هرزمان
كسى بفهمد زير نظر پليس و يا امنيت است، قهرا خود را كنترل مىكند. وقتى قصد خيانتى
را داشته باشد و بداند كه جمعى او را مىبينند، خجالت مىكشد و از آن كار امتناع
مىورزد.
مؤمن
اعتقاد دارد خداوند به همه حركات و افعال و خطورات قلبى او آگاه و محيط است، و اگر
اين اعتقاد در جان او راسخ گردد، غالبا در غير حال غفلت و غضب شديد، از بدىها و
مظالم انصراف پيدا مىكند و شرم و يا ترس از خداوند مانع از آن كار مىگردد.
پليس
حتى در افعال محسوس هم كنترول كامل ندارد، وسايل تحقيق او هرقدر دقيقتر شود،
متخلفين هم زرنگتر و شيطانتر مىشوند، گاهى خود پليس شريك دزد و همنواى قافله
است. ولى ايمان به قيامت و پليس باطنى هميشه مراقب مومن است و او را از بدىهاى
عملى و ذهنى دور نگه مىدارد.
فايده
اعتقاد به قدرت خداوند (ج)
مؤمن
با اعتقاد به توانايى آفريدگار بر هرچيز، قهرا از ظلم بر ديگران مىترسد كه خداوند
از او انتقام بگيرد و قدرت ضعيف او را سلب كند.