت‌ اسكندر در 323 ق‌م‌ و تقسیم‌ قلمرو او میان‌ سردارانش‌، این‌ ناحیه‌ نخست‌ تحت‌ فرمان‌ آنتیگون‌ و سپس‌ سلوكوس‌، سر دودمان‌ سلوكیها، درآمد (پیرنیا، 139؛ گیرشم‌ن‌، 253-254). حاكمیت‌ سلوكیها با فراز و نشیبهایی‌ تا سدۀ 1ق‌م‌ ادامه داشت‌ (YA, V/ 3392). مدتی‌ نیز دولت‌ اشكانی‌ ادارۀ منطقه‌ را بر عهده‌ گرفت‌ و سپس‌ رومیها بر سراسر آسیای‌ صغیر و بخش‌ شرقی‌ دریای‌ مدیترانه‌ كه‌ اسكندرون‌نیز در آنجا قرار دارد، تسلط یافتند (دیاكونف‌، 80). بعداز سقوط دولت‌ اشكانی‌ و تشكیل‌ دولت‌ ساسانی‌ در 226م‌ (كریستن‌سن‌، 137) در رقابت‌ میان‌ ایران‌ و روم‌، این‌ ناحیه‌ صحنۀ شدیدترین‌ برخوردها بود ، YA) همانجا)؛ چنانكه‌ قلعۀ اسكندرون‌ بعد از تصرف‌ به دست‌ ایرانیها ویران‌ شد و بعدها تجدید بنا گردید (IA، همانجا؛ «دائرۀ المعارف‌»، XX/ 250). با تقسیم‌ امپراتوری‌ روم‌ در 395م‌، اسكندرون‌ جزو ممالك‌ روم‌ شرقی‌ (بیزانس‌) قرار گرفت‌ (YA، همانجا). بعد از ظهور اسلام‌، ابوعبیدۀ جراح‌ پس‌ از آنكه‌ از كار یرموك‌ بپرداخت‌، به‌ جانب‌ قِنّسرین‌ (بلاذری‌، 144) كه‌ بر سر راه‌ حلب‌ به‌ عراق‌ و شامات‌ واقع‌ است‌ (اصطخری‌، 64)، روی‌ آورد و پس‌ از فتح‌ منطقه‌ (بلاذری‌، همانجا) تمام‌ ناحیۀ اسكندرون‌ جزو «جُند» قنسرین‌ گردید (مقدسی‌، 136؛ E2, IV/ 138؛ IA،همانجا) و به‌ قلمرو اسلام‌ پیوست‌. به‌ نوشتۀ برخی‌ مآخذ عربی‌، زبیده‌ همسر هارون‌ الرشید اسكندرون‌ را بنا كرد (ابن‌ شداد، 162؛ ابن‌ شحنه‌، 187) و احمد بن‌ ابی‌ دؤاد ایادی‌ در روزگار خلافت‌ الواثق‌ بالله‌، خلیفۀ عباسی‌، به‌ مرمت‌ باروی‌ آنجا پرداخت‌ (یعقوبی‌، 121؛ ابوالفدا، 254- 255).
اسكندرون‌ و اطراف‌ آن‌ در دورۀ حكومت‌ آل‌ حمدان‌ (سدۀ 4ق‌) مركز برخورد دولت‌ بیزانس‌ با مسلمانان‌ بوده‌ است‌ (YA, V/ 3393). همچنین‌ در طول‌ جنگهای‌ رومیان‌ و مسلمانان‌ كه در امتداد خط طرسوس‌ - ملطیه‌ - ارزروم‌ جریان‌ داشت‌، اسكندرون‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ قلعه‌های‌ این‌ خط بوده‌ است‌ (سویم‌، 29). بعد از تشكیل‌ دولت‌ سلاجقۀ روم‌، سلیمانشاه‌ مؤسس‌ این‌ سلسله‌، به‌ انطاكیه‌ لشكر كشید و قلعه‌های‌ اسكندرون‌ و بغراس‌ را فتح‌ كرد (همو، 105) و به‌ این‌ترتیب‌، اسكندرون‌ به‌ حاكمیت‌ سلجوقیان‌ درآمد. در طول‌ جنگهای‌ صلیبی‌ نیز صحنۀ برخی‌ از این‌ جنگها بوده‌ است‌ (رانسیمان‌، I/ 154). در 531ق‌/ 1137م‌، امپراتور روم‌ به‌ آبادی‌ آنجا همت‌ گماشت‌ (ابن‌ اثیر، 11/ 53؛ ابن‌ قلانسی‌، 258).
