responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 445

اربد


نویسنده (ها) :
عباس سعیدی
آخرین بروز رسانی :
دوشنبه 19 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

اِرْبِد، استان‌ و شهری‌ در كشور اردن‌. نام‌ اربد را صورت‌ تغییر یافتۀ اَربلا یا اِربل‌ دانسته‌اند (دباغ‌، بلادنا...، 3(2)/ 452؛ پاولی‌، III/ 407؛ EI1, III/ 520-521؛ نیز نك‌ : ه‌ د، اربیل‌).

استان‌ اربد

اربد یكی‌ از استانهای‌ 8 گانۀ كشور اردن‌ است‌ كه‌ با 551‘2 كمـ2 مساحت‌ («سالنامه‌...1995»، 641)، در شمال‌ غربی‌ این‌ كشور قرار گرفته‌، و از شمال‌ به‌ مرز سوریه‌، از غرب‌ به‌ رود اردن‌ و سرزمین‌ فلسطین‌، از جنوب‌ به‌ استان‌ بلقا و از شرق‌ به‌ استان‌ عمان‌ محدود است‌ (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 425، 426). ارتفاع‌ برخی‌ از نقاط این‌ استان‌ از سطح‌ دریا پایین‌تر و برخی‌ تا 500‘1 متر بالای‌ سطح‌ دریاست‌، اما قسمت‌ اعظم‌ آن‌ (2/ 88٪) دارای ارتفاعی‌ بین‌ صفر تا هزار متر است‌ (همانجا). استان‌ اربد یكی‌ از مناطق‌ سه‌گانۀ حاصل‌خیز اردن‌ است‌ (فیشر، 428؛ بومنت‌، 412) كه‌ از نظر وسعت‌، ششمین‌ و از لحاظ حجم‌ جمعیتی‌، دومین‌ استان‌ اردن‌ به‌ شمار می‌رود («سالنامه‌ 1995»، همانجا).
منطقۀ اربد از لحاظ زمین‌شناختی بیشتر از رسوبات‌ دریایی‌ و خشكی‌ متعلق‌ به‌ ژوراسیك‌ و نیز دوران‌ سوم‌ تشكیل‌ شده‌ است‌ (بومنت‌، 415) و با شیب‌ ملایمی‌ از سمت‌ غرب‌ به‌ درۀ رود اردن‌ و از شرق‌ به‌ جلگۀ داخلی‌ بیابانی‌ منتهی‌ می‌شود (فیشر، همانجا). رشته‌كوه‌ عجلون كه‌ بین‌ رودهای‌ یرموك‌ و زرقا امتداد دارد، كوههای‌ اصلی‌ منطقه‌ را تشكیل‌ می‌دهد و ام‌ الدرج‌ با 242‘1متر، منیف‌ با 198‘1 متر و رأس‌ الاقرع‌ با 098‘1 متر قله‌های‌ اصلی‌ این‌ رشته‌كوه‌ است‌ (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 431-432).
منطقۀ اربد از بخشهای‌ نسبتاً پر باران‌ اردن‌ به‌ شمار می‌رود (تیلور، 84)، اما میزان‌ بارش‌ آن‌ بیشتر تحت‌ تأثیر عامل‌ ارتفاع‌، با نوسان‌ شدید مكانی‌ همراه‌ است‌ (همانجا؛ «توسعۀ اقتصادی‌...»، 43). مقدار بارش در قسمتهای‌ شمالی‌، مثلاً شهر اربد 480 میلی‌متر، كفریوبا 425 میلی‌متر و طیبه‌ 550 میلی‌متر، به‌ مراتب‌ بیشتر از قسمتهای جنوبی‌، مثلاً جفر 5/ 47 میلی‌متر، است‌. ریزشهای‌ جوی‌ در قسمتهای‌ جنوبی‌، علاوه‌ بر محدودیت‌ از نظر مقدار، با نوسان‌ شدید سالانه‌ نیز همراه‌ است‌ (راهنمای‌...»، 424). اربد از مناطقی‌ است‌ كه‌ تا 95٪ بارش‌ سالانۀ آن‌ در فصل‌ زمستان صورت‌ می‌گیرد (بومنت‌، همانجا). از سوی‌ دیگر، اگرچه‌ رودخانه‌های‌ یرموك‌ و زرقا، به‌ عنوان‌ دو شاخۀ مهم‌ رود اردن‌، مرزهای‌ طبیعی‌ منطقه‌ را به‌ ترتیب‌ در شمال‌ و جنوب تشكیل‌ می‌دهند (دباغ‌، همان‌، 6(2)/ 289)، اما رودخانه‌های مورد استفاده‌ در منطقه بیشتر خشكه‌ رودهای‌ فصلی‌ هستند كه‌ مهم‌ترین‌ آنها طیبه‌، زقلاب‌ و جرم‌ است‌ (همان‌، 3(2)/ 440-441). پوشش‌ گیاهی‌ این‌ منطقه‌، به‌ویژه در جنوب‌ شرقی‌ جرش‌، نسبتاً متراكم‌ و درختان‌ آن‌ بیشتر بلوط و نوعی‌ صنوبر است‌ (همان‌، 3(2)/ 431).
