نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 21
اول ايجاد و استدامه وجود) به ايجاد موجد نيامندند، و بر اين اساس،
نظريهى دوم و سوم مفوضه به كلى بىاساس خواهد بود.
هر
كارى را كه بنده اعم از خوب و بد و طاعت و معصيت انجام مىدهد به قدرت و افاضهى
پروردگار است و قدرت بنده هم عطاى خداوند است؛ چون خالق يكى است ولى صدور فعل تنها
ناشى از قدرت پروردگار نيست بلكه از اراده و تصميم بنده است. خداوند به بنده قدرت
نماز و زنا را داده ولى بنده يكى را انتخاب مىكند.
خداوند
به جهت صحت تكليف و مصلحتى كه خود مىدانسته به بنده صفت اختيار را لطف فرموده
است. معناى اختيار اين است كه مىتواند بكند و مىتواند نكند (له ان يفعل و له ان
لا يفعل)، بنا بر اين مسئوليت عمل او به خود او متوجه مى شود.
خداوند
فاعل بعيد است، بنده فاعل قريب و استناد فعل به هر دو جايز است، زيد پسر خود احمد
است، و پسر جد خود محمد است، و فرزند حضرت آدم نيز هست، وهيچ منافاتى بين اين نسبتها
نيست.[1]
و
براى اينكه اين موضوع بهتر روشن شود خوب است مثالى بياوريم؛ و البته كه مثال زياد
است.
فرض
كنيد لولهى پلاستيكى آبى به دست شما است، ولى شير لوله بدست زيد است، معلوم است
تا زمانى كه او پيچ شير را باز نكند در لوله آب آمده نمىتواند و شما هيچ استفاده
از آب برده نمىتوانيد، ولى وقتى او پيچ را باز كرد آب به لوله مىآيد و شما
توانايى استفاده را پيدا مىكنيد، ليكن مجبور نيستيد حتماً استفاده كنيد، مىشود
آب را بنوشيد، مىشود زمين را آبيارى كنيد، مىشود ظرف و فرش خانه همسايه را به آب
دهيد و امثال آن.
در
استفاده خوب و بد آب، اراده و اختيار شما محفوظ است، و همين است حقيقت امر بين
امرين، افاضهى حق تعالى هر آن، و هر لحظه بر بنده ادامه دارد و حول و قوه از جانب
پروردگار است، ولى عمل و اختيار بنده صادر مى شود، و هيچ جبرى در كار نيست (دقت
كنيد).
[1] بلى از نظر عرفى نسبت طاعات
به خدا و معاصى به بنده سزاوارتر است: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ
وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ...( النساء: 79). ولى از نظر عقلى
چنين نيست؛ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ...( نساء: 78).
نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 21