نویسنده (ها) :
احمد بادکوبه هزاوه
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 18 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اِبْنِ بُشْران، يا بَشران، بشيران، ابوغالب محمد بن احمد بن سهل واسطی معروف به ابن بشران و ابن خاله (380-462 ق/ 990-1070 م)، اديب، شاعر و محدث. باخرزی اشعار و شرح احوال او را يك بار ذيل «ابوغالب محمد بن احمد بن سهل الواسطی» آورده (1/ 303) و بار ديگر ذيل «ابوغالب بن بشران الواسطی» (1/ 323) و ظاهراً آن دو را دو شخصيت جداگانه پنداشته است، اما مآخذ ديگر هر دو نام را برای يك تن ذكر كردهاند و آن اشعار را نيز به ابنبشران يا ابنخاله نسبت دادهاند. وی شهرت ابنبشران را بر خويش نمیپسنديده است. علت اين اكراه را از او پرسيدند و او در جواب گفت: بشران جد مادری من و پسر عم آن ابنبشران محدثی است كه در بغداد میزيسته است (ياقوت، 17/ 221). ابن بشران به ابن خاله نيز مشهور بوده و گويا ميان اين شهرت و نسبت او به خالويش رابطهای وجود داشته باشد (سلفی، 20-21). زادگاه وی، روستای نهرسايس، نزديك واسط در عراق بود (همانجا). ابن جوزی (8/ 259) سال ولادت او را 330 ق/ 942 م و ابن حجر (5/ 43)، 385ق/ 995م ذكر كرده است، ولی به گفتۀ خود ابنبشران تاريخ ولادتش 380ق/ 990م بوده است (ياقوت، همانجا؛ قفطی، انباء الرواة، 3/ 44). ابنبشران برای حضور در درس بزرگان علم و ادب به واسط آمد و از استادانی چون ابنجلاب و ابندينار كاتب، شاگرد ابوعلی فارسی، سود جست و در درس ابواسحاق رفاعی، شاگرد سيرافی شركت كرد و به گفتۀ خود، نزد وی «هزار ديوان شعر» قرائت كرد و كتاب سيبويه را نزد ابن كُردان خواند (سلفی، 21؛ ياقوت، 17/ 221؛ ذهبی، 18/ 236). كسانی كه وی از آنان روايت حديث كرده است عبارتند از: احمد بن عبيد بن بيری، ابوالفضل تميمی (همو، 18/ 235؛ ابنعماد، 3/ 310)، ابوالحسين علی بن محمد بن عبدالرحيم، ابوالقاسم علی بن طلحه، ابوعبدالله حسين بن حسن علوی (ابنجوزی، همانجا)، علی بن حسن جاذری و احمد بن محمد بن مردويه و ديگران (ابن نقطه، 294؛ ابن قاضی، 42). ابن بشران چندان در نحو، لغت، ادب و حديث تبحر داشت كه از گوشه و كنار، طالبان علم و دانش برای استفاده از محضرش به واسط سفر میكردند. وی روايت و درايت را در خود جمع كرده و دارای اخلاقی نيكو و بيانی شيوا بود. در ترويج و اشاعۀ ادب و ديوانهای شعر سهم بسزايی داشت (ابنقفطی، المحمدون، 1/ 91؛ ذهبی، 18/ 236). او از زمرۀ كسانی بود كه در نزد قاضيان واسط برای شهادت در محكمه از عدالت و وثوق لازم برخوردار بودند (سلفی، 22، 44)، ولی از آنجا كه به آيين معتزليان گرايش داشت، در انزوا میزيست. دشمنانش از اين نكته سوء استفاده كرده نفرت عموم را عليه وی برانگيخته بودند (فروخ، 3/ 161). از اين رو تنها بعضی از طالبان علم به خانۀ او رفت و آمد میكردند. اين مطلب را از ماجرای آخر عمر او كه تمام كتابهايش از طرف قاضی شهر به بهانۀ حفظ و حراست ضبط شد، و نيز از ابياتی كه بعد از شنيدن اين خبر سرود، میتوان به خوبی درك كرد (ياقوت، 17/ 215)، لذا ابنبشران نتوانست شاگردان بسيار تربيت كند (سلفی، 21، 22). كسانی كه از وی روايت كردهاند عبارتند از: ابوالمجد بن جَهْور، ابوالفضل بن جهور (همو، 44، 56). ابو عبدالله محمد بن ابی نصر حُمَيدی، علی بن محمد بن جُلابی، ابوعبدالله بن بنا، ابوالقاسم بن سمرقندی، ابوالفرج محمد بن عبيدالله قاضی بصره (ذهبی، 18/ 235-236)، ابونصر بن ماكولا (ابنقاضی، 42) و ديگران كه آخرين آنان فضلالله بن محمد عراقی است (قفطی، انباه الرواة، 3/ 45).
آثار
احتمال میرود كه ابن بشران كتابی در شعر داشته كه شامل اشعار استادش ابواسحاق رفاعی هم بوده است (سفلی، 84). زركلی (5/ 314) و كحاله (7/ 267) به اشتباه وی را صاحب چندين كتاب میدانند كه از آن جمله ديوانی در اشعار عرب است. اين اشتباه از آنجا ناشی شده كه در لسان الميزان «اَلْفَ ديوانٍ» به «اَلَفَ ديواناً» تبديل شده است (ابنحجر، 5/ 43؛ قس: سلفی، 21). زركلی به نقل از ياقوت میافزايد كه كتابهای وی در اثر گذشت زمان از بين رفته است، اما مقصود ياقوت (17/ 223، 224) ظاهراً كتابهای كتابخانۀ او بوده است كه قبل از مرگ آنها را وقف مدفن ابوبكر كرد. زركلی (همانجا) كتاب فضائل بيت المقدس را هم به او نسبت میدهد، حال آنكه اين كتاب تأليف ابوبكر محمد بن احمد بن محمد واسطی مقدسی (د 410ق/ 1019م) است (دارالكتب المصرية، 8/ 196). از مجموعۀ اشعار وی، كه معانی عاطفی و زاهدانه در آنها غلبه دارد، 107 بيت به شرح زير در منابع موجود است: 8 بيت با قافيه «ب» (4 بيت در باخرزی، 1/ 305؛ 4 بيت در قفطی، المحمدون، 1/ 91)؛ 3 بيت با قافيۀ «تُ» (ابن جوزی، 8/ 259 و ديگران)؛ 3 بيت با قافيۀ «جُ» (ياقوت، 17/ 222)؛ 12 بيت با قافيۀ «حُ» و «حِ» (8 بيت در باخرزی، 1/ 304؛ 4 بيت در ياقوت، 17/ 217)؛ 8 بيت با قافيۀ «دا» و «دِ» (همو، 17/ 219، 223)؛ 23 بيت با قافيۀ «رِ» و «رُ» (7 بيت در باخرزی، 1/ 305؛ 11 بيت در ابنجوزی، 8/ 259، 260؛ 5 بيت در ياقوت، 17/ 218، 219)؛ 3 بيت با قافيۀ «سُ» (ابنجوزی، 8/ 259، 260؛ ياقوت، 17/ 218)؛ 14 بيت با قافيۀ «ضا» (همو، 17/ 216، 217، 219)؛ 4 بيت با قافيۀ «عُ» و «عِ» (2 بيت در ابنتغری بَرْدی، 5/ 85؛ 2 بيت در باخرزی، 1/ 325)؛ 3 بيت با قافيۀ «فُ» (ياقوت، 17/ 224)؛ 5 بيت با قافيۀ «قا» و «قی» (همو، 17/ 215، 222، 223)؛ 5 بيت با قافيۀ «كا» (همو، 17/ 220، 221)؛ 4 بيت با قافيۀ «لا» (باخرزی، 1/ 324)؛ 5 بيت با قافيۀ «مِ» (همو، 1/ 324، 325)؛ 7 بيت با قافيۀ «هِ» و «هْ» (ياقوت، 17/ 216، 217). غالب اين اشعار را منابع ديگر نيز نقل كردهاند.