مقدار نسبتاً زیاد بارش‌ در این‌ منطقه‌، زراعت‌ دیم‌ را در بسیاری‌ از نقاط آن‌ امكان‌ پذیر ساخته‌ است‌ (فیشر، همانجا)، تا جایی‌ كه‌ در طول‌ ماههای‌ زمستان‌، بیشتر اراضی‌ آن‌ وسیعاً به‌ زیر كشت‌ می‌رود (تیلور، همانجا)؛ همین‌ امر موجب‌ شده‌ است‌ تا این‌ منطقه‌ یكی‌ از مناطق‌ عمدۀ كشاورزی‌ اردن‌ به‌ شمار آید («توسعۀ اقتصادی‌»، همانجا). سطح‌ زمینهای‌ زیر كشت منطقه‌ حدود 242‘45 هكتار است‌ كه‌ تقریباً 076‘1 هكتار آن‌ به‌ درختان‌ میوه‌ و 010‘3 هكتار به‌ مو (انگور) اختصاص‌ دارد. درختان زیتون‌ منطقه‌ نیز به‌ 220‘381 اصله‌ می‌رسد (دباغ‌، بلادنا، 3(2)/ 448-449). البته‌ زمانی كشت‌ درختان‌ زیتون‌ در این‌ منطقه‌ گسترش‌ بیشتری‌ داشت‌، اما امروزه‌ همچون‌ پوشش‌ جنگلی‌ بلوط كه‌ تنها قسمتهای‌ مرتفع‌تر را می‌پوشاند، به‌ صورتی‌ پراكنده‌ مشاهده‌ می‌شود. انواع‌ غلات‌ و حبوب‌، زیتون‌، انگور و انجیر مهم‌ترین‌ محصولات‌ منطقه‌ به‌شمار می‌روند (فیشر، 428؛ دباغ‌، همانجا). در سالهای اخیر، تولید محصولاتی‌ همچون‌ گوجه‌ فرنگی‌، سیب‌زمینی‌ و مركبات‌ گسترش‌ نسبی‌ یافته‌ است‌ (فیشر، همانجا).
به‌واسطۀ شرایط مناسب‌ اقلیمی‌ و امكان‌ اشتغال‌ به‌ كشاورزی‌ سنتی‌، قسمت‌ عمدۀ جمعیت‌ اردن‌ در آبادیهای‌ كوچك و بزرگ‌ این‌ منطقه‌ پراكنده‌ شده‌اند («راهنمای‌»، 466؛ هلد، 231)؛ به‌ این‌ ترتیب‌، اگرچه‌ اربد كمتر از 5٪ از خاك‌ اردن‌ را دربر دارد، اما 4/ 24٪ از كل‌ جمعیت‌ را در خود جای‌ داده‌ است‌ («سالنامه‌ 1995»، 641). استان‌ اربد كه‌ قسمت‌ مهمی از منطقۀ باستانی‌ جلعاد را تشكیل می‌دهد، از نواحی‌ اصلی‌ زندگی‌ یكجانشینی‌ در اردن‌ به‌شمار می‌رود («راهنمای»، همانجا)؛ سابقۀ زیست‌ در این‌ منطقه‌ تا به‌ آنجاست كه‌ گفته‌اند برخی‌ آبادیهای‌ آن‌ در عصر برنز مسكونی‌ بوده‌اند (نوت‌، «تاریخ‌...»، 4). استان‌ اربد، 262 شهر و روستا را در خود جای‌ داده‌ است‌ كه‌ از آن‌ میان‌ می‌توان‌ از عجلون‌، بیت‌ راس‌، جرش‌، سوف‌، كفرنجه‌، شونۀ الشمالیه‌ و طیبه‌ نام‌ برد (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 427-431). شهر اربد مركز و مهم‌ترین‌ شهر این‌ استان‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ تقریباً در مركز منطقه‌ و در جانب‌ شرقی‌ وادی‌ القفر قرار گرفته‌ است‌ (اشتویرناگل‌، 84).
