53. وى در آنجا اين كتاب را از
منابع خود دانسته است) آمده به احتمال زياد، همگى عنوان يك كتاب هستند.
از
ميان اينها، ياقوت كه خود در حلب درگذشته و با ابن ابى طى نيز ديدار داشته، بنا به
نقل ابن حجر، نام كتاب را الحاوى فى رجال الامامية آورده است. اين در حالى است كه
در فهرست بلندى كه وفيات از آثار ابن ابى طى به دست داده، و او هم از ياقوت گرفته،
نام رواة الشيعة و مصنفيها را ياد كرده است. ذهبى نيز كه خود در شرح حال ابن ابى
طى درباره اين كتاب نوشته است و هو مسوّدة فى عدّة مجلدات نقلت منه كثيرا نامهاى
متفاوتى را ياد كرده است. به نظر مىرسد، نامى كه ياقوت آورده، دقيقتر از عناوين
ديگر باشد.
بيشتر
مواردى كه نقل شده، مواردى است كه به صراحت نقل از كتاب ابن ابى طى يا از شخص
اوست. اما مواردى نيز وجود دارد تنها با حدس قوى و بدون آن كه ذهبى يا ابن حجر
تصريح به نقل آن از ابن ابى طى كرده باشند، در اينجا آمده است.
اين
حدس بر مبناى نوع افرادى است كه عمدتا از اواخر قرن پنجم يا قرن ششم هستند و
نمىتواند از كتاب شيخ طوسى، يا كتاب نجاشى باشد؛ گرچه ممكن است از كتاب تاريخ
بغداد ابن النجار باشد. در مواردى هم افرادى هستند كه از شهر حلب هستند و به ظن
قوى بايد منبع شرح حال آنان، همين كتاب ابن ابى طى باشد. اين موارد را با ستاره
(*) مشخص كردهام.
ابن
حجر و آثار رجالى شيعه
در
ابتدا، به نظر مىرسد كه ابن حجر و صفدى با استفاده از تاريخ الاسلام ذهبى و سير
اعلام النبلاء، مطالبى را از كتاب تاريخ الشيعه روايت كرده باشند. در اينباره،
بايد