نگارنده
به خوانندگان انديشمند و متفكرين هوشمند، اين كتاب، مىگويد كه دين براى زندگانى
حاضر ما در كره زمين، پرمنعت و حتى لازم است، حتى اگر فرض كنيم كه خداوند مىفرمود
زندگانى برزخ و قيامت وجود ندارد. ما به عنوان انسان عاقل، حق داريم در اين دنيا،
خوشبخت باشيم و دلهره و هراس نداشته، از آشوب و مفاسد روانى و از مصايب اجتماعى و
امراض بدنى، سالم باشيم. دين همين اهداف را تأمين مىكند، پس چرا آن را ناديده
بگيريم و مشكلات لا علاج را به دست خود خلق كنيم تا زندگانى ما را تباه سازد.
اين
كتاب ثابت مىسازد، ترقى صنعت و قدرت حكومتها و تقنين قوانين رنگارنگ و تمدن
امروز، مشكلات بشر را نه تنها حل نكرده كه در پارهاى از موارد، مشكلآفرينتر
بوده، بلى صلاح اين است كه ما بايد با جهان امروزى از دريچه دين آسمانى برخورد
كنيم و از جنبههاى مثبت علم و صنعت استفاده سالم ببريم و از بدبختىهاى آن كه
ديگران گرفتار آنها شدهاند به دور مانيم.