ما مى بينيم بقاى سنگ و آهن و ساير فلزات به توجه
كمترى نسبت به نباتات نياز دارند، و گياهان احتياج بيشتر دارند و توجه بيشترى
ميطلبد، حيوانات كه ساختمان وجودى آنها پيچيده تر از نباتات است نياز بيشتر داشته
و رعايت وسيع ترى مى خواهند، و بقاى انسان نسبت به بقاى حيوانات، رعايت و دقت عميق
تر لازم دارد. بلى پيچيدگى بدن فيزيكى و مسايل روانى و از همه مهمتر فطريات روحانى
او با در نظرداشت غرايز او بسيار بسيار وسيع تر و داراى ابعاد متعدد گسترده تر مى
باشد، لذا حكمت بالغه آفريدگار جهان، رعايت بيشتر و عنايت بالاترى در حق او نمود،
و او را مورد تكليف قرار داد و زمينه تكامل دنيا و آخرت او را مهيا فرمود.
استعداد
بى نظير و عقل نافذ آدمى موجب شايسته گى او را براى توظيف به وظايف مهم مترقى او
آماده ساخت.
در
داخل نوع انسانى افراد بشر بر دو گونه اند:
1.
اسيران هوسها، بى عرضه ها، فاقدين انضباط اخلاقى، بدور از هدف، متمايل به روش
حيوانات در پيروى از غرايز بى بند وبار
2.
علاقه مندان به مكارم اخلاقى و پيروان تمايلات عالى انسانى و بلند نظران هدفمند و
تابعان فلسفه خلقت، و پاسداران مرز شرافت و عزت نفس و طرفداران عبوديت حضرت حق.
بنا
براين ترك دين و رفض شريعت، علامت حيوانيت و ارتجاع و اسارت در بند هوسها و سقوط
از مقام انسانى است. و تدين و پذيرفتن شريعت، پرستش حق علامت رشد عقل و بيدارى
وجدان و ارزش نهادن