responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 219

فرزندم! طورى زندگى كن كه مردم توان آن را دارند

زندگى ساده‌ى مرحوم ميرزا قدس سره‌

در طول عمر شريف فقيه مقدّس ميرزاى تبريزى قدس سره مشاهده نشد كه ايشان چيز غير متعارفى خريدارى كنند و يا چيزى را تهيّه كنند كه هنوز فصل آن نرسيده باشد؛ بلكه هر آنچه تهيه مى‌كردند در سطح قشر متوسط جامعه محسوب مى‌شد. فرزند مرحوم ميرزا قدس سره مى‌گويد: يك روز در بازار ميوه‌اى را ديدم كه تازه به بازار آمده بود، آن را تهيّه كرده و سر سفره‌ى نهار حاضر كردم. ناگهان مرحوم ميرزا قدس سره ناراحت شد وخطاب به خانواده گفت: «چرا اين ميوه را خريديد؟ وقت آن نيست، اگر مردم ببينند، چه مى‌گويند؟ از حساب متعارف زندگى خارج نشويد و كارى نكنيد كه مردم احساس كنند ما غير از آنها هستيم». آن گاه فرمودند: «اين ميوه را از سر سفره برداريد!» و ناراحتى خود را ابراز كردند. ايشان همواره تذكّر مى‌دادند كه بايد طورى عمل كنيد كه وقتى مردم شما را مشاهده كردند، درس بگيرند. آخر چه طور ميوه‌اى را كه هنوز فصل آن نشده و مردم توانايى خريد آن را ندارند، تهيّه كرده‌ايد.

مرحوم ميرزا قدس سره در اين جهت بسيار دقيق بودند و على رغم هدايا و نذوراتى كه به ايشان مى‌رسيد، سخت در تلاش بودند، به گونه‌اى زندگى كنند كه با مردم عادى تفاوتى نداشته باشند و ساده زيستى مرحوم ميرزا قدس سره، زبانزد بود و زندگى ايشان تا آخرين لحظات ساده بود كه دليل گوياى آن، عدم تغيير زندگى ايشان بعد از مرجعيّت بود. ايشان‌

نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر    جلد : 1  صفحه : 219
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست