قدرت و حكمت بالغه كامله لايتناهى خود انسان و همه موجودات را آفريده و تدبير مى نمايد. دانشمندان متعمّق و دقيق النظر خبير ميدانند كه تمام مسالك مادى با اختلاف نامها و مفاهيم ماركسيزم، ماتريالزم، داروينزم و ... درپايان تحليل به نقطه واحدى مى رسند و آن نقطه، نظريه تصادف است و تصادف، يعنى معلول بى علت كه از محالات عقول و تجربه است.

اگر قانون عليت- بفرض محال- جاى خود را به تصادف ميداد هيچگاه علوم تجربى بوجود نمى آمد و بشر بر اسرار جهان اطلاع نمى يافت و علوم امروزى همه از بركت همين قانون است كه از اسباب به مسببات رسيده و مى رسند.

وقتى تصادف، ناممكن و مخالف فلسفه و دين و علوم تجربى باشد قوانين تكوينى همه مخلوقات و بالاخص زنده جانها در سلسله علل و معلولات (اسباب و مسببات) بخالق مجرد غير مادى برسد و احكام و اتقان بديع و بى نظير جهان مطابق عقل بشرى از علم و قدرت و حكمت و ابداع آفريدگار آن حكايت كند، تمام مسالك مادى با همه نامهاى مختلف ن كه بر اين امر ناممكن و خيالى (تصادف) بنا نهاده شده سقوط مى كند و بيرق پيروزمند وحدانيت بر سطح عقول و وجدانهاى بشرى به اهتزاز در مى آيد. جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً

خداوند چهارده يا پانزده قرن قبل وعده فرموده كه حتماً و يا بزودى آيات و نشانه هاى خود را به كافران در خارج و در باطن شان نشان خواهيم داد، تا به روشنى آشكار شود كه خداوند (ويا قرآن مجيد) بر حق است. (آيه دوم از آيات ده گانه اول كتاب)

بهر حال تعداد قوانين تكوينى حدوث زنده جانها خصوصا انسان با تمام پيش رفت علوم، هنوز مشخص نيست كه هزاران است و يا صدها هزار و يا