اَخْسیكَتی، ابورشاد احمد بن محمد بن قاسم بن خدیو، ملقب به ذوالفضائل (د 528ق/ 1134م)، محدث و ادیب. ابنقطلوبغا (ص 16) وی را در شمار حنفیان آورده است. او در حدود سال 460ق در اخسیكت (ه م) به دنیا آمد و از ابوالقاسم محمود بن محمد صوفی حدیث آموخت، سپس به مرو رفت و نزد ابوالمظفر منصور نیای عبدالكریم سمعانی به كار حدیث ادامه داد و چون بر زبان و نظم و نثر عرب احاطه داشت، در این شهر با بزرگان ادب به مناظره و مشاعره میپرداخت (سمعانی، المنتخب، گ 29 الف). اخسیكتی و برادرش محمد، ملقب به ذوالمناقب كه در دورۀ تحصیل در اخسیكت و سفر به مرو همراه او بود، هر دو در میان ادیبان مرو به چیرگی شهره بودند (نك : همو، الانساب، 1/ 133؛ یاقوت، ادبا، 5/ 53). سمعانی میگوید بیشتر فضلای خراسان نزد ابو رشاد ادب میآموختند ( المنتخب، همانجا)، اما از شاگردانش كسی را جز خود سمعانی نمیشناسیم (نك : همانجا). اخسیكتی در مرو به كتابت در دیوان حكومت اشتغال داشت و در همان شهر درگذشت (یاقوت، همانجا). بیشتر منابع تاریخ وفات او را 528ق نوشتهاند (سمعانی، یاقوت، همانجاها؛ قفطی، 1/ 132)، بجز سیوطی (1/ 374) كه تاریخ 526ق و سمعانی در الانساب (همانجا) كه 530ق را یاد كردهاند. همۀ آنچه از اخسیكتی در دست است، ابیاتی بیش نیست: چند بیتی دربارۀ سمعانی سروده، و به خود او داده است (نك : همو، المنتخب، همانجا)، و دو پاره شعر (نك : یاقوت، همان، 5/ 53 -54، بلدان، 1/ 162) كه یكی را یاقوت از روی دیوان شعر او بازگو كرده است. این شعر پاسخی است به دو بیت از ابوالعلای معری كه در آن مردم دنیا را از دو گروه بیرون نمیداند: عاقل بیدین و دیندار بیعقل. وی در پاسخ، دیندار را به هر حال رستگار و بیدین را گمراه میداند و ابوالعلا را سرگردان در این وادی (نك : ادبا، همانجا). منابع مجموعاً 4 اثر به وی نسبت دادهاند كه هیچ كدام بر جای نمانده است: 1. دیوان شعر؛ 2. زوائد فی شرح سقط الزند ابوالعلای معری؛ 3. كتابی در تاریخ (یاقوت، همان، 5/ 53) كه به تاریخ ابی رشاد نیز معروف بوده است (حاجی خلیفه، 1/ 280)؛ 4. كتاب فی قولهم كذب علیك كذا (یاقوت، همانجا).