responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 321

بهار


نویسنده (ها) :
هدی سید حسین زاده
آخرین بروز رسانی :
سه شنبه 13 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

بِهار، یا بیهار، نام‌ شهر و ایالتی‌ در شمال‌ شرقی‌ هند. نام‌ این‌ ایالت‌ از شهر بهار و آن‌ نیز از نام‌ ویهاره‌ (صومعۀ بودایی‌ یا مدرسۀ آموزشهای‌ بودایی‌)گرفته شده است (كانینگم‌، I /399-400؛ «فرهنگ‌ سلطنتی‌...»، VIII /171؛ بریتانیكا، .(II /13
ایالت بهار با مساحت‌ 163‘94كم‌ـ2 بین‌ °21 و ´58 تا °27 و ´31 عرض‌ شمالی‌ و °82 و ´19 تا °88 و ´17 طول شرقی واقع‌ شده‌ است («مختصری‌...»). این‌ ایالت از شمال‌ به‌ كشور نپال‌، از شرق‌ به‌ ایالت‌ بنگال‌ غربی‌، از جنوب‌ و جنوب‌ غربی‌ به‌ ترتیب‌ به‌ ایالتهای تازه تأسیس جهركهند و چهتیسگره‌، و از غرب‌ به‌ ایالت‌ اوتارپرادش‌ محدود است‌ ( انكارتا).ایالت‌ بهار به‌ مركزیت‌ شهر پتنه‌ (ه‌ م‌) (پاتَلی‌ پوترای‌ پیشین‌) متشكل‌ از 9 شهرستان‌ و 37 بخش‌ است («مختصری‌»). جمعیت‌ آن‌ در 1383ش‌ /2004م‌ حدود 700‘804‘87تن‌ برآورد شده‌ است («فرهنگ‌ جهانی‌»).
بیش از 80٪ مردم بهار هندو مذهب، و بقیه‌مسلمان‌ و مسیحی‌اند. بیشتر هندوان‌ به‌ گویشهای‌ بهجپوری‌، میتهیلی‌ و ماگهی‌ ــ كه‌ به‌ گویشهای‌ بهاری‌ موسومند ــ سخن‌ می‌گویند، اما هندی‌ زبان‌ رسمی‌ ادارات‌ و سازمانهای‌ آموزشی‌ است‌ ( انكارتا؛I /1209 , EI2).
اراضی‌ بهار بیشتر از جلگۀ حاصل‌خیز رودخانۀ گنگ‌ تشكیل‌ شده‌ است‌. خاك‌ در بیشتر قسمتها آبرفتی‌ است‌ و سستی‌ و نرمی‌ آن سبب رونق كشاورزی شده است‌. مهم‌ترین محصولات كشاورزی‌ ایالت‌ بهار اینهاست‌: جو، ذرت‌، برنج‌، گندم‌، نیشكر، تنباكو و دانه‌های‌ روغنی‌ ( انكارتا؛«اطلس‌...»، 38؛ بهاتاچاریا، .(143 افزون‌ بر كشاورزی، بهار از لحاظ صنعتی‌ نیز دارای‌ اهمیت‌ است‌. صنایع‌ شیمیایی‌، داروسازی‌،پارچه‌بافی‌،الكترونیك‌ وكاغذسازی‌ از مهم‌ترین فعالیتهای صنعتی این ایالت به شمار می‌رود (همانجاها). در طرح‌ صنعتی‌ كردن‌ هند، بهار به‌ سبب‌ دارا بودن‌ معادن‌ غنی‌ نقشی‌ عمده‌ داشته‌، و مهار كردن‌ آب‌ رودخانه‌ها برای‌ جلوگیری‌ از جریان‌ سیل‌ و تأمین‌ الكتریسیته‌ نیز در این‌ منطقه‌ پیشرفت‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ كرده‌ است‌ (بهاتاچاریا، همانجا).
پیشینه‌: بهار دارای‌ تاریخ‌ كهنی‌ است‌. رود گنگ‌ آن‌ را به‌ دو قسمت‌ شمالی‌ و جنوبی‌ تقسیم‌ كرده‌ است‌؛ در پتنه‌، گایا و شاه‌ آباد واقع‌ در جنوب‌ گنگ‌، پادشاهان‌ مَگادهه‌ فرمانروایی‌ داشتند و شمال‌ گنگ در حدود سال‌ 000‘1ق‌م‌، مركز مهمی‌ برای‌ آموزش سنسكریت بود («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، VII /208, VIII /171) در دورانهای‌ مختلف تاریخی، بهار همواره بخشی از قلمرو پادشاهان‌ بزرگ هند باستان و سلاطین مسلمان دهلی، لودی، سور و گوركانی‌
بوده‌ است‌ (نک‌ : دسایی‌، .(18 پایتخت‌ پادشاهان‌ مگادهه‌، نخست‌ راجگیر و سپس‌ پاتَلی‌ پوتْرا بود. در قلمرو پادشاهان‌ مگادهه‌ بود كه‌ بودا دین‌ خود را رواج‌ و توسعه‌ داد و آیین‌ جَین‌ را بنیان‌ نهاد («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، .(VIII /171
در 321 ق‌م‌ (دو سال‌ پس‌ از درگذشت‌ اسكندر مقدونی‌)، چَنْدراگوپتا با بیرون راندن سپاهیان یونانی‌ از این‌ ناحیه‌ و پیروزی‌ بر دمه‌ نندا، شهر پاتلی‌ پوترا را فتح‌، و امپراتوری‌ موریا را ــ كه اولین امپراتوری بزرگ‌ شمال هند بود ــ بنیان‌ نهاد. اوسلوكوس‌ نیكاتور را كه‌ پس‌ از اسكندر بر بخش‌ شرقی‌ امپراتوری‌ اسكندر دست‌ یافته‌ بود، شكست‌ داد، و از پی‌ آن‌ صلحی‌ بین‌ دو طرف‌ منعقد شد و مگاستنس‌، مورخ‌ و سیاستمدار یونانی‌ به‌ سفارت‌ از سوی‌ سلوكوس‌ به‌ پایتخت‌ چندراگوپتا (پاتلی‌ پوترا) رفت («همان‌»، VII /209؛ نهرو، 1 /205-206؛ جلالی، 40-41) و بدین‌سان‌، سلسلۀ جدیدی‌ به‌ نام‌ گوپتا در بهار تشكیل‌ شد و تا حدود سال‌ 544م‌ در ناحیۀ بنگال‌ ادامه‌ یافت‌. این‌ دوره‌ به‌ سبب‌ حمایت‌ فرمانروایان‌ این‌ سلسله‌ از هنرمندان‌ به‌ عصر طلایی‌ شهرت‌ یافته‌ است‌ (همو، 44- 46).
بافتح‌ بهار در589ق‌ /1193م‌ و شكست‌ لَكْشمَن‌سِن‌ آخرین‌ پادشاه‌ خاندان‌ سِن‌ (حك‌ 574-597ق‌ / 1178-1201م‌) به‌ دست‌ اختیارالدین‌ محمدبن‌ بختیار خلجی‌ (د 601ق‌)، حاكمیت‌ مسلمانان‌ در این‌ ایالت‌ آغاز شد(منهاج‌، 1 /417-424؛ اكرام‌، 54؛ هیگ، «دولتها ... »، 514) كه تا جنگ پلاسی‌ در 1170ق‌ /1757م و سلطۀ انگلیس‌ بر این‌ ناحیه‌ ادامه‌ یافت‌ (نهرو، 1 /455، 2 /490؛ اسعدی‌، 2 /27). اختیارالدین محمدبن بختیار خلجی از سوی قطب‌الدین‌ آیبك‌ (د 607ق‌) حكمران‌ بنگال‌ و بهار شد (هیگ‌، «معزالدین‌...»، 46؛ اكرام‌، همانجا). در 622ق‌ / 1225م التمتش (حك‌ 607-633ق‌) علاوه‌ بر لكهنوتی‌، بهار را نیز تصرف‌ كرد و سلطان‌ غیاث‌ الدین‌ عوض‌ خلجی‌ را شكست‌ داد و پسر بزرگ‌ خود، ناصرالدین‌ محمود را به‌ حكمرانی‌ اوده‌ و بهار گمارد و خود به‌ دهلی بازگشت (منهاج‌، 1 /437- 438؛ هیگ‌، همان‌، .(53 در 796ق‌ /1394م‌ ملك‌ سروَر خواجه جهان (د 802ق‌) كه از سوی ناصرالدین محمودشاه از سلاطین‌ تغلق‌ شاهی‌ (حك‌ 795-815ق‌) لقب «سلطان‌ الشرق‌» یافته بود، ضمن‌ سركوب‌ شورشهای‌ مناطق‌ مختلف‌، از جمله‌ شورش‌ بهار، به‌ تعمیر قلعه‌های‌ ویران‌ این‌ نواحی‌ پرداخت‌ (سیهرندی‌، 156؛ فرشته‌، 1 /154؛ نهاوندی‌، 1 /389؛ هیگ‌، «پادشاهی‌...»، .(251
ظهیرالدین‌ محمد بابر (حك‌ 932-937ق‌) در بابرنامه‌ به‌ اشغال‌ بهار توسط محمود لودی‌ در 935ق‌ /1529م‌ و حركت‌ خود برای‌ آرام كردن این ناحیه اشاره كرده است (I /639, 679-680) با شكست‌ لشكریان‌ بنگال‌ از همایون‌ (نک‌ : گلبدن‌ بیگم‌، 40؛ لاهوری‌، 1 /64؛ تتوی‌، 495)، شیرخان‌ سوری‌ (د 952ق‌) در 943ق‌ قلعۀ چنار بهار را تصرف كرد و در 947ق‌ /1540م همایون‌ را در قنوج‌ شكست‌ داد و با عنوان‌ شیرشاه‌ (حك‌ 947-952ق‌) پادشاهی‌ مستقل‌ خود را در بهار اعلام‌ كرد (همو، 528؛ برجس‌، 25؛ دسایی‌، .(17 وی‌ پایتخت‌ را از بهار به‌ پتنه‌ منتقل‌ كرد (EI2، همانجا).با درگذشت‌ سلیمان‌ كررانی‌ (980ق‌) كه‌ ضمن‌ اطاعت‌ از اكبرشاه‌ (حك‌ 963-1014ق‌)، در بنگال‌، اوریسه‌ و بهار داعیۀ استقلال‌ داشت‌، بر سر جانشینی‌ او میان‌ فرزندان‌ و سران‌ دولت‌ وی‌ اختلاف‌ پدید آمد (ابوالفضل‌، اكبرنامه‌، 3 /20-21؛ بیات‌، 313). و سرانجام‌، اكبرشاه‌ منعم‌خان‌، خان‌ خانان‌ را مأمور فتح‌ بنگال‌ و بهار كرد و یك‌ سال‌ بعد، وی‌ از سوی‌ اكبر شاه‌ حكمران‌ این‌ دو ایالت‌ شد (ابوالفضل‌، همان‌، 3 /4، 40؛ برجس‌، .(47 بهار در اواخر سدۀ 10ق‌ /16م‌ یكی‌ از 4 «صوبۀ» پادشاهی‌ گوركانی‌ بود كه‌ به‌ 8 «سركار» تقسیم‌ شده‌، و تابع‌ صوبۀ بنگال‌ بود (ابوالفضل‌، آیین‌...، 1 /416؛ «فرهنگ‌ سلطنتی‌»، .(VIII /171
در 1049ق‌ /1639م‌ شاه‌زاده‌ محمد شجاع‌ پسر شاه‌ جهان‌ (حك‌ 1037- 1068ق‌) حكمران بنگال شد و حكومت‌ بهار به‌ شایسته‌خان‌ واگذار گردید (برجس‌، .(92 در 1131ق‌ /1719م‌ مرشد قلی‌ خان‌ صوبه‌ دار بنگال‌ بود و بهار نیز در امور اداری‌ از بنگال‌ پیروی‌ می‌كرد (بهاتاچاریا، .(142 با كشته‌ شدن‌ سرافرازخان‌، نواب‌ بنگال‌ (1153ق‌)، الله‌ وردی‌ خان‌ نواب‌ بهار تا 1169ق‌ /1756م‌ حكومت‌ بنگال‌ و اوریسه‌ را نیز به‌ دست‌ آورد (برجس‌، 179؛ نیز نک‌ : زامباور، 444).
پس‌ از تسلط انگلیسیها (1170ق‌ /1757م‌) بر سراسر ایالتهای‌ بنگال‌ و بهار (نهرو، 2 /490-491) و یك‌ سال‌ پس‌ از پیروزی‌ آنها در جنگ بوكْسار (دهكده‌ای در غرب بهار) در 1178ق‌ /1764م‌، ادارۀ بهار و 3 ایالت‌ بنگال‌، اوریسه‌ و چوتیاناگْپور به‌ كمپانی‌ هندشرقی‌ در بنگال‌ واگذار شد («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، همانجا؛ بهاتاچاریا، 124؛ اسعدی‌، 2 /27). نابسامانی‌ اوضاع‌ و عدم‌ توجه‌ انگلیسیها، موجب‌ قحطی‌ بزرگی‌ در 1184ق‌ /1770م‌ شد كه‌ طی‌ آن‌ بیش‌ از یك‌ سوم‌ مردم‌ بنگال‌ و بهار، جان‌ خود را از دست‌ دادند (نهرو، 2 /493).
در 1323ق‌ /1905م‌ لردكرزن‌، نایب السلطنۀ هند (1317-1323ق‌ / 1899- 1905م‌) طرح‌ تقسیم‌ بنگال‌ به‌ دو قسمت‌ غربی‌ و شرقی‌ را پیشنهاد كرد. با اجرای‌ این‌ طرح‌ بهار و اوریسه‌ در قسمت‌ غربی‌، و آسام‌ در قسمت‌ شرقی‌ قرار گرفتند كه‌ ادارۀ هر كدام‌ به‌ عهدۀ یك‌ نایب‌ الحكومۀ مستقل‌ گذاشته‌ شد؛ اما این‌ تقسیم‌ بندی‌ با اعتراض‌ شدید هندوهای‌ بنگال‌ روبه‌رو شد؛ جرج‌ پنجم‌، پادشاه‌ انگلیس‌ در دسامبر 1911 ناگزیر این‌ تقسیم‌بندی‌ را لغو كرد و بنگال‌ غربی‌ و شرقی‌ به‌ حال‌ اول‌ بازگشت‌، اما بهار، اوریسه‌ و آسام‌ جداگانه‌ اداره‌ می‌شد (هاردی‌، 244؛ بهاتاچاریا، 142,124 ؛ لاهوتی‌، 202). یكی از جنبشهای‌ مخالف‌ انگلیسیها در هند، جنبش‌ بهار به رهبری كونوار سینگه بود كه توسط دو كارگزار انگلیسی‌ ــ ویلیام‌ تیلور و وینسنت‌ ایر ــ سركوب‌ شد (مجومدار، .(776
بهار به‌ سبب داشتن محصولات كشاورزی‌ متنوع‌ و معادن‌ غنی‌ از دیرباز مورد توجه‌ بازرگانان‌ اروپایی‌ بوده‌ است‌. در خصوص‌ فعالیت‌ تجارتی‌ این‌ بازرگانان‌ و در فاصلۀ سالهای‌ 932-1170ق‌ / 1526-1757م‌ از منابع‌ مختلف‌ به‌ ویژه‌ از گزارشهای‌ نمایندگان‌ دفاتر اروپایی‌ و كنسولگریها اطلاعات‌ مفیدی‌ می‌توان‌ به‌ دست‌ آورد (سركار، .(46 اگر چه‌ بازرگانان‌ اروپایی‌ نخست‌ به‌ گونۀ انفرادی‌ در بهار فعالیت‌ داشتند، اما فعالیت‌ اصلی‌ اروپاییان‌ در این‌ ایالت‌، با تشكیل‌ كمپانیهای‌ تجارتی‌ گسترش‌ یافت‌. نخستین‌ تاجران‌ اروپایی‌ كه‌ به‌ این‌ منطقه‌ آمدند، پرتغالیها بودند. هر ساله‌ ناوهای آنها از مالاكا و كوچین به دو بندر هوگلی‌ و پیپلی‌ می‌رفتند. آنها مجوز اقامت در این بنادر را از جهانگیر گوركانی‌ (حك‌ 1014-1037ق‌) گرفته‌ بودند. این‌ كشتیها كه‌ حامل‌ كالاهایی‌ چون‌ ادویه‌، قلع‌ و انواع‌ ظروف‌ چینی‌ بودند، به‌ پتنه‌ می‌رفتند و در بازگشت‌، انواع‌ پارچه‌، به‌ ویژه‌ ململ‌، البسۀ نازك‌، ابریشم‌ و قالیچه‌های‌ ضخیم‌ جونپور را با خود می‌بردند (همو، .(47
با ورود هلندیها به‌ پتنه‌ پرتغالیها از هوگلی‌ اخراج‌ شدند. پس‌ از تجدید سازمان‌ كمپانی هند شرقی‌ هلند در 1011ق‌ /1602م‌، فعالیتهای بازرگانی آنها گسترش یافت‌. هلندیها نخست‌ در 1036ق‌ / 1627م‌ به‌ پیپلی‌، و سپس‌ به‌ بالِسور در اوریسه‌ و پس‌ از آن‌ در 1042ق‌ /1632م‌ به‌ پتنه‌ آمدند. آنها مهم‌ترین‌ رقیبان‌ تجارتی‌ انگلیس‌ در هند بودند، و تجارت‌ نیترات‌ پتاسیم‌ (شوره‌) و تریاك‌ بیش‌ از اجناس‌ كتانی‌ و ابریشمی‌ مورد توجه‌ آنان‌ بود. در 1029-1030ق‌ / 1620-1621م‌ اولین‌ دفتر انگلیسی‌ در پتنه‌ كه‌ یكی‌ از مراكز اصلی‌ تجارت‌ بود، تأسیس‌ شد (همو، 45, 48) در نیمۀ دوم‌ قرن‌ 11ق‌ /17م‌ به‌ همان‌ نسبت‌ كه‌ به‌ تدریج‌ موقعیت‌ تجارتی‌ هلندیها در هند ضعیف‌ می‌شد، انگلیس در تجارت‌ بنگال‌ پیشرفت‌ بیشتری‌ می‌كرد، تا اینكه سرانجام‌ در 1170ق‌ /1757م‌، هلند برتری‌ خود را در بازار نیترات‌ پتاسیم‌ بهار از دست‌ داد (همانجا).

اوضاع‌ اجتماعی‌ و فرهنگی

دراویدیها نخستین‌ ساكنان‌ بهار بودند كه‌ پس‌ از مهاجرت‌ آریاییها به‌ این‌ منطقه‌ با آنان‌ درآمیختند. مهم‌ترین‌ قبایل‌ بومی‌ بهار عبارتند از قبایل‌ كُل‌، مالا، سانتال‌ ونات‌ ( آسیاتیكا، .(I /313 هر چند اقوام‌ و قبایل‌ و پیروان‌ مذاهب‌ مختلف‌ ساكن‌ در بهار در طول‌ تاریخ‌ در كنار یكدیگر به‌ صلح‌ و آشتی‌ به‌ سر می‌بردند، اما پس‌ از جدایی‌ پاكستان‌ از هند، میان‌ اكثریت هندو مذهب این ایالت با مسلمانان درگیریهای شدیدی‌ روی‌ داد. اختلاف‌ اینان‌ باعث‌ مهاجرت‌ حدود یك‌ میلیون‌ تن‌ از مسلمانان‌ بهاری‌ به‌ پاكستان‌ شرقی‌ (بنگلادش‌ كنونی‌) شد. در درگیریهای‌ استقلال‌ طلبانۀ مردم‌ پاكستان‌ شرقی‌ برای‌ جدا شدن‌ از پاكستان‌، بهاریها از حكومت‌ مركزی‌ پاكستان‌ حمایت‌ كردند و به ‌همین سبب‌، پس از استقلال‌ بنگلادش‌ (1350ش‌ /1971م‌) برای‌ انتقال‌ به‌ پاكستان‌ یا سرزمین‌ خود در اردوگاههایی‌ جای‌ داده‌ شدند، اما دولت‌ پاكستان‌ از پذیرش‌ آنها خودداری‌ كرد. با وجود بازگشت‌ 170هزار تن‌ از مهاجران‌ بهاری‌ به‌ سرزمین‌ خود در 1353ش‌ / 1974م‌ و انتقال‌ گروه‌ دیگری‌ نیز به‌ پاكستان‌، این‌ مسئله‌ به‌ طور كامل میان‌ دو كشور بنگلادش‌ و پاكستان‌ حل‌ نشد و شمار بسیاری‌ از این‌ مهاجران‌ در اردوگاههای‌ بنگلادش‌ اسكان داده شدند (اسعدی‌، 2 /10؛ فرزین نیا، 215-216). در 1357ش‌ / 1978م‌ در شهر پتنه، در 1357 و 1362ش‌ /1978 و 1983م‌ در شهر بهار شریف، در 1363ش‌ /1984م در شهر اورنگ آباد و در 1369ش‌ / 1990م‌ در شهر رانچی درگیریهای شدیدی میان هندوها و مسلمانان‌ درگرفت‌ (جمشیدی‌، 224).
بهار به‌عنوان یك سرزمین فرهنگی دارای آثار تاریخی‌ متعددی‌ است‌. زبان و فرهنگ‌ و تمدن‌ ایرانی‌ تأثیر بسیاری‌ در بهار داشته‌ است‌. هنر امپراتوری‌ موریا (322-185ق‌م‌) از هنر هخامنشی‌ در ایران‌ تأثیر پذیرفته‌ بود و با پیروزی‌ مسلمانان‌ بر بهار، این‌ تأثیرپذیری‌ بیشتر شد و زبان‌ فارسی‌ در فاصلۀ سالهای‌ 602 -932ق‌ /1206-1526م‌ زبان‌ اداری‌، تاریخ‌ نگاری‌ و تصوف‌ در بهار بود. در دورۀ گوركانیان نیز فارسی‌ زبان‌ اداری‌ و آموزش‌ مذهبی‌ بود. در مدارس‌ مذهبی‌ زینبیه‌ در پهولواری شریف‌ در نزدیكی‌ پتنه‌ و مدرسۀ سیف‌ خان‌ در همین‌ شهر دروس‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ تدریس‌ می‌شد ( ایرانیكا، .(IV /252-253
بهار در دورۀ پادشاهان‌ مگادهه‌ از مراكز اصلی‌ بودایی‌ بود و مبلغان‌ بودایی‌ از بهار به‌ سیلان‌، تبت‌، تاتارستان‌ و چین‌ فرستاده‌ می‌شدند. بقایای بناهای بودایی در این‌ ایالت‌ ــ به‌ ویژه‌ در گایا ــ حكایت‌ از این‌ تمركز و پیشینۀ تاریخی‌ دارد ( آسیاتیكا، همانجا؛ جلالی‌، 39). در دورۀ اسلامی‌ نیز علما و فضلای‌ بسیاری‌ در آنجا پرورش‌ یافتند (ندوی‌، 13).
شهرهای‌ پتنه‌ و جمشیدپور (تاتانگر) از شهرهای‌ تاریخی‌ بهار است‌. معماری‌ این‌ ایالت‌ تلفیقی‌ از معماری‌ هندی‌ - اسلامی‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ آن‌ را به‌ 5 مرحله‌ تقسیم‌ كرد: 1. سبك‌ دهلی‌ مانند بنای‌ مقبرۀ ملك‌ ابراهیم‌ بایو كه‌ در 754ق‌ /1353م‌ ساخته‌ شد؛ 2. سبك‌ بنگال‌ كه‌ نمونۀ آن‌ مقبرۀ شاه‌ نافه‌ درمونگیر (اواخر سدۀ 9 یا اوایل‌ سدۀ 10ق‌) است‌؛ 3. سبك سور؛ 4-5. سبك‌ دورۀ مغول‌ (دسایی‌، .(18-19 در دورۀ پادشاهان‌ گوركانی‌، مساجد بسیاری‌ در پتنه‌ و شهرهای‌ دیگر بهار ساخته‌ شد كه‌ بقایای‌ برخی‌ از آنها تا كنون‌ بر جای‌ مانده‌ است‌ (نک‌ : اشر، I /238-239، جم‌ ). از مساجد این‌ دوره‌ می‌توان‌ از مسجد حاجی‌ تاتار در پتنه‌ (همو، و مسجد حبش‌ خان‌ كه‌ اولین‌ بنای‌ گوركانیان‌ در ایالت‌ بهار است و در 986ق‌ /1578م‌ در قلعۀ رُهتاس‌ ساخته‌ شد (همو، I /90)، نام‌ برد.
یكی‌ از شهرهای‌ مهم‌ ایالت‌ بهار، شهر بهار شریف‌ در ناحیۀ پتنه‌ است‌ كه‌ در شرق‌ رودخانۀ پیمارنَدی‌ (شاخه‌ای‌ از گنگ‌)، قرار دارد. این شهر در °25 و ´12 عرض‌ شمالی‌ و °85 و ´33 طول‌ شرقی‌ واقع‌ است‌ و پایتخت‌ پادشاهان‌ مگادهه‌ و پالا بوده‌ است («فرهنگ سلطنتی‌»، VIII /17؛ بریتانیكا، .(II /13 این شهر در دوران‌ اسلامی‌ نیز اهمیت‌ خود را حفظ كرد و مساجد و مقابر بسیاری‌ در آن‌ ساخته‌ شد. مقبرۀ شاه‌ شرف‌الدین‌ مخدوم‌ كه‌ زیارتگاه‌ صوفیان‌ و بسیاری‌ از مردم‌ مسلمان‌ و غیرمسلمان‌ است‌، در این‌ شهر قرار دارد («فرهنگ‌ سلطنتی‌»، نیز ندوی‌، همانجاها). مسجد بخاری‌ كه‌ توسط شیخ‌ فرید بخاری‌ بنا شد (اشر، I /141, 157) و مسجد حبیب‌ خان‌ سور (همو، I /239) كه‌ در نیمۀ اول‌ سدۀ 10ق‌ ساخته‌ شد، از دیگر بناهای‌ اسلامی‌ بهار شریف‌ است‌.

مآخذ

ابوالفضل‌ علامی‌، آیین‌ اكبری‌، به‌ كوشش‌ بلوخمان‌، كلكته‌، 1872م‌؛
همو، اكبرنامه‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحیم‌، كلكته‌، 1886م‌؛
اسعدی‌، مرتضی‌، جهان‌ اسلام‌، تهران‌، 1369ش‌؛
بیات‌، بایزید، تذكرۀ همایون‌ و اكبر، به‌ كوشش‌ محمد هدایت‌ حسین‌، كلكته‌، 1941م‌؛
تتوی‌، احمد و آصف‌ خان‌ قزوینی‌، تاریخ‌ الفی‌، به‌ كوشش‌ علی‌ آل‌ داود، تهران‌، 1378ش‌؛
جلالی‌ نائینی‌، محمدرضا، هند در یك‌ نگاه‌، تهران‌، 1375ش‌؛
جمشیدی‌ بروجردی‌، محمدتقی‌، علل‌ ریشه‌ای‌ درگیریهای‌ مسلمانان‌ و هندوها، تهران‌، 1372ش‌؛
زامباور، نسب‌ نامۀ خلفا و شهریاران‌، ترجمۀ محمدجواد مشكور، تهران‌، 1356ش‌؛
سیهرندی‌، یحیی‌، تاریخ‌ مبارك‌ شاهی‌، به‌كوشش‌ محمدهدایت‌ حسین‌، كلكته‌،1931م‌؛
فرزین‌ نیا، زیبا، بنگلادش‌، تهران‌، 1373ش‌؛
فرشته‌، محمدقاسم‌، تاریخ‌، لكهنو، 1864م‌؛
گلبدن‌ بیگم‌، همایون‌ نامه‌، لاهور، 1974م‌؛
لاهوتی‌، حسن‌، حاشیه‌ بر مسلمانان‌ هند بریتانیا (نک‌ : هم‌ ، هاردی‌)؛
لاهوری‌، عبدالحمید، بادشاه‌ نامه‌، به‌ كوشش‌ كبیرالدین‌ احمد و عبدالرحیم‌، كلكته‌، 1867م‌؛
منهاج‌ سراج‌، عثمان‌، طبقات‌ ناصری‌، به‌ كوشش‌ عبدالحی‌ حبیبی‌، كابل‌، 1342ش‌؛
ندوی‌، معین‌ الدین‌، معجم‌ الامكنة، حیدر آباد دكن‌، 1353ق‌؛
نهاوندی‌، عبدالباقی‌، مآثر رحیمی‌، به‌ كوشش‌ محمد هدایت‌ حسین‌، كلكته‌، 1925م‌؛
نهرو، جواهر لعل‌، كشف‌ هند، ترجمۀ محمود تفضلی‌، تهران‌، 1361ش‌؛
هاردی‌، پ‌.، مسلمانان‌ هند بریتانیا، ترجمۀ حسن‌ لاهوتی‌، مشهد، 1369ش‌؛
نیز:

Asher, C.B., The New Cambridge History of India, Cambridge, 1992;
Asiatica;
An Atlas of India,
Delhi, 1990;
Bābur, Zahiru’d-dīn Mu h ammad, Bābur - Nāma, tr. A. S. Beveridge, Delhi, 1970;
Bhattacharya, S., A Dictionary of Indian History, New York, 1967;
«Bihar at a Glance – 2001», www. bihar. nic. in / Profile /
Bihar _ at a _ Glance. htm;
Britannica, micropaedia, 1978;
Burgess, J., The Chronology of Indian History, Delhi, 1975;
Cunningham, A., The Ancient Geography of India, Varanasti, 1963;
Desai, Z. A., «The Indo-Islamic Architecture of Bihar», Islamic Culture, Hyderabad - Deccan, 1972, vol. XLVI, no. 1;
EI2 ;
Encarta Reference Library, 2003;
Haig, W., «The Kingdom of Jaunpur», «Mu ‘izz- ud - dīn Muhammad Bin Sām of Ghūr and the Earlier Slave Kings of Delhi», «The Native States of Northern India from A. D. 1000 to 1526», The Cambridge History of India, New Delhi, 1987, vol. III;
Ikram, S. M., History of Muslim Civilisation in India and Pakistan, Lahore, 1982;
The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1981;
Iranica;
Majumdar, R. C., An Advanced History of India, London, 1958;
Sarkar, J. N., Glimpses of Medieval Bihar Economy, Calcutta, 1978;
The World Gazetteer, www. world - gazetteer, com /r /r_ in. htm.

هدی‌ سیدحسین‌ زاده‌

نام کتاب : دائرة المعارف بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 321
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست