نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 86
پوشى، و تنها صحبتهاى علمىآنان را بر اساس قرآن و سنت با كمال
انصاف و بىطرفى جواب گفتيم، ولى نبايد تعصب به خرج دهيم، و تمام برداشتهاى
وهابىها را باطل و دروغ اعلام كنيم و از انحرافات جمعى از مسلمان عوام و
ملانماهاى نادان خود چشمپوشى كنيم، «وَ لا
يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلَّا تَعْدِلُوا».[1]
آيا
تعداد كثيرى از عوام اهل سنت و شيعه از بزرگان مورد اعتقاد خود، روزانه كارهاى را
كه مربوط به خداوند (ج) است نمىخواهند و حتى در تعظيم آنان افراط نمىكنند؟
درست
است كه اعتقاد كثيرى از اين مردم به خدايى بزرگشان نيست و آنان را وسيله قرار
مىدهند و به آنان توسل مىجويند، ولى ظاهر دعاهاىشان شباهت به شرك دارد و گمان
مىكنيم پارهى از اينان در باره بعضى از بزرگان خود بسيار بسيار افراط مىكنند كه
(نعوذ بالله) خطر شرك را نزديك مىسازد، چرا عوام مسلمان و ملاهاى بىسواد ما در
امر توحيد كه از نظر قرآن مجيد بسيار بسيار مهم است اين قدر تفريط كنند تا
وهابىهاى كله خشك افراط كنند، و به تكفير اكثريت مسلمانان اقدام كنند، و جهان
اسلام را به نفع كفار و استعمار آنان تضعيف كنند، مگر تفريط زمينهساز افراط نيست،
مگر ما مسلمانان نبايد درجه اعتدال و ميانه روى را حفظ و زياده روى و كمروى به
دور باشيم؟
مگر
خداى ما به ما نفرموده است: وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ
أُمَّةً وَسَطاً (البقرة: 143)؟.
بعضى
از مخالفين وهابيت (بريلويهاى پاكستانى) در رد وهابىها مطالبى نوشتهاند كه يك
قسمت آن خرافات است كه مطالعهآنها موجب تقويت بطلان وهابىها مىشود نه تضعيف
آنان.
البته
كه قسمت عمدهى وهابيت باطل است ولى اين بطلان مجوز خرافات شركآلود مسلمانان
نادان و سقوط مسئوليت علماى شيعه و سنى در اراشاد جاهلان نمىشود.
بدتر
از همه پيران زنده و به گور رفته ايست كه حتى نماز و روزه را هم ترك مىكردند و
فاسق و فاجر بودهاند ولى به عنوان پير و مرشد و ... مورد توسل و استشفاع و تعظيم
بتگونه جمعى از عوام نادان قرار گرفتهاند. ايا در اين مورد هم وهابىها را
جلوگيرى كنيم كه اعتراض نكنند، بتها فاسق و فاجر نبودهاند اصلًا مكلف نبودهاند
ولى پارهاى از بتهاى عصر ما خبيثتر از فرعون و قارون هستند.