نام کتاب : آزادى و عليت در فلسفه اسلامى معاصر و فلسفه مغرب زمين نویسنده : اراکی، محسن جلد : 1 صفحه : 95
فعل» كافى
است.
5.
اراده برخوردار از كيفيت محسوس باطنى چنين نيست كه نظر ناسازگارگرايان[1]
را مبنى بر نفى هرگونه رابطه علّى ايجابى ميان فعل و مقدمات آن تأمين كند، بلكه يك
فعلِ- در حقيقت- مركّبى است از «اراده» يا فعل ساده ذهنى و نتايج آن، كه ميان آنها
رابطه علّى ايجابى برقرار است. هنگامى كه در را باز مىكنم، اراده من موجب حركت
دست و بازوى من مىشود، و حركت دست و بازوى من موجب باز شدن در مىشود، در اينجا
باز شدن در معلول ايجابى حركت دست و بازوست، و حركت دست و بازو، معلول ايجابى
اراده من است.
6.
على رغم آن كه ميان اراده من و نتايج آن كه به صدور فعل در خارج «باز شدن درب در
مثال بالا» منتهى مىشود رابطه علّى ايجابى برقرار است، لكن ميان من و اراده من- و
طبيعتاً نتايج اراده من- هيچگونه رابطه علّى برقرار نيست. اين چنين نيست كه من
علّت اراده خود باشم تا اين سؤال پيش آيد كه بنابراين علّت اين علّيّت چيست، و سپس
كار به آنجا بكشد كه علّتى برون از ذات من علّت صدور اراده از «من» باشد، و بدين
ترتيب راه بر آزادى من بسته شود.
بلكه
من موضوع اراده خود هستم، اراده براى من ذاتى است، و همين ذاتى بودن اراده من براى
من است كه آزادى فعلِ صادر از من را تأمين مىكند[2].
7.
بنابراين صدور فعل از فاعل ارادى نياز به علّت خارجى ندارد، و بهمين دليل نيازى به
مرجّح ندارد، اگر چه اين مرجّح، مرجّح ايجابى نباشد. زيرا فعل فاعل ارادى مىتواند
بدون هيچگونه مرجحى از او سرزند، كافى است كه فاعل اراده فعل كند، با اراده فعل از
سوى فاعل فعل صادر مىشود. فاعل براى اراده فعل نياز به مرجّح يا علت ندارد، زيرا
اين اراده براى فاعل ذاتى است و نياز به هيچ واسطه اى ندارد.
8.
بنابر آنچه گفتيم رابطه انگيزهها و محركها با اراده انسانى يك رابطه علّى ايجابى
نيست، و حتّى يك رابطه علّت فاعلى[3] به آن
گونه كه آقاى او. كونر تصور مىكند نيست.
بلكه
رابطه ميان انگيزهها و محركهاى رفتار، با فعل انسانى بوسيله «اراده يا تصميم»
تنظيم