اسكندرون‌ در سدۀ 7ق‌/ 13م‌ به‌ تصرف‌ ممالیك‌ مصر در آمد و جزو ولایت‌ حلب‌ گردید. مدتی‌ نیز در قلمرو امیران‌ خاندان‌ ذوالقدر قرار گرفت‌ و در 923ق‌/ 1517م‌ ضمیمۀ متصرفات‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ شد (YA, V/ 3393-3394, 3412). در جنگهای‌ دولت‌ عثمانی‌ با ونیز، بندر اسكندرون‌ به‌ صورتهای‌ مختلف‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گرفت‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، (II/ 213, 576).
در سراسر سدۀ 13ق‌/ 19م‌ منطقه‌ صحنۀ ناآرامیهای‌ زیادی‌ بوده‌ است‌. ابراهیم‌ پاشای‌ مصری‌ در لشكركشی‌ به‌ خاك‌ اصلی‌ تركیه در 1248ق‌/ 1832م‌ (نك‌ : ه‌ د، 2/ 474- 478) بندر اسكندرون‌ را محل‌ استقرار نیرو و لنگرگاه‌ كشتیها و انبار مهمات‌ سپاه‌ خود قرار داد (فریدبك‌، 450؛ غزی‌، 296). در همین‌ قرن‌ شورشیان‌ مخالف‌ دولت‌ عثمانی‌ با حمله‌ به‌ كاروانهای‌ تجارتی‌ و پستی‌ و حتی‌ نظامی‌ موجب‌ ناامنی‌ شده‌ بودند كه‌ با مداخلۀ افراد سازمانی‌ كه‌ خود را «فرقۀ اصلاحیه‌» می‌خواندند، در 1282ق‌/ 1865م‌ ناآرامیها پایان‌ پذیرفت‌ (YA, V/ 3395).
اسكندرون‌ در تقسیمات‌ كشوری‌ عثمانی‌ در سدۀ 13ق‌/ 19م‌، جزو ولایت‌ حلب‌، و یكی‌ از 14 سَنجق‌ این‌ ولایت‌ گردید و جمعیت‌ آنجا در اواخر سدۀ 19م‌ شامل‌ مسلمانان‌ اعم‌ از ترك‌ و عرب‌، و مسیحیان‌ و شم‌ار اندكی‌ یهودی‌ بود كه در زمینه‌های‌ كشاورزی‌، اداری‌ و بازرگانی‌ فعالیت‌می‌كردند (YA, V/ 3396). بعد از جنگ‌كریمه‌ (1269-1273ق‌/ 1853-1857م‌) میان‌ روسیه‌ و عثمانی‌، اروپاییها ضمن‌ درخواست‌ امتیازات‌ مختلف‌، اجازۀ ساختن‌ راه‌ آهن‌ اسكندرون‌ - بیره‌ جیك‌ را از دولت‌ عثمانی‌ خواستند. دولت‌ عثمانی‌ نیز كه‌ با صدور فرمان‌ تنظیمات‌ خیریه‌، در صدد توسعۀ كشور بود، با دادن‌ این‌ امتیازات‌ موافقت‌ كرد (كارال‌، VI/ 263). دولت‌ روسیه‌ نیز با هدف‌ دسترسی‌ به دریاهای‌ گرم‌ و آزاد به‌ اسكندرون‌ چشم‌ دوخته‌ بود (همو، VIII/ 45) و می‌خواست‌ به‌ عنوان‌ حمایت‌ از ارامنۀ شرق‌ آناتولی‌، آن‌ ناحیه‌ را تحت‌ نفوذ خود در آورد تا از یك‌ طرف‌ از راه‌ اسكندرون‌، و از سویی‌ دیگر از راه‌ بین‌النهرین‌ به دریاهای‌ مدیترانه‌ و خلیج‌ فارس‌ راه‌ یابد (همو، VIII/ 130). موقعیت‌ ویژۀ جغرافیایی‌ اسكندرون‌ و ارتباط آن‌ با دریای‌ آزاد موجب‌ شده‌ بود كه دولتهای‌ اروپایی‌ نیز، از جمله‌ انگلستان‌ و فرانسه‌، به‌ آنجا توجه داشته‌ باشند (YA, V/ 3401). نمایندگان‌ سیاسی‌ این‌ كشورها و همچنین‌ نمایندگان‌ دولتهای‌ آمریكا، مجارستان‌ و ایران‌ در آنجا اقامت‌ داشتند (همان‌، V/ 3402).
بعد از جنگ‌ جهانی‌ اول‌ كه در جریان‌ آن‌، این‌ شهر 6 بار بمباران‌ شد (YA, V(2)/ 1091)، كشورهای‌ عرب‌ تابع‌ دولت‌ عثمانی‌، تحت‌ الحمایۀ انگلیس‌ و فرانسه‌ شدند (حتی‌، 939). شهر اسكندرون‌ نیز در 1334ق‌/ 1916م‌ از جانب‌ انگلیسیها اشغال‌ شد (IA، همانجا). بعد از امضای‌ عهدنامۀ مُندروس‌ در 24 محرم‌ 1337ق‌/ 30 اكتبر 1918م‌ فرانسویها از دولت‌ عثمانی‌ خواستند كه‌ اجازۀ استفاده‌ از بندر اسكندرون‌ را بدهد. در پی‌ آن‌ نیروهای‌ فرانسوی‌ در بندر اسكندرون‌ پیاده‌ شدند و با تصرف‌ راه‌ اسكندرون‌ - حلب‌، آنجا را به‌ پایگاه‌ نظامی‌ خود بدل‌ كردند (YA, V/ 3403). در مدت‌ اشغال‌ شهر از سوی‌ نیروهای‌ خارجی‌، مبارزه‌ برضد اشغالگران‌ از سوی‌ تركها با شدت‌ ادامه داشت‌ (IA، همانجا). سرانجام‌، در 17 صفر 1340ق‌/ 20 اكتبر 1921م‌ قراردادی‌ در آنكارا میان‌ تركیه‌ و فرانسه‌ منعقد شد. طبق‌ این‌ قرارداد حكومتی‌ خودمختار تحت‌ نظارت‌ دولت‌ فرانسه‌ تشكیل‌ شد كه‌ آن‌ را سنجق‌ اسكندرون‌ نام‌ نهادند (بروكلمان‌، 625؛ شاو، 2/ 626؛ IA، همانجا؛ (YA, V/ 3406). سنجق‌اسكندرون‌شامل‌شهرهای‌اسكندرون‌،انطاكیه‌، YA قرق‌ خان‌، ریحانلی‌ و سامان‌ داغ‌ بود. زبان‌ تركی‌ نیز یكی‌ از زبانهای‌ رسمی‌ آنجا شم‌رده‌ می‌شد و تركها در اشاعۀ فرهنگ‌ ملی‌ خود آزاد بودند (بروكلمان‌، نیز YA، همانجاها).
در 1340ق‌/ 1922م‌، اسكندرون‌ به‌ فدراسیون‌ دولتهای‌ سوریه‌ پیوست‌ (YA، همانجا). نابرابری‌ اجتماعی‌ و فشاری‌ كه‌ از طرف‌ اداره‌ كنندگان‌ فرانسوی‌ فدراسیون‌ اعمال‌ می‌شد، به‌ تشكیل‌ سازمانی‌ مركب‌ از جوانان‌ ترك‌، عرب‌، یونانی‌ و ارمنی‌ منجر گردید كه‌ «سلامت‌ بلده‌» نام‌ داشت‌. مدتی‌ بعد سازمانی‌ دیگر به‌ نام‌ «انجمن‌ انطاكیه‌ - اسكندرون‌» تشكیل‌ شد كه‌ هدف‌ آن‌ پیوستن‌ به‌ سرزمین‌ تركیه‌ بود (همانجا). در پی‌ این‌ ناآرامیها دولت‌ فرانسه در 1343ق‌/ 1925م‌ خود مختاری‌ اسكندرون‌ را به‌ رسمیت‌ شناخت‌ و در 1926م‌ كمیسر عالی‌ دولت‌ فرانسه در سوریه‌، تشكیل‌ حكومتی‌ در سنجق‌ اسكندرون‌ به‌ مركزیت‌ شهر اسكندرون‌ را اعلام‌ كرد. این‌ حكومت‌ دارای‌ قانون‌ اساسی‌، مجلس‌ و رئیس‌ حكومت‌ بود كه‌ از طرف‌ مردم‌ انتخاب‌ می‌شد و زبانهای‌ عربی‌ و فرانسوی‌ نیز مانند زبان‌ تركی‌ رسمیت‌ داشت‌. همچنین‌ این‌ حكومت‌ در مجلس‌ سوریه‌ نیز 9 نفر نماینده داشت‌ (IA, YA، همانجاها). با برگذاری‌ انتخابات‌ و تدوین‌ قانون‌ اساسی‌، حكومت‌ اسكندرون‌ رسمیت‌ یافت‌ و رئیس‌ هیأت‌ نمایندگی‌ فرانسه‌ به‌ ریاست‌ حكومت‌ برگزیده‌ شد. فرانسویها آشكارا در انتخابات‌ دست‌ داشتند و این‌ امر موجب‌ اعتراض‌ سوریها شد و نمایندگان‌ مجلس‌، الحاق‌ اسكندرون‌ به دولت‌ سوریه‌ را اعلام‌ كردند (IA، همانجا).
در 1355ق‌/ 1936م‌ دولت‌ فرانسه‌ به‌ سوریه‌ كه‌ اسكندرون‌ جزو آنجا بود، استقلال‌ داد. از سوی‌ دیگر تركها خواستار استقلال‌ اسكندرون‌ شدند و «انجمن‌ استقلال‌ ختای‌» را به‌ جای‌ «انجمن‌ انطاكیه‌ - اسكندرون‌» تشكیل‌ دادند كه‌ هدفش‌ سازماندهی‌ مبارزه‌ برای‌ آزادی‌ اسكندرون‌ بود (شاو، همانجا). آنان‌ نام‌ منطقه‌ را نیز به‌ ختای‌ تغییر دادند (YA, V/ 3407). در همین‌ زمان‌ دولت‌ تركیه‌ موضوع‌ را به‌ جامعۀ ملل‌ ارجاع‌ داد و طبق‌ قراردادی‌ در 1937م‌ استقلال‌ اسكندرون‌ اعلام‌، و مرزهای‌ آن‌ مشخص‌ شد و حقوق‌ تركها نیز تضمین‌ گردید؛ اما زمانی‌ كه‌ انتخابات‌ برگذار، و حكومت‌ اسكندرون‌ تشكیل‌ شد، دولت‌ فرانسه‌ با فشار دولت‌ سوریه‌ شم‌ار نمایندگان‌ ترك‌ را در مجلس‌ محدود كرد. دولت‌ تركیه‌ بر این‌ امر اعتراض‌، و به‌ جامعۀ ملل‌ شكایت‌ كرد. پس‌ از آن‌ قرارداد 1357ق‌/ 1938م‌ با دولت‌ فرانسه‌ منعقد، و ولایت‌ ختای‌ میان‌ فرانسه‌ و تركیه‌ تقسیم‌ شد. بعد از برگذاری‌ انتخابات‌، تركها با 22 نماینده در برابر 18 نماینده‌ از عربها، اكثریت‌ را در مجلس‌ به دست‌ آوردند و حكومت‌ را تشكیل‌ دادند و نام‌ آن‌ را دولت‌ ختای‌ نامیدند. حكومت‌ جدید خواستار الحاق‌ به دولت‌ تركیه‌ شد، دولت‌ فرانسه‌ نیز در 5 جمادی‌ الاول‌ 1358ق‌ / 23 ژوئن‌ 1939م‌ با الحاق‌ اسكندرون‌ و ناحیۀ ختای‌ به‌ تركیه‌ موافقت‌كرد(بروكلمان‌،705؛ شاو،2/ 626-627؛ YA, V/ 3407-3408) و با تصویب‌ مجلس‌ تركیه در جلسۀ مورخ‌ 6 جمادی‌الا¸خر 1358ق‌ / 24 ژوئیه‌ 1939م‌، اسكندرون‌ كه‌ از 1918م‌ از تركیه‌ جدا شده‌ بود، به‌ خاك‌ تركیه‌ پیوست‌ (همانجا) و استان‌ ختای‌ نامیده‌ شد.

اوضاع‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌

اگر چه‌ اسكندرون‌ اسكله‌ای‌ نسبتاً مهم‌ در كنار مدیترانه‌ بوده‌ است‌، اما در طول‌ تاریخ‌ خود چنانكه‌ باید توسعه‌ نیافت‌ و فقط بعد از الحاق‌ به‌ قلمرو امپراتوری‌ عثمانی‌ در سدۀ 10ق‌/ 16م‌ به‌ تدریج‌ به‌ صورت‌ بندری‌ نسبتاً فعال‌ درآمد. اولیا چلبی‌ (3/ 47) و حاجی‌ خلیفه‌ (ص‌ 592) جهانگردان‌ سدۀ 11ق‌/ 17م‌، از آمد و شد بازرگانان‌ فرنگی‌ و مسلمان‌ و كشتیهای‌ آنها و نیز ادارۀ گمرك‌ آنجا بحث‌ می‌كنند كه‌ خود دلیل‌ رونق‌ اقتصادی‌ آنجا بوده‌ است‌. همچنین‌ اولیاچلبی‌ از فاصلۀ نزدیك‌ آنجا با جزیرۀ قبرس‌ - چنانكه در هوای‌ صاف‌ قلل‌ پربرف‌ جزیره‌ از فاصلۀ 260 میلی‌ به‌ وضوح‌ دیده‌ می‌شدند - و نیز تجدید بنای‌ قلعۀ آنجا توسط نصوح‌ پاشا صدراعظم‌ سلطان‌ احمد سخن‌ به‌ میان‌ آورده‌، می‌نویسد كه در اینجا 7 دولت‌ نماینده داشتند و به‌ سبب‌ آنكه‌ ساكنان‌ آن‌ اكثر خارجی‌ و مسیحی‌ بودند، در آنجا مسجد وجود نداشته‌ است‌ (3/ 46-47).
با كاهش‌ تجارت‌ شرق‌ مدیترانه‌ از یك‌ سو، و كاهش‌ آمد و شد در راههای‌ بازرگانی‌ به‌ سبب‌ فعال‌ شدن‌ دماغۀ امید از سوی‌ دیگر، بندر اسكندرون‌ كه‌ روزگاری‌ اولین‌ اسكلۀ بازرگانان‌ هندی‌ در تجارت‌ با مدیترانه‌ بود، تا اندازه‌ای‌ اهمیت‌ خود را از دست‌ داد، اما از اواخر سدۀ 13ق‌/ 19م‌ به‌ تدریج‌ روی‌ به‌ توسعه‌ نهاد و به‌ صورت‌ بندر صادراتی‌ مهم‌ و پیش‌ بندر شهر حلب‌ درآمد (هید، 409 ,184 )، چندانكه‌ نمایندگان‌ و كنسولهای‌ دولتهای‌ اروپایی‌ در آنجا اقامت‌ یافتند (همو، 465) و كاروانهایی‌ كه‌ از حلب‌ به‌ انطاكیه‌ می‌آمدند، پس‌ از عبور از گذرگاه‌ بِلن‌، در اسكندرون‌ به‌ نقطۀ پایان‌ می‌رسیدند (همو، 409). در همین‌ زمان‌ بازرگانان‌ خارجی‌ مقیم‌ حلب‌ به‌ سبب‌ فشارهای‌ فرمانروایان‌ شهر طرابلس‌، از دولت‌ عثمانی‌ درخواست‌ كردند كه‌ تأسیسات‌ بندر اسكندرون‌ را توسعه دهد و برای‌ این‌ كار كمكهای‌ مالی‌ فراوانی‌ نیز بر عهده‌ گرفتند. بعد از تسلط ابراهیم‌ پاشای‌ مصری‌، اسكندرون‌ به‌ مركز بازرگانی‌ ولایت‌ حلب‌، دیار بكر، بغداد، موصل‌ و آناتولی‌ تبدیل‌ شد (غزی‌، 295-296). در دوران‌ سلطنت‌ سلطان‌ عبدالحمید ثانی‌، كشور عثمانی‌ اهمیت‌ ترانزیت‌ كالا را از دست‌ داد و در پی‌ آن‌ راههایی‌ نیز كه‌ از بیروت‌ و اسكندرون‌ به‌ سوریه‌ و عراق‌ منتهی‌ می‌شدند، از اهمیت‌ افتادند (كارال‌، VIII/ 435)
اسكندرون‌ امروزی‌ تنها بخش‌ استان‌ ختای‌ است‌ كه‌ از نظر كشاورزی‌، صنعتی‌ و بازرگانی‌ توسعه‌ یافته‌ است‌. در جلگه‌های‌ آن‌ گندم‌، مركبات‌ و زیتون‌ به‌ عمل‌ می‌آید. گذشته‌ از آن‌، اسكندرون‌ بزرگ‌ ترین‌ دروازۀ بازرگانی‌ در جنوب‌ شرقی‌ تركیه‌ است‌ (YA, V/ 3447). كارخانۀ ذوب‌ آهن‌ اسكندرون‌ كه‌ به‌ «ایسدمیر» معروف‌ است‌، سومین‌ كارخانۀ ذوب‌ آهن‌ تركیه‌ است‌. این‌ كارخانه‌ كه در 18 كیلومتری‌ شهر اسكندرون‌ قرار دارد، با همكاری‌ دولت‌ روسیه‌ ساخته‌ شده‌، و از 1975م‌ بهره‌برداری‌ از آن‌ آغاز گردیده‌ است‌ (همان‌، V/ 3434). اسكندرون‌ كه‌ امروزه‌ به‌ منزلۀ پل‌ ارتباطی‌ میان‌ كشورهای‌ خاورمیانه‌ است‌، به‌ وسیلۀ راه‌آهن‌ به‌ نقاط مختلف‌ تركیه‌ مربوط است‌ و ارتباط آنها را با دریای‌ مدیترانه‌ تأمین‌ می‌نماید (همان‌، V/ 3450-3451).
شهر اسكندرون‌ اگر چه‌ سابقه‌ای‌ كهن‌ دارد، اما از نظر آثار تاریخی‌ بسیار فقیر است‌. از شهر باستانی‌ اثری‌ بر جای‌ نمانده‌ است‌. در اطراف‌ بخش‌ اسكندرون‌ موزائیكها، آب‌ انبارها و گورستانهای‌ قدیمی‌ وجود دارد و بقایای‌ شهری‌ كه‌ احتمالاً فنیقیها ساخته‌اند، در اِسن‌ به‌ چشم‌ می‌خورد ( همان‌، V/ 3486).

مآخذ

ابن‌ اثیر، الكامل‌؛
ابن‌ حوقل‌، محمد، صورۀ الارض‌، بیروت‌، 1979م‌؛
ابن‌ شحنه‌، الدر المنتخب‌ فی‌ تاریخ‌ مملكۀ حلب‌، به‌ كوشش‌ یوسف‌ بن‌ الیان‌، بیروت‌، 1909م‌؛
ابن‌ شداد، محمد، الاعلاق‌ الخطیرۀ، به‌ كوشش‌ یحیی‌ زكریا عباره‌، دمشق‌، 1991م‌؛
ابن‌ قلانسی‌، حمزه‌، ذیل‌ تاریخ‌ دمشق‌، به‌ كوشش‌ آمدرُز، بیروت‌، 1908م‌؛
ابوالفدا، تقویم‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌، رنو و دوسلان‌، پاریس‌، 1840م‌؛
اصطخری‌، ابراهیم‌، المسالك‌ و الممالك‌، به‌ كوشش‌ محمدجابر عبدالعال‌ حسینی‌، دمشق‌، 1381ق‌/ 1961م‌؛
اولیاچلبی‌، محمد، سیاحت‌نامه‌، استانبول‌، 1314ق‌؛
بروكلمان‌، كارل‌، تاریخ‌ ملل‌ و دول‌ اسلامی‌، ترجمۀ هادی‌ جزایری‌، تهران‌، 1346ش‌؛
بستانی‌؛
بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، لیدن‌، 1865م‌؛
پیرنیا، حسن‌، ایران‌ قدیم‌، تهران‌، 1308ش‌؛
حاجی‌ خلیفه‌، جهان‌ نما، استانبول‌، 1145ق‌؛
حتی‌، فیلیپ‌، تاریخ‌ عرب‌، ترجمۀ ابوالقاسم‌ پاینده‌، تهران‌، 1366ش‌؛
خوری‌، سلیم‌، آثار الادهار، بیروت‌، 1291ق‌/ 1875م‌؛
دیاكونف‌، م‌.، اشكانیان‌، ترجمۀ كریم‌ كشاورز، تهران‌، 1351ش‌؛
سامی‌، شم‌س‌الدین‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 1306ق‌؛
شاو، استانفورد، تاریخ‌ امپراتوری‌ عثمانی‌ و تركیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان‌ زاده‌، مشهد، 1370ش‌؛
غزی‌، كامل‌، نهر الذهب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب‌، به‌ كوشش‌ شوقی‌ شعث‌ و محمود فاخوری‌، حلب‌، 1412ق‌/ 1991م‌؛
فریدبك‌، محمد، تاریخ‌ الدولۀ العلیۀ العثمانیۀ، به‌كوشش‌ احسان‌ حقی‌،بیروت‌، 1403ق‌/ 1983م‌؛
كریستن‌ سن‌، آرتور، ایران‌ در زمان‌ ساسانیان‌، ترجمۀ رشید یاسمی‌، 1370ش‌؛
گیرشم‌ن‌، رمان‌، ایران‌ از آغاز تا اسلام‌، ترجمۀ محمد معین‌، تهران‌، 1372ش‌؛
مقدسی‌، محمد، احسن‌ التقاسیم‌، به‌ كوشش‌ محمد مخزوم‌، بیروت‌، 1987م‌؛
یعقوبی‌، احمد، البلدان‌، نجف‌، 1337ق‌/ 1918م‌؛
نیز:

Census of Population 1990, State Institute of Statistics, Ankara, 1991;
EI 2 ;
Heyd, W., Yakin - dogu ticaret tarihi, tr. E. Z., Karal, Ankara, 1975;
IA;
Karal, E. Z., Osmanli tarihi, Ankara, 1983;
Pauly;
Runciman, S., Hacli seferleri tarihi, tr. F. Iṣiltan, Ankara, 1986;
Sevim, A. & Y. Yücel, Türkiye tarihi, Ankara, 1989;
Strabo, The Geography, tr. H. L. Jones, London, 1970;
Türk ansiklopedisi, Ankara, 1972;
Uzunçarsılı, I. H., Osmanli tarihi, Ankara, 1983;
YA.

علی‌اكبر دیانت‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست