اَبوالْحسنِ مَغْرِبی، محمد بن احمد بن محمد افریقی (د ح 400 ق / 1010 م)، ادیب، شاعر و راوی متنبی، ملقب به مُتَیم (ثعالبی، 2 / 24، 4 / 156؛ یاقوت، 4 / 244). از نسبت افریقی و مغربی وی، میتوان گمان برد كه از نواحی مغربی برخاسته است. از گزارش ثعالبی در مییابیم كه او به طب و نجوم آشنایی داشته است (4 / 157؛ نیز نك : یاقوت، 4 / 244-245)، با این حال ثعالبی تصریح میكند كه وی از طریق سرودن شعر، روزگار میگذرانده (همانجا؛ نیز نك : قفطی، 7) و ظاهراً ازهمینرو پیوسته به دنبال امیری سخاوتمند، شرق و غرب جهان اسلام را در مینوردیده است: در حلب به خدمت سیفالدولۀ حمدانی شتافت و در همانجا با متنبی دیدار كرد (یاقوت، 17 / 127؛ صفدی، 2 / 68؛ نیز نك : ثعالبی، 2 / 24، كه اشعاری از سیفالدوله را به روایت وی نقل كرده است)؛ پس از مدتی به دستگاه صاحب بن عباد پیوست و در اصفهان مقیم شد (یاقوت، 17 / 127- 128؛ صفدی، همانجا). یاقوت اشعاری از وی كه در مجلس صاحب سروده شده، نقل كرده است (17 / 129-131). همو (17 / 127- 128) اشاره میكند كه ابوالحسن با ابوالفرج اصفهانی دیدار كرده و به روایت از او پرداخته است و نیز میگوید كه در مصر، عراق، جبل، ماوراءالنهر و چاچ نام او را مشهور است (نیز نك : صفدی، همانجا). ازاینرو بعید نیست كه وی به همۀ شهرهایی كه یاقوت نام برده، به راستی سفر كرده باشد. ثعالبی در زمان نوح بن منصور سامانی وی را در بخارا دیده و اخبار و اشعاری از وی روایت كرده است (4 / 157؛ قس: بلاشر، 381). یاقوت بر اثر مسامحه در ضبط خبر ثعالی، نام وی را به صورت احمد بن محمد ذكر كرده و همین اشتباه سبب شده كه اخبار او را در دو جای مختلف كتاب خود روایت كند (4 / 244-246، 17 / 127–132). ابوالحسن شاعری بدیههسرا بود و یاقوت او را از بزرگان شعر و ادب دانسته است (17 / 127-131؛ نیز نك : صفدی، همانجا). ثعالبی دیوانی بزرگ به او نسبت داده (4 / 156-157) و قفطی او را شاعری بسیار گوی خوانده است (همانجا). با این حال، آنچه امروزه از اشعار او بر جای مانده است، مجموعاً از 53 بیت تجاوز نمیكند (نك : ثعالبی، 4 / 157- 158؛ یاقوت، 17 / 128-132) كه غالباً آنها در غزل و وصف است. با آنكه برخی منابع او را شاعری دانستهاند كه با سرودن شعر كسب معاش میكرده، در میان اشعار بر جای مانده از وی، مدحی دیده نمیشود و حتی در ابیاتی از زراندوزی و مالدوستی حاكمان و بزرگان به سختی انتقاد كرده است ( نك : ثعالبی، 4 / 157). تاریخ وفات او به درستی روشن نیست، اما از آنجا كه ثعالبی وی را در روزگار نوح بن منصور (حك 365-387 ق) به هنگام پیری در بخارا دیده است (نك : بلاشر، همانجا)، به نظر میرسد كه وی قبل از آغاز سدۀ 5 ق درگذشته باشد.
آثـار
علاوه بر دیوان (ثعالبی، 4 / 156-157)، آثار دیگر وی كه امروز جز نامی از آنها بر جای نمانده، اینهاست: 1. الانتصار المُنبی عن فضائل المتنبی (همو، 4 / 156؛ یاقوت، 17 / 128)؛ 2. بقیة الانتصار المكثر للاختصار (همانجا؛ قس: بلاشر، 384)؛ 3. تحفة الكتاب در رسائل (یاقوت، همانجا)؛ 4. تذكرة الندیم یا مذاكرة الندیم. یاقوت بخشی از متن این كتاب را در معجم الادباء نقل كرده است (17 / 129-132). ثعالبی نیز كتابی با عنوان اشعار الندماء به وی نسبت میدهد (همانجا) كه احتمالاً مراد همین اثر است (قس: یاقوت، 4 / 244)؛ 5. الرسالة الممتعة (همو، 17 / 128)؛ 6. النبیه المبنی عن رذائل المتنبی (همانجا؛ قس: بلاشر، همانجا). با توجه به این كه ابوالحسن از راویان شعر متنبی بوده و 2 كتاب در ستایش وی نوشته، وجود این كتاب در بین آثار وی بسیار شگفت مینماید و به درستی روشن نیست كه آیا تآلیف آن در نتیجۀ تغییر عقیدۀ وی نسبت به متنبی بوده است و یا برای جلب نظر مخالفان متنبی از جمله صاحب بن عباد (قس: بلاشر، همانجا).
مآخذ
بلاشر، رژیس، ابوالطیب المتنبی، ترجمۀ ابراهیم كیلانی، بیروت، 1985 م؛ ثعالبی، یتیمة الدهر، بیروت، دارالفكر؛ صفدی، خلیل بن ایبك، الوافی بالوفیات، به كوشش هلموت ربتر، بیروت، 1381 ق / 1961 م؛ قفطی، علی بن یوسف، المحمدون من الشعراء و اشعارهم، به كوشش ریاض عبدالحمید مراد، 1359 ق / 1961 م؛ یاقوت، ادبا.