responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زهرا (سلام الله عليها) گل هميشه بهار نبوت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 19

لَهُ» على به خانه برگشت و داستان را براى فاطمه بيان كرد. «فَقالَت لِيأمُرَنِى بِماشاء؟» فاطمه فرمود: مرا به چه چيزى امر مى كند پدرم؟ با اين پرده چه كنم؟ گفت: «تُرسِل بِه إلى فُلان اهلِ بَيت بِهِم حاجَة»؛ گفت اين را به فلان خانه فقير محتاج بده تا بفروشند و براى رفع نياز خودخرج كنند، فاطمه هم همان كار را كرد.

يعنى پيغمبر اكرم (ص) خيلى بر فاطمه سخت گيرى مى كرد، حتّى تا جاييكه بعضى جاها انسان به اين گمان مى افتد كه اين دختر، دختر پيغمبر نبوده، در حاليكه محبوبترين مردم به پيغمبر (ص) فاطمه بود. امّا سخت گيرى مى كرد به فاطمه (س) تا او به دنيا آغشته نشود. يك پرده كه متعارف است و هيچ اشكالى هم نداشته ولى او نمى خواست كه دخترش حتى يك پرده هم بر دروازه خانه اش داشته باشد. مى فرمود براى تو (فاطمه) مناسب نيست.

حديث چهارم‌

عن سعد، شايد سعدبن عباده باشد؛ لَما نَزَلَت هذِهِ الآية؛ (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ) وقتى كه اين آيه نازل شد، علماى نصارى آمده بودند و با پيغمبر صحبت مى كردند، پيامبر

نام کتاب : زهرا (سلام الله عليها) گل هميشه بهار نبوت نویسنده : محسنى، شيخ محمد آصف    جلد : 1  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست