پَنْجْدیهی، ابوسعید تاجالدین محمد بن عبدالرحمان بن محمد مسعودی (ربیعالآخر 522- ربیعالاول 584 / آوریل 1128- مۀ 1188)، محدث، فقیه، لغوی و ادیب شافعی. از نام و دستنوشتههایش تنها چنین برمیآید كه منسوب به پنج دیه (پنجده) بوده است (نك : سیوطی، 1 / 158؛ یاقوت، ذیل بنج دیه) و شاید همانجا تولد یافته است و شهرتش نیز به پنجدیهی به همین سبب باشد. پدرش عبدالرحمان مردی عالم و دانشمند بود و پنجدیهی، اول بار نزد او استماع حدیث كرد (ابندمیاطی، 1 / 22؛ ذهبی، سیر...، 21 / 174)؛ پس از آن به قصد فراگیری دانش راهی سرزمینهای بسیاری چون شام، عراق، خراسان بزرگ، اصفهان و مصر شد و در محضر كسانی چون عبدالسلام بن احمد بلتیره، مسعود بن محمد غانمی، حافظ سلفی، ابوشجاع بسطامی و ابومظفر تریكی حدیث شنید (منذری، 1 / 87؛ ذهبی، همانجا، المختصر...، 38؛ ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، 2 / 47). وی در یكی از سفرهایی كه به اسكندریه داشت، از جمعی محدثان اجازۀ روایت اخذ كرد، سپس آن روایات را به صورت مجموعهای مكتوب گرد آورد (مقریزی، 6 / 48). در 575ق / 1179م نیز پس از آنكه از شام به مصر رفت، خود مجالس روایت حدیث و املا بر پا كرد و كسانی مانند ابوالفتوح بغدادی و ابومحمد مكی از وی حدیث شنیدند (ابن قاضی شهبه، طبقات النحاة...، 162). از آنجا كه پنجدیهی تربیت ملك افضل فرزند صلاح الدین ایوبی را نیز برعهده داشت، در سفری كه او را به حلب همراهی میكرد، به خزانۀ كتابهای وقفی حلب راه یافت و كتابهای نفیس و ارزشمندی در زمینۀ ادب، لغت و ... از جمله المحكم ابن سیدۀ اندلسی به دست آورد و همان كتابها را پیش از مرگ به علت آنكه وارثی نداشت، مجدداً وقف خانقاه سمیساطیه كرد (قفطی، 3 / 166-167؛صفدی، 3 / 233؛ابنقاضیشهبه، همان، 161؛ مقریزی، 6 / 49). ظاهراً به پشتوانۀ حمایت صلاحالدین بود كه او به خود اجازه داد كتابهای وقفی خزانه را برای خود بردارد و كسی نیز جرئت اعتراض نداشت. پنجدیهی كه گاه سرآمد علما و دانشمندان فقه و حدیث خوانده شده است، مردی زاهد، زیبارو، خوش پوش، آداب دان و مسلط بر اخبار و حكایات بود و در گفتار، فصاحتی اعجابانگیز داشت (قفطی، 3 / 166؛ ابن دمیاطی، همانجا؛ ذهبی، سیر، 21 / 174-175؛ ابن قاضی شهبه، همان، 161-162)، خط را نیكو مینوشت و شعر نیز میسرود. ذهبی گوید: سلفی ترانههایی (= اناشید) از او نقل كرده است (همان، 21 / 174)؛ اما امروز بیش از 4 بیت از آثار ادبی او، چیزی برجای نمانده است. او در پایان سفرهایش در شهر دمشق مسكن گزید و سرانجام در سن 62 سالگی درگذشت و در دامنۀ كوه قاسیون دفن شد (ابن خلكان، 4 / 391).