نام کتاب : بانكدارى از نگاه اسلام نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 242
تَراضٍ»؛[1] بلكه بعيد نيست مشمول اطلاق
اين سخن خداوند نيز باشد كه مىفرمايد:
«أَوْفُوا بِالْعُقُودِ».[2]
به
علاوه اينكه رضايت بين آن دو وجود دارد، حتى اگر داد و ستد باطل باشد.
گاهى
پرسيده مىشود: فرض كنيد شخص كالايى را در بازار بفروشد و آن را بعد از يك ماه به
مشترى تحويل دهد؛ يعنى فعلًا مالك آن نيست و بعد از يك ماه در سررسيد مقرر، آن
كالا را از بازار مىخرد و به مشترى تحويل مىدهد. آيا اين نوع معامله و فروش درست
است؟
در
پاسخ مىتوان گفت: فروش چيزى كه مالك آن نيست، به خودى خود باطل است، اما اگر
فروشنده، كالا (مبيع) را در زمانىكه تاريخ تسليم آن فرا مىرسد، مالك شود و
بتواند آن را در وقت مقرر به مشترى تحويل بدهد، مىتوان اين مسئله را به يكى از دو
صورت زير تصحيح كرد:
الف)
مانعى ندارد كه شخص ملكيت چيزى را انشا كند كه بعداً مالك آن مىشود. در اين صورت،
انشاء فعلى مىشود و منشأ در زمان بعد محقق مىگردد. مراد ما از انشاء، وجود
انشايى است و طبيعت وجود انشايى به صورت فعلى مىباشد و تعليق و تأخير در آن متصور
نيست و منظور ما از منشأ، وجودى فعلى است كه با فعليت موضوع فعليت پيدا مىكند. از
اين رو، در تأخير انداختن منشأ از زمان انشاء مشكلى پيش نمىآيد؛ زيرا منشأ
[1] - اموال همديگر را به ناروا
مخوريد، مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما[ انجام گرفته] باشد. سوره
نساء- آيه 30.
[2] - به قراردادهاى خود پاىبند
باشيد. سوره مائده- آيه 1.
نام کتاب : بانكدارى از نگاه اسلام نویسنده : فياض، شيخ محمد اسحاق جلد : 1 صفحه : 242