responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته    جلد : 1  صفحه : 48

جواب اين است كه ما هرگز انكار نمى‌كنيم از اينكه استغاثه به مخلوق خدا در آنچه كه بر آن توان دارد جواز دارد و شرك نيست، هم در دنيا و هم در آخرت‌ (فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ ... القصص: 15).

ما تنها منكر آن استغاثه‌ايم كه نزد قبرهاى اولياء و صلحا انجام مى‌دهند و يا در حال حيات‌شان در غياب‌ان و يا در حضورشان در چيزهايى كه به جز خدا از قدرت ديگران بيرون است.

اگر به شخص صالح زنده‌اى بگويد كه براى من در پيشگاه خداوند دعاكن، عيبى ندارد، چنانچه ياران پيامبر (ع) در حيات او از او التماس دعا مى‌كردند، ولى پس از مرگ رسول هرگز و قطعا چنين سوالى از رسول الله نكرده‌اند.[1] بلكه سلف صالح مردمى‌را كه نزد قبر رسول (ص) به پيش خدا دعا مى‌كردند تهديد كرده‌اند!!!.

اينان شبهه‌ى ديگرى هم دارند كه ابراهيم (ع) وقتى كه در آتش انداخته مى‌شد جبرئيل در هوا به او نزديك شد و گفت آيا حاجتى دارى؟ ابراهيم گفت به تو حاجتى نداردم.

اگر استغاثه به غير خدا شرك مى‌بود هر گز جبرئيل (ع) آن را با ابراهيم تلقين نمى‌كرد، جواب اين است كه جبرئيل قدرت نجات ابراهيم (ع) را داشت او شديد القوى و سخت قدرت‌مند بود و قبلًا گفته شد كه طلب از كسى كه قدرت كارى را داشته باشد ممنوع نيست، پس اين نوع استغاثه فرق دارد از استغاثه‌ى كه شرك صريح است.[2]

خواننده گرامى آنچه در بالا خواندى تمام مطالب مهم كتاب كشف الشبهات شيخ وهابى بود كه با كمال دقت و امانت نقل شد و بقيه‌ى مطالب او يا تكرارى بود و يا غير مهم و بى ارزش و مقصود عمده‌ى او را ما در بالا تلخيص كرديم، و ما در پاسخ او دو جواب داريم يكى اجمالى و ديگرى تفصيلى:

جواب اجمالى‌

محمد بن عبد الوهاب قبول كرد كه استمداد و استغاثه و طلب كمك از مخلوقى كه توانايى انجام عمل خواسته شده را داشته باشد جايز است و عيبى ندارد و اين موضوع در بند هفتم كلام او صريحا ذكر شده است.


[1] انكار قاطعانه او غلط است و زور گويى است بلكه مخالف آثار است.

[2] اين وهابى لجوج انتظار مى‌رفت كه قصه‌ى استغاثه‌ى مردم به انبيا( ع) را در قيامت و قصه‌ى جبرئيل و ابراهيم را از جمله متشابهات قلمداد كند ولى خداوند حق را بر زبانش جارى ساخته تا بر پيروان او حجت تمام شود« الحق ينطق به منصفا و عنيدا.

نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست