نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 197
اميد به عنايت پروردگار متعال
توكّل مرحوم ميرزا قدس سره به خداى متعال
مرحوم
حجّت الاسلام والمسلمين مرحوم عبايى رحمه الله نقل مىكند:
فقيه
مقدّس ميرزاى تبريزى قدس سره از نظر معيشتى وضع آنچنان خوبى در نجف نداشتند و
روزها را با سختى مىگذراندند. مرحوم عبايى مىگويد: بعضى از علماء در نجف اشرف
مهر نان مىدادند، شنيدم كه مهر نان به مرحوم ميرزا قدس سره نمىرسد. با توجّه به
علاقهاى كه به مرحوم ميرزا قدس سره داشتم، تصميم گرفتم به خدمت آن عالم بروم و
بگويم: مهر نان شما به ميرزا قدس سره نمىرسد، ايشان گرفتار است. آن بزرگوار
فرمود: من ميرزا قدس سره را نديدم. يك فرصتى پيش آيد تا ايشان را ببينم! مرحوم
عبايى مىگويد: به مرحوم ميرزا قدس سره گفتم، نزد فلان بزرگوار برويد تا شما را
ببيند، شما در وضعيتى نيستيد كه بدون كمك ديگران درس بخوانيد، در هر حال هر كارى
يك مقدمات و يك اصولى دارد. مرحوم ميرزا قدس سره ضمن احترام و تقدير علماء و دعا
براى آن عالم بزرگوار مىگويد: من به نجف آمدم كه درس بخوانم و وقت ندارم براى نان
به اين طرف و آن طرف بروم، بايد اين مسايل را تحمّل كنم. خدا گره از مشكل ما باز
خواهد كرد، «ان شاءاللَّه تعالى».
نام کتاب : سيره استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى نویسنده : تبريزى، جعفر جلد : 1 صفحه : 197