جمعیت‌ استان‌ اربد، گذشته‌ از رشد طبیعی‌ خود، در دو مقطع‌ زمانی‌، یكی‌ در 1948م‌، پس‌ از اشغال‌ فلسطین‌ و دیگری‌ در 1967م‌، پس‌ از جنگ‌ 6 روزه‌، با ورود پناهندگان‌ فلسطینی‌، به‌ شدت‌ افزایش‌ یافت‌. مطابق‌ داده‌های‌ موجود، در 1961م‌ این‌ منطقه‌ 976‘273 نفر جمعیت‌ داشت‌ كه‌ 163‘18نفر (6/ 6٪) از آن‌ در چادر زندگی می‌كردند؛ از این‌ شمار 9/ 95٪ مسلمان‌ و 1/ 4٪ مسیحی‌ بودند. جمعیت‌ این‌ استان‌ در پایان‌ سال‌ 1965م‌ به‌ 309‘311 نفر رسید كه بر اساس‌ مساحت‌ این‌ استان‌ در آن‌ هنگام‌ ( 885‘3 كمـ2)، تراكم‌ نسبی‌ جمعیت‌ منطقه‌ بیش‌ از 80 نفر در هر كیلومتر مربع‌ بود (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 425، 427). این‌ شمار پس‌ از 20 سال‌ به‌ بیش‌ از دو برابر افزایش‌ یافت‌ و در 1986م‌ به‌ 200‘680 نفر («سالنامه‌ 1988»، 632) و در 1993م‌ به‌ 979 هزار نفر رسید كه‌ تراكم‌ نسبی‌ جمعیت‌ آن‌ به‌ حدود 384 نفر می‌رسد («سالنامه‌ 1995»، همانجا). با توجه‌ به‌ اینكه‌ پناهندگان‌ فلسطینی‌ نتوانستند به‌ موطن‌ خود باز گردند، جمعیت‌ اردن‌ (در سطح‌ ملی‌) و استان‌ اربد (در سطح‌ منطقه‌ای‌) افزایش‌ سریع‌ یافت‌ (بومنت‌، 440). مطابق‌ داده‌های‌ آماری‌ حدود 50٪ از جمعیت كشور اردن‌ را فلسطینیان‌ تشكیل‌ می‌دهند («سالنامه‌ 1995»، همانجا). درنتیجۀ افزایش‌ فشار جمعیتی‌ بر منابع‌ آب‌ و خاك‌ (بومنت‌، 428؛ فیشر، 428)، برای‌ توسعۀ فعالیتهای‌ كشاورزی‌، در جهت‌ حفظ منابع‌ و نوسازی‌ فعالیتها، ازجمله‌ در بلندیهای‌ عجلون‌ (بومنت‌، همانجا؛ دباغ‌، بلادنا، 3(2)/ 434- 435) اقداماتی‌ شد و همچنین‌ تلاشهایی‌ برای‌ حفاظت‌ از جنگلها و مراتع‌ (فیشر، همانجا) صورت‌ گرفت‌ و از 1978م‌ به‌ این‌سو در استان‌ اربد طرحهای‌ همه‌جانبۀ توسعه‌ به‌ اجرا درآمد (گوبزر، 114). علاوه‌ بر این‌، اربد یكی‌ از مراكز واحدهای‌ صنایع‌ سبك‌ اردن‌ به‌ شمار می‌رود (هلد، 138).
منطقۀ اربد از لحاظ ارتباطی‌ نیز اهمیت‌ ویژه‌ای‌ دارد. جادۀ باستانی‌ اربد این‌ منطقه‌ را از یك‌سو به‌ دمشق‌ و بغداد و از سوی‌ دیگر به ساحل مدیترانه‌ و شهرهای‌ آن‌ متصل‌ می‌ساخت‌ («راهنمای‌»، 520؛ نیز نك‌ : قلقشندی‌، 14/ 393)؛ در مسیر این‌ راه‌ باستانی‌، خط لولۀ نفت‌ كه‌ از بغداد تا حیفا امتداد دارد، احداث‌ شده‌ است‌ كه‌ از جسر المجامع‌ به‌ شهر اربد (به‌ طول‌ 38 كمـ) متصل‌ می‌شود. این‌ خط لوله‌ از كنار جادۀ اصلی می‌گذرد و از جسر المجامع‌ تا مرز عراق‌ 354 كمـ طول‌ دارد («راهنمای‌»، 514-515). راههای‌ دیگری‌ نیز در منطقه‌ وجود دارد كه‌ به‌ مركز استان‌ (شهر اربد) اتصال‌ دارد؛ از آن‌ جمله‌ است‌ راههای‌ اربد به‌ مفرق‌، عجلون‌ به‌ اربد، اربد به‌ ام‌ قیس‌ و اربد به‌ درعا (همان‌، 516,520).
در منطقۀ اربد، به‌ ویژه‌ در تل‌ حصن‌ آثاری‌ قدیمی‌ (نوت‌، «دورۀ آموزشی‌... 1195»، 24)، از جمله‌ مقابر عمودی‌ كنده‌ شده‌ در تخته‌ سنگها یافت‌ شده‌ است‌ كه‌ ظاهراً به‌ دورۀ دوم‌ عصر آهن‌ و عصر برنز (هزارۀ 3ق‌م‌) تعلق‌ دارند (ابراهیم‌، 67 - 68؛ وایپرت‌، 490).

شهر اربد

این‌ شهر مركز استان‌ اربد است‌ كه‌ در ◦32 و ′33 عرض‌ شمالی‌ و ◦35 و ′51 طول‌ شرقی‌ (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 452) در ارتفاع‌ 600 متری‌ از سطح‌ دریا (همانجا؛ بستانی‌، 8/ 423)، بر سر راه‌ عمان‌ ـ دمشق‌، در شمال‌ كشور اردن‌ و در 150 كیلومتری‌ پایتخت‌ (نشاشیبی‌، 366) قرار گرفته‌ است‌.
شهر اربد در منطقۀ حاصل‌خیز و نسبتاً خوش‌ آب‌وهوایی‌ قرار گرفته‌ است‌ (بستانی‌، همانجا). میزان‌ بارش‌ سالانۀ آن‌ را به‌ تفاوت‌ از 480 تا 514 میلی‌متر گزارش‌ كرده‌اند («راهنمای‌»، 424؛ دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 457). اربد پیوسته‌ شهر اصلی بخش‌ شمالی‌ اردن‌ به‌شمار آمده‌ («راهنمای‌»، 520؛ نوت‌، «دورۀ آموزشی‌ 1954»، 21) و در واقع‌، منزلگاه‌ مهمی‌ در كنار جادۀ اصلی‌ و سراسری‌ فلسطین‌ ــ عراق‌ («راهنمای‌»، همانجا) و نیز راه‌ جنین‌ ــ دمشق‌ (قلقشندی‌، همانجا) بوده‌ است‌. این‌ شهر را ضمناً یكی‌ از ایستگاههای‌ چاپارخانۀ ملك‌ بیبرس‌ (د 676ق‌/ 1277م‌) به‌ شمار آورده‌اند (ابن‌ شاهین‌، 118؛ دباغ‌، بلادنا، 3(2)/ 453). اربد ازجمله‌ شهرهایی‌ است‌ كه‌ در دورۀ فتوحات‌ اسلامی‌ در فلسطین شمالی‌، توسط شُرحبیل‌بن‌حسنه‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌ افتاد (همان‌، 3(2)/ 452).
هستۀ اولیۀ شهر اربد بر روی تپه‌ای‌ مصنوعی‌ قرار دارد. در دورۀ عثمانی‌ قلعه‌ای‌ مربع‌ شكل‌ كه‌ اندازۀ هر ضلع‌ آن‌ 54 متر بود، در قسمت‌ جنوبی‌ آن‌ بر پا شد، هر چند در 1302ق‌/ 1885م‌ این‌ قلعه‌ تقریباً به‌ صورت‌ ویرانه‌ای‌ در آمده‌ بود (اشتویر ناگل‌، 85-86). در 1884م‌ در این‌ شهر كه‌ در آن‌ زمان‌ محافظۀ عجلون‌ خوانده‌ می‌شد، به‌ عنوان‌ مركز حوزۀ اداری‌ ساختمانی‌ ایجاد شد كه‌ در داخل‌ آن‌ حوضی‌ وجود داشت‌ كه‌ با گرد آمدن‌ آب‌ باران‌ در آن‌، آب‌ آشامیدنی‌ ساكنان‌ آنجا تأمین‌ می‌شد (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 454). این‌ ساختمان‌ را در 1885م‌ به‌ عنوان‌ بنایی‌ «مدرن‌» با تزیینات‌ معماری‌ قابل‌ توجه‌ معرفی‌ كرده‌اند (اشتویر ناگل‌، 84). در این‌ زمان‌ اربد هنوز آبادی‌ كوچكی‌ بود با حدود 700 نفر جمعیت‌ كه‌ در 130 واحد مسكونی‌ زندگی‌ می‌كردند (همو، نیز دباغ‌، همانجاها). در 1311ق‌/ 1894م‌ ساختمان‌ اداری‌ شهر به‌ صورت‌ قلعه‌ در آمد و جمعیت‌ و واحدهای‌ مسكونی‌ شهر نیز رو به‌ افزایش‌ نهاد و تقریباً دو برابر شد (اشتویر ناگل‌، همانجا). در همین‌ زمان‌، بازار شهر اربد نیز رونق‌ یافت‌ و از بازار شهر درعا پیشی‌ گرفت‌ و به‌ صورت‌ مركز مبادلۀ كالاهای‌ كشاورزی‌ حوزۀ پیرامونی‌ درآمد (همو، 85؛ نیز نك‌ : بستانی‌، همانجا). برخی‌ مغازه‌های‌ این‌ بازار به‌ مهاجران‌ نابلسی‌ و برخی‌ دیگر به‌ مسیحیان‌ و یهودیان‌ ساكن‌ اربد تعلق‌ داشت‌ (اشتویر ناگل‌، همانجا).
جمعیت‌ اربد در 1340ق‌/ 1922م‌ به‌ 500‘2 نفر و در 1365ق‌/ 1946م‌ (یك‌ سال‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌) به‌ 693‘6 نفر رسید (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 455). شهر اربد پیش‌ از 1945م‌ دارای‌ شورای‌ شهر، دادگاهی محلی‌ و یك‌ درمانگاه‌ 12 تختخوابی‌ بود («راهنمای‌»، 473-474).
جمعیت‌ شهر اربد از 1948م‌ و پس‌ از اشغال‌ فلسطین‌ و ورود رانده‌شدگان‌ فلسطینی‌ (نشاشیبی‌، 366؛ لاروس بزرگ‌، ذیل اربد)، به سرعت‌ رو به افزایش نهاد. اگرچه‌ «دائرۀالمعارف‌ اسلام‌» (چ‌ 1978م‌) جمعیت‌ این‌ شهر را 3 هزار نفر نوشته‌ است‌ (نك‌ : EI2, IV/ 76)، اما شمار ساكنان‌ شهر در اواخر سال‌ 1961م‌، 685‘44 نفر (064‘23 مرد و 621‘21 زن‌) بود و در پایان‌ سال‌ 1963م‌ این‌ رقم‌ به‌ 401‘49 نفر (560‘25 مرد و 841‘23 زن‌) رسید (دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 456) كه‌ به‌ این‌ ترتیب‌، نسبت‌ جنسی‌ در شهر اربد در این‌ دو سال‌ به‌ ترتیب‌ برابر 7/ 106 و 2/ 107 بود. به‌ موازات افزایش‌ جمعیت‌، شهر اربد نیز رو به‌ توسعه‌ نهاد (بومنت‌، 426؛ نشاشیبی‌، همانجا) و به‌ مرور چادرهای‌ آوارگان‌ به‌صورت‌ جزئی‌ از شهر درآمد، تا آنجا كه‌ امروزه‌ قابل‌ تشخیص‌ از محله‌های‌ فقیرنشین‌ این‌ شهر نیست‌ (گوبزر، 35).
در تابستان‌ 1968م‌ جنگنده‌های‌ اسرائیلی‌ با بمبهای‌ ناپالم‌ به‌ اربد حمله‌ كردند (سوید، 6/ 493) كه‌ عده‌ای‌ از ساكنان‌ شهر كشته‌ یا مجروح‌ شدند (همو، 6/ 461، 497)؛ این‌ حمله‌ متعاقب‌ حمله‌هایی‌ بود كه‌ در آوریل‌ 1966، به‌ این شهر صورت‌ گرفته‌ بود (منسفیلد، 386). در 1970م‌ روابط فلسطینیان‌ ساكن‌ اردوگاهها و دولت‌ اردن‌ رو به‌ تیرگی‌ نهاد (همو، 388) و در سپتامبر همان‌ سال‌، قوای‌ سوریه‌ برای‌ جلوگیری‌ از حملۀ نظامی‌ اردن‌ به‌ اردوگاهها، وارد اربد شد (همانجا؛ سیكر، 165) و تا اوایل‌ سال‌ 1971م‌، شهر اربد یكی‌ از كانونهای اصلی‌ درگیری‌ دولت‌ اردن‌ با فلسطینیان‌ بود (عبدالرحمان‌، 208).
مطابق داده‌های‌ موجود، در 1984م‌ هنوز 691 ،16نفر از آوارگان در زیر چادر به‌ سر می‌بردند (صالح‌ ، 340)، اما امروزه‌ بسیاری از آوارگان‌ با مردم‌ بومی‌ شهر در آمیخته‌اند (هلد، 231). جمعیت‌ شهر اربد در 1986م‌ به‌ 150 هزار نفر («سالنامه‌ 1988»، 755) رسید و تا 1993م‌ به‌ 385 هزار نفر افزایش‌ یافت‌ («سالنامه‌ 1995»، 641). این‌ شهر از لحاظ وسعت‌ و جمعیت‌، پس‌ از عمان‌ و زرقا، سومین‌ شهر بزرگ‌ اردن‌ به‌ شمار می‌آید (همانجا؛ هلد، 232).
شهر اربد به‌ سبب‌ برخورداری‌ از موقعیت‌ و شبكۀ راههای‌ مناسب‌، كانون‌ اصلی‌ ارتباطی‌ مواصلاتی‌ و مركز بازرگانی‌ و فعالیت‌ صنعتی‌، حاصل‌خیزترین‌ منطقۀ كشور به‌شمار می‌رود. این‌ شهر پس‌ از عمان‌، پایتخت‌ كشور، بیشترین‌ واحدهای‌ صنعتی‌ و ضمناً یك‌ واحد ذوب‌ آهن‌ را در خود جای‌ داده‌ است‌ (بومنت‌، 412, 425). شهر اربد از 1976م‌ دارای‌ دانشگاه‌ (دانشگاه‌ یرموك‌) است‌ (گوبزر، 41؛ نتلتون‌ فیشر، 684).
در قسمت غربی‌ هستۀ اولیه‌ شهر و در قسمت‌ میانی‌ شهر امروزی‌، بقایای آثار تاریخی‌ یافت‌ شده‌ است‌. مسجد قدیمی‌ شهر و چند آب‌ انبار كهن‌ در همین‌ قسمت‌ قرار دارند. آثار قدیمی‌ موجود در این‌ شهر را هم‌ از نظر مصالح‌ (سنگ‌ بازالت‌) و هم‌ ازلحاظ تزیینات دارای‌ ویژگیهای‌ معماری‌ حورانی‌ دانسته‌اند (اشتویر ناگل‌، 84-87).
از بزرگان‌ منسوب به‌ این‌ شهر حسن بن‌ احمد، شروطی‌ و محدث‌ (د 762ق‌)، احمد بن‌ سلیمان‌، فقیه‌ و ادیب‌ (د 776ق‌) و یحیی‌ بن‌ عبدالله‌، مقری‌ (د 922ق‌) را می‌توان‌ نام‌ برد (دباغ‌، بلادنا، 3(2)/ 453). نوشته‌اند كه‌ یزید بن‌ عبدالملك‌، خلیفۀ اموی‌، در 105ق‌/ 723م‌ در این‌ شهر وفات‌ یافت‌ (طبری‌، 7/ 21؛ مسعودی‌، 3/ 195؛ ذهبی‌، 5/ 150، 152؛ ابن‌ كثیر، 19/ 231؛ نیز نك‌ : دباغ‌، همان‌، 3(2)/ 452) و جسد او را از این‌ شهر به‌ دمشق‌ بردند و در آنجا به‌ خاك‌ سپردند (همو، الموجز...، 116، بلادنا، 3(2)/ 453).

مآخذ

ابراهیم‌، معاویه‌، «فلسطین‌: من‌ اقدم‌ العصور الی‌ القرن‌ الرابع‌ قبل‌ المیلاد»، موسوعۀ خاص‌، ج‌ 2؛
ابن‌شاهین‌ ظاهری‌، خلیل‌، زبدة كشف‌ الممالك‌ و بیان‌ الطرق‌ و المسالك‌، به‌ كوشش‌ پل‌ راوس‌، پاریس‌، 1894م‌؛
ابن‌ كثیر، البدایة و النهایه‌، بیروت‌، 1974م‌؛
بستانی‌؛
دباغ‌، مصطفى‌ مراد، بلادنا فلسطین‌، بیروت‌، 1973-1985م‌؛
همو، الموجز فی‌ تاریخ‌ الدول‌ العربیة و عهودها فی‌ بلادنا فلسطین‌، بیروت‌، 1980م‌؛
ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌كوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط، بیروت‌، 1985م‌؛
سوید، یاسین‌، «الاستراتیجیة العسكریة الاسرائیلیة»، موسوعۀ خاص‌، ج‌ 6؛
صالح‌، حسن‌ عبدالقادر، «الاوضاع‌ الدیموغرافیة للشعب‌ الفلسطینی‌»، موسوعة خاص‌، ج‌ 1؛
طبری‌، تاریخ‌؛
عبدالرحمان‌، اسعد، «النضال‌ الفلسطینی‌ فی‌ اطار منظمۀ التحریر الفلسطینیة»، موسوعة خاص‌، ج 5؛
قلقشندی‌، احمد، صبح‌ الاعشى‌، قاهره‌، 1963م‌؛
مسعودی‌، علی‌، مروج‌الذهب‌، بیروت‌، 1966م‌؛
نشاشیبی‌، ناصرالدین‌، در خاورمیانه‌ چه‌ گذشت‌، ترجمۀ م‌. ج‌. روحانی‌، تهران‌، 1357ش‌؛
نیز:

Beaumont, P., The Middle East, A Geographical Study, London, 1988;
Britannica Book of the Year, 1988, 1995;
The Economic Development of Jordan, Baltimore, 1961;
EI1;
EI2;
Fisher, W. B., The Middle East, London, 1978;
Grand Larousse;
Gubser, P., Jordan, Crossroads of Middle Eastern Events, London, 1983;
Held, C. C., Middle East Patterns, London, 1989;
Mansfield, P., The Middle East, A Political and Economic Survey, London, 1973;
The Middle East Intelligence Handbooks 1943-1946, London, 1987;
Nettleton Fisher, S. & W. Ochsenwald, The Middle East, A History, New York, 1990;
Noth, M., «Beiträge zur Geschichte des Ostjordanlandes», Zeitschrift des deutschen Palästina-Vereins, Wiesbaden, 1951, vol. LXVIII;
id, «Das deutsche evangelische Institut... Lehrkursus 1954», ibid, 1955, vol. LXXI;
id, «Das deutsche evangelische Institut... Lehrkursus 1956», ibid, 1957, vol. LXXIII;
Pauly;
Sicker, M., Israel's Quest for Security, New York, 1989;
Steuernagel, D. D., «Der Adschlun», Zeitschrift des deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1926, vol. XLIX;
Taylor, A., The Middle East, Newton Abbot, 1972;
Weippert, H., Palästina in vorhellenistischer Zeit, München, 1988.

عباس‌ سعیدی‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 445
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست