نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 244
ديدم كه مرحوم ميرزا قدس سره شبيه صورت مباركى است كه در خواب ديده
بودم
رؤيايى از مرحوم ميرزا قدس سره
فرزند
مرحوم ميرزا قدس سره مىگويد: صبح وفات فقيه مقدّس مرحوم ميرزا جواد تبريزى قدس
سره ما به دنبال تهيّه قبر بوديم، كمى طول كشيد تا قبر مهيّا شد. ناگهان فرزند يكى
از بزرگان (كه ايشان خواستهاند نامشان در اين قضيه ذكر نشود) ضمن عرض تسليت و
رساندن پيام والد معظمشان در خصوص قبر، فرمودند: «نگران نباشيد! سريعاً اقدام
خواهد شد و من به واسطهى خوابى كه قبل از ديدن مرحوم ميرزا قدس سره در تهران ديدم
به ايشان علاقهمند شدم و بعد از حضور در درسشان علاقهى ما چندين برابر شد.
واقعاً ايشان حيف بود كه از جمع ما برود ولكن هرآنچه مشيت الهى باشد، همان
مىشود.» آن گاه اين قضيه را تعريف كردند:
من
قبل از آنكه جهت ادامهى درس به حوزهى قم منتقل شوم، خواب ديدم كه در يك نماز
جماعت بسيار باشكوه شركت كردهام و در عالم خواب به من گفتند: امام جماعت مولاى
متقيان علىبن ابى طالب عليه السلام است. بعد از نماز فقط يك لحظه نيمرخ حضرت
عليه السلام را مشاهده كردم؛ به طورى كه سعى كردم آن صحنه را فراموش نكنم و همواره
اين نيمرخ نورانى در ذهنم بود و بارها آن را در ذهن مرور مىكردم تا فراموش
ننمايم. سالها از اين خواب گذشت تا آنكه جهت
نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 244