دگرگونى‌هاى تمام عيار در آن جامعه سنتى و تبديل آن به جامعه نوين اسلامى سرشار از عدالت و لبريز از پويايى و سرزندگى لازم بود، به كف آورد.

4. از جمله عواملى كه بر فعاليت‌هاى سيد جمال‌الدين و حركت انقلابى او تأثير منفى برجاى گذاشت رفت و آمدها و جابه‌جايى‌هاى او و ناپايدارى‌اش در يك منطقه و جاى معين بود. به همين دليل او نمى‌توانست در حركت آگاهى بخش و روشنگرانه‌اش به عمق جوامعى كه با آن‌ها سر و كار داشت، راه پيدا كند و در فعاليت‌هاى انقلابى خود به شبكه روابط زيربنايى در ساختار اجتماع دسترسى يابد.

5. به خاطر آنچه كه گفته شد و بنا به دلايل ديگرى كه طرح آن‌ها به درازا مى‌انجامد، رابطه و پيوند ميان سيد جمال‌الدين و توده مردم مسلمان در مناطق مورد رفت و آمدش سست شد. اين سستى اهميت اجتماعى او را كم رنگ ساخت. به همين خاطر سيد جمال‌الدين در اجراى طرح انقلابى و حركت دگرگون ساز خود، از حمايت و پشتيبانى مردمى كافى محروم شد؛ همين امر مهم‌ترين علت تجرى حكام و مفسده جويان عليه وى در تمامى مناطقى كه حضور مى‌يافت و فعاليت‌هاى فكرى و سياسى خود را آغاز مى‌كرد، شد. همين كه نخستين گام خود را در اين راه بر مى‌داشت، مفسده‌جويان و حاكمان فاسد خطرى را كه متوجه منافع و