آدَمِ بْنِ عَبْدُ الْعَزیز، شاعر سدۀ 2ق / 8م كه به ظرافت طبع و نیكنفسی معروف بوده است. پدرش عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز بن مروان و مادرش دختر سفیان بن عبدالعزیز بن مروان (ه م م) بود. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفۀ عباسی (132-136ق / 750-753م) كه امویان را یكسره از دم تیغ میگذراند، از كشتن وی به علت انتسابش به عمر بن عبدالعزیز (حكومت: 99-101ق / 718- 719م) صرفنظر كرد. آدم در آغاز میگسار و پیرو هوى و هوس خویش بود و برخی اشعارش نیز نشانههایی از سستباوری مذهبی داشت، حتى وی به زندقه نیز متهم گردید، و به همین سبب به فرمان مهدی، سومین خلیفۀ عباسی (158-169ق / 775-785م)، بازخواست شد و برای گرفتن اعتراف از وی، 300 تازیانه به او زدند، ولی او آن اتهام را نپذیرفت و اصرار ورزید كه هرگز نه به انكار خدا برخاسته و نه در وجود او شك كرده است. وی در اواخر عمر، زهد و تقوى پیشه كرد و به عبادت روی آورد و بر همین روش درگذشت. اشعار آدم بسیار اندك است، اما به سبب ظرافتهایی كه در وصف می و میگساری به كار برده، مورد توجه قرارگرفته است.
مآخذ
ابن فقیه، احمد بن محمد، مختصر البلدان، ترجمۀ ح. مسعود، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1349ش، ص 111؛ ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، بیروت، دارالمعرفة، صص 230، 231؛ اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بولاق، 1285ق، 7 / 60-66؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالكتاب، 7 / 25-27؛ صفدی، خلیلبن ایبك، الوافی بالوفیات، به كوشش س. دیدرینگ، بیروت، دارصادر، 1389ق، 5 / 294-297؛ قاموس الاعلام (تركی).