نمايند. ولى در صورتى كه زن
حائض و يا نفسايى به خاطر تنگى وقت نتوانند با آب غسل نمايند، بايد بنابر احتياط
تيمم نموده و نماز را بخوانند و لكن اگر نماز نخواندند، قضاى نماز بر آنها واجب
نمىباشد.
(مسئله)
در صورتى كه ديوانگى و يا بيهوشى به انسان دست دهد، بعد از آنكه از وقت نماز به
اندازهاى كه بتواند نماز را درآن وقت بخواند گذشته باشد، واجب است كه بعد از وقت،
اگر ممكن باشد كه نماز را با همهى شرايط بجا آورد، نماز را قضا نمايد.
(مسئله)
مستحب است كه انسان نافلههاى نماز يوميه را در صورتى كه ترك شده، قضا نمايد، بلكه
قضاى همهى نمازهاى مستحب در صورتى كه وقت آن گذشته و انسان موفق به انجام آنها
نشده است، مستحب بوده و استحباب در صورتى كه انسان به خاطر مريضى از خواندن نوافل
عاجز بوده، موكد نمىباشد و در صورتى كه از قضاى نمازهاى نافله عاجز باشد، مستحب
است كه به خاطر هر دو ركعت يك مد طعام صدقه دهد. و در صورتى كه از اداى اين مقدار
عاجز و ناتوان است، مىتواند عوض از نماز و نافلهى شب يك مد و عوض از نافلههاى
روز يك مد ديگر صدقه دهد.
(مسئله)
واجب است كسانى كه عذرى در نماز دارند، قضاى نماز را تا زمانى كه عذرشان برطرف
نگشته، در صورتى كه عذر بعد از مدتى از بين مىرود، تأخير بيندازند. و در صورتى كه
مىدانند، عذر در تمامى عمر با