نویسنده (ها) :
عنایت الله رضا
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
بالْخاش، دریاچه و شهری در قزاقستان. این نام که مغولی است، از سوی قلموقها بلخاس خوانده میشود. قلمونها رد سدۀ 17 و نیمۀ نخست سدۀ 18م/ 11 و 12ق بر سرزمینهای اطراف این دریاچاه تسلط داشتند. قرقیزها که بعدها به این منطقه کردند، آن را آق تنگیز (دریای سفید) نامیدند(بارتولد، 361-360).
دریارچۀ بالخاش
این دریاچه پس از آرال بزرگترین دریاچۀ آسیای مرکزی است که در جنوب شرقی قزاقستان و در ارتفاع 339 متری از سطح دریا واقع است («دائرةالمعارف...»، I/ 187). مساحت آن متغیر، و در میان 17 تا 22 هزار کـمـ2 برآورده شده است. طول دریاچه 605 کـمـ و عرض آن در بخش شرقی میان 9 تا 19 کمـ و در بخش غربی حداکثر 74 کمـ و مساحت حوضۀ 501 کـمـ 2 است (BSE3, II/ 588). میانگین عمق دریاچه 6 متر و حداکثر آن 5/ 26 متر است («دائرةالمعارف»، همانجا). اقلیم جلگههای اطراف این دریاچه بیابانی، و میانگین دمای آن در ژوئیه °24 و در ژانویه °8- است. اب بخش شرقی دریاچه اندکی شور و آببخش غربی آن شیرین است که از ماه نوامبر یخ میبندد و تا ماه آوریل ادامه مییابد (همان، I/ 187-188). از رود ایلی که کاشغری آن را الانوشته است (ص 213). بزرگترین رود منطقه است که از سمت مغرب به دریاچۀ بالخاش میریزد (ﻧﮑ: ﻫ د، ایلی). در جهت دیگر رودهای قراتال، آقسو، لِپسا و چند رود کوچک دیگر به این دریاچه میریزند (ﻧﮑ: بروکهاوس، IIA/ 834). جغرافینویسان سدههای نخست اسلامی دریاچۀ بالخاش را نمیشناختند. ظاهراً نخستین کس از مسلمانان که به سزمین جونگار و حدود دریاچۀ بالخاش سفر کرد، عربی به نام سلَام بود که به دستور واثق خلیفۀ عباسی (227-232ق) در حدود سالهای 227-228ق/ 842-843م از طریق بُرسخان، طراز و سمرقند، راهی آن دیار شد. گویا انگیزۀ درهم شکسته شدن اویغوران توسط قرقیزها در مغرولستان صورت گرفت (کراچکوفسکی، IV/ 140). بارتولد ابتدا محمد حیدر مؤلف تاریخ رشیدی را نخستین کس میشناسد که در سدۀ 10ق/ 16م از این دریاچه یاد کرده است. وی مینویسد که در آن زمان این دریاچه مرز میان سرزمین ازبکها و مغولان بود و آن را گوگچه تنگیز (دریای آبی) مینامیدند (ص 360)؛ ولی بعدها بارتولد از این نظر عدول ورزیده، و شرفالدین علی یزدی مورخ قرن 9ق/ 15م را نخستین مؤلفی نامیده که از دیارچۀ بالخاش با نام اترک کول (دریاچۀ اترک) یاد کرده است (ص 434). حوضۀ دریاچۀ بالخاش به ضمیمۀ منطقۀ بسیار وسیعی از ترکستان شرقی و بخش بزرگی از جونگار و هفت رود (هفت آب) محدودۀ دولت قراختاییان بود (خارداوان، 32). جلگههای اطراف دریاچۀ بالخاش، زمانی در محدودۀ دشت قپچاق قرار داشت (باخروشین، II/ 21). پس از مرگ شاه اسماعیل صفوی (930ق/ 1524م)، ازبکها تا جلگههای منطقۀ بالخاش پیش رفتند (همو، II/ 66). در 1053ق/ 1643م اویراتها که از قبایل قلموق بودند، هفت رودرا مسخر کردند و در 1130ق/ 1718م ساحل دریاچۀ بالخاش با اردوی قزاق روبهرو شدند و آنان را پس از 3 روز نبرد در هم شکستند (بنیگسن، 105). جنگ میان قزاقها و اویراتها، سالها ادامه یافت، تا اینکه در 1170ق/ 1757م سرزمین جونگار به تصرف منچوها درآمد وقدرت اویراتها در این منطقه پایان گرفت. در سالهای 1237-1256ق/ 1822-1840م قبایل قرقیز- قزاق دستنشاندۀ خانات خوقند شدند و بدین ترتیب، سرزمین جنوبی دریاچۀ بالخاش به خوقند پیوست و سرانجام در 1292-1293ق/ 1875-1876م به تصرف حکومت روسیه درآمد (ورهرام، 302).
شهر بالخاش
یان شهر از توابع کارکاندا (قراقنده) در جمهوری قزاقستان است که در ساحل شمالی دریاچۀ بالخاش کنار خلیج کوچک بِرتیس واقع شده است. شهر بالخاش در 1937م در پی احداث کارخانه و مجتمع ذوب مس پدید آمد و دارای ایستگاه و شبکۀ راهآهن شد که آن را با مرکز عمدۀ قزاقستان و آسیای مرکزی مرتبط میسازد. این شهر اکنون یکی از مراکز بزرگ تولید مس و دیگر صنایع وابسته به آن است (BSE3, II/ 588). جمعیت این شهر در 1985م/ 1364ش بالغ بر 82 هزار نفر بوده («فرهنگ...»، 106) که در 1991م/ 1370ش به 600'87 تن رسیده است (بریتانیکا). شهر بجز مراکز صنعتی دارای تأسیسات پرورش ماهی است. تهیۀ کنسرو ماهی دومین صنعت بالخاش به شمار میرود (BSE3، همانجا).
مآخذ
بنیگسن، الکساندرومری بارکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمۀ کاوه بیات، تهران، 1370ش؛ کاشغری، محمود، دیوان لغات الترک، ترجمۀ محمد دبیرسیاقی، تهران، 1375ش؛ ورهرام، غلامرضا، تاریخ آسیای مرکزی در دوران اسلامی، مشهد، 1372ش؛ نیز:
Bakhrushin, S. V. et al., Istoriya narodv Uzbeistanana, Tashkent, 1974; Barthold, W. W., «Roboty po istoricheskoĭ georafii», sochineniya, Moscow, 1965, vol. III; Britanica. Con/ ob/ print 2eu= 12127; Brochaus, Entsik; opedicheskiĭ slivar‘, St. Petersburg, 1891; BSE3; Khara- Davan, E., Chingis- Khan kak Polkovodets I ego nasledia, Alma- Ata, 1992; Krachkovskiĭ, I. Yu., Izbrannie sochineniya, Moscow/ Leningrad, 1975; Kratkaya geograficheskaya entsklopediya, Moscow, 1960; Sovetskiĭ entsikil entsiklopdicheskiĭslovar‘, Moscow, 1978. عنایتالله رضا