هفتم: علاقه به كثرت فاميل و قوم كه در گذشته موقعيت اجتماعى مردان را تحكيم مى كردو مسلماً فرزندان چندزن اين علاقه راعملى ميساخت.

هشتم: تمايل طبيعى مرد به بيشتر از يك زن، زيرا انسان در تقسيم بندى، داخل صنف حيوانات پستاندار است و حيوانات پستاندار به قول جمعى از دانشمندان بر بيشتر از يك ماده تسلط پيدا مى كنند بعضى از پروفيسران غربى به زنان سفارش مى كنند كه بايد اين نياز طبيعى مردان را ناديده نگيرند. ويل دورانت در كتاب «لذات فلسفه» ص 91 مى گويد: مرد ذاتاً طبيعت چند همسرى دارد فقط نيرومند ترين قيود اخلاقى ميزان مناسبى از فقر و كار سخت و نظارت دائمى زوجه مى تواند تك همسرى را به او تحميل كند.

كينزى، محقق معروف امريكايى مى گويد: زن بر خلاف مرد از تنوع جوئى در عشق و لذت بيزار است ... ولى مرد تنوع جوئى را نوعى ماجراجوئى تلقى ميكند ... به نظر او آنچه مهم است لذت جسمى است نه لذت عاطفى و روحى ... روزى پزشك مشهورى به من گفت: تنوع دوستى و تعدد خواهى (پوليگام) مرد و انحصار خواهى و يكه شناسى (منوگام) زن يك امر بديهى است زيرا در مرد ميليونها سلول (اسپرم) توليد مى شود در حاليكه زن در دوران آمادگى جز يك تخم از تخمدان توليد نمى كند.

دكتر راسل لى، زيست شناس مشهور ميگويد: قناعت مرد به يك زن خيانت به نسل است نه از نظر كميت بلكه از نظر كيفيت. چه اكتفاى مرد